دانلود پایان نامه پروژه رشته علوم تربیتی

دانلود پروژه رشته علوم تربیتی و پایان نامه ارشد علوم تربیتی

دانلود پایان نامه پروژه رشته علوم تربیتی

دانلود پروژه رشته علوم تربیتی و پایان نامه ارشد علوم تربیتی

پایان نامه میزان رضایت زناشویی والدین و افسردگی کودکان

بررسی رابطه بین میزان رضایت زناشویی والدین و افسردگی کودکان

دانلود پایان نامه میزان رضایت زناشویی والدین و افسردگی کودکان

رابطه رضایت زناشویی و افسردگی کودکان

ارتباط افسردگی فرزندان با رضایت زناشویی

اهمیت خانواده و ازدواج

عوامل موثر در رضایت زناشویی

عوامل موثر در افسردگی کودکان

دلایل افسردگی فرزندان

فهرست
چکیده
فصل اوّل ( کلیات پژوهش )
مقدمه  ۲
بیان مسئله  ۴
اهداف پژوهش  ۵
فرضیه پژوهش  ۵
تعاریف متغیرها  ۶
فصل دوم ( گسترۀ نظری مسئله مورد بررسی و سوابق پژوهش )
خانواده  ۹
اهمیّت خانواده و ازدواج  ۱۱
عناصر و اهداف ازدواج  ۱۲
عامل اجتماعی ازدواج  ۱۲
عامل اقتصادی ازدواج  ۱۳
عامل جنسی ازدواج  ۱۳
عامل زیستی ازدواج  ۱۴
عامل روانی ازدواج  ۱۴
رضایت زناشویی  ۱۵
عوامل مؤثر در رضایت زناشویی  ۱۷
علل نارضایتی از زناشویی  ۲۱
تغییرات رضایت از زناشوئی در طول زمان  ۲۴
تأثیر رضایت زناشویی بر کودکان  ۲۵
انواع خانواده  ۲۷
افسردگی  ۲۸
تاریخچه  ۲۸
تعریف افسردگی  ۲۹
افسردگی نوجوانی  ۳۱
همه گیر شناسی  ۳۲
سبب شناسی  ۳۳
افسردگی کودکی و نوجوانی : مدل خانوادگی مناسب  ۳۵
فصل سوم : ( طرح کلی پژوهش)
روش های اجرایی طرح  ۴۰
جامعه آماری و روش نمونه گیری  ۴۰
ابزار پژوهش و روش اجرایی پژوهش  ۴۱
فصل چهارم ( ارائه نتایج و تحلیل های کمّی )
یافته های پژوهش  ۴۴
توصیف و تجزیه و تحلیل داده ها  ۴۷
فصل پنجم ( تحلی نهایی و نتیجه گیری )
فرضیه های پژوهش بر اساس تحلیل داده ها  ۵۰
محدودیت ها  ۵۵
پیشنهادات  ۵۵
منابع  ۵۷
ضمائم  ۶۳

مقدمه
افسردگی یکی از اختلالات روانی است که بین کودکان و نوجوانان نیز شایع است تشخیص افسردگی در کودکان و نوجوانان موضوعی بالنسبه تازه است
طبق نظریه فروید و پیروان او، افسردگی مربوط است به کشمکش های وجدان اخلاقی (سوپرایگوی[۱]) رشد یافته و چون طبق نظریه آنها رشد ایگو تا نوجوانی کامل نیست، افسردگی واقعی در کودکان نمی تواند وجود داشته باشد
چون کودکان همواره در حال رشد و تغییرات بدنی و روانی هستند ارزیابی مفهوم یا اثرات درازمدت رفتارهای افسردگی و سایر مسائل رفتاری مشکل است
اکنون این توافق بالنسبه کلی وجود دارد که کودکان نیز ممکن ست مانند بزرگسالان افسرده شوند اکثر متخصصان بالینی نیز موافق اند که نشانه های افسردگی در گروههای سنی تغییر می کند فرد ۶ تا ۸ ساله افسرده احساس غم، بیچاره گی و شاید ناامیدی می کند خصوصیات فرد افسرده، ۸ تا ۱۵ ساله عبارت اند از افکار منفی درباره اعتماد به نفس و فرد ۱۳ تا ۱۵ ساله می تواند به عنوان کسی که احساس گناه
می کند توصیف شود (آزاد، ۱۳۷۴)
پژهشگران به رابطه بین افسردگی و عوامل زیستی، شناختی، اجتماعی و
پی برده اند و یکی از مهمترین اینها رابطه بین خانواده و افسردگی فرزندان می باشد خانواده نهادی است که همه ِ نهادهای دیگر با آن ارتباط دارد و به حق شایسته است که بیش از اینها درباره ی خانواده تحقیق کنیم
براون و همکارانش (۱۹۷۸) معتقدند که میزان آسیب پذیری در مقابل افسردگی به عنوان بخشی از عوامل مرتبط با خانواده می باشد
سعادتمند (۱۳۷۶) در پژوهش خود به وجود رابطه بین کارآیی خانواده و ابتلاء فرزندان به اضطراب، اختلال خام، کارکرد اجتماعی و افسردگی پی برده است مشکلات خانواده شکلهای مختلفی دارد که یکی از این مشکلات نارضایتی زناشویی می باشد که به شکل تعارضات بین والدین خود را نشان می دهد
کیفیت رابطه زناشویی والدین، عاملی مهم در ایجاد و تشدید اختلاف عاطفی یا رفتاری کودک است بچه های والدین که ازدواج شان با نزاع، تنش، نارضایتی متقابل، انتقاد، خصومت و فقدان گرمی و صمیمت قرین باشد احتمالاً بیشتر آشفته و رنجیده خاطر می شوند حقیقت این است که فرزندان والدین جدا شده از هم، به وضوح مسائل و آشفتگی های بیشتری دارند (هترینگتون، ۱۹۸۲)
برخی مطالعات نشان می دهد که موفقیت و همدلی در رابطه زناشویی ، لیاقت و کارآیی فرزندان را افزایش می دهد
پژهشگر در پژوهش حاضر به دنبال یافتن رابطه بین رضایت زناشویی والدین و افسردگی فرزندان می باشد که اگر چنین رابطه ای موجود باشد امیدوارم در
پژوهش های دیگر عوامل مرتبط با رضایت زناشویی بررسی گردیده و از این طریق راهکارهایی برای رضامند کردن والدین ارائه گردد و در ضمن از میزان ابتلاء فرزندان به افسردگی کم شده و قدمی در جهت بهداشت روانی جامعه برداشته شود
بیان مسئله
افسردگی[۲] یکی از رایج ترین انواع ناراحتی های روانی است، به حدی این بیماری شایع است که می توان آن را با سرماخوردگی در میان ناراحتی جسمی مقایسه کرد در هر لحظه از زمان پانزده تا بیست درصد افراد جامعه ممکن است عوارض و نشانه های مختلف افسردگی را از خود نشان دهند
حداقل دوازده درصد از جمعیّت کشورهای پیشرفته در طی عمر خود برای معالجه علائم افسردگی به متخصصان روانی مراجعه می کنند (مهربان، ۱۳۷۳)
عوامل متعددی در ایجاد افسردگی نقش ایفاء می کنند که یکی از این عوامل خانواده می باشد خانواده به عنوان اولین محیط شکل گیری شخصیت انسان از اهمیت زیادی برخوردار است، به خصوص اینکه رابطه والدین بر رشد سالم و متعالی عاطفی روانی تأثیر زیادی می توان داشته باشد
چندین مقاله نظری و تعدد گزارش های روانی در زمینه ارتباط بین کارکرد خانواده و شروع اختلالات خلقی، بخصوص اختلالات افسردگی اساسی وجود دارد (کاپلان، ۱۹۹۴)
با توجه به اینکه برای پیشگیری از ناراحتی های روانی بایستی عوامل وابسته به آن ناراحتی را شناسایی نمود و از آنجا که نتایج پژوهش های زیادی نشان می دهد که بسیاری از نارحتی های عاطفی و روانی فرزندان با کیفیت زناشویی مرتبط است لذا پژوهش حاضر در صدد بررسی ارتباط بین میزان رضایت زناشویی والدین و میزان افسردگی کودکان آنها است (ترجمه پورافکاری، ۱۳۷۶)
چکیده
افسردگی یکی از رایج ترین انواع ناراحتی های روانی به خصوص در بین نوجوانان و جوانان است عوامل متعددی در ایجاد افسردگی نقش  ایفا می کنند که یکی از این عوامل خانواده می باشد  پژوهشها نشان می دهند با افزایش تعارض زناشویی ، عزت نفس کودکان کاهش می یابد کاهش سطح عزت نفس و احساس حقارتی که در پی دارد، در انواع افسردگی مشترک است  با توجه به مطالب فوق در این پژوهش رابطه بین میزان رضایت زناشویی والدین و افسردگی فرزندان دختر آنها مورد بررسی قرار گرفت

اهمیت خانواده و ازدواج

عوامل موثر در رضایت زناشویی

عوامل موثر در افسردگی کودکان

جامعۀ آماری این تحقیق، دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی منطقه ۵ تهران و والدین آنها هستند ۳۶ دانش آموز از بین مدارس راهنمایی منطقه ۵ تهران به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده و به هر کدام پرسشنامه افسردگی کودکان و نوجوانان ارائه گردید و به والدین آنها نیز پرسشنامه رضایت زناشویی Enrichداده شده که پاسخ دادند نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل ضریب همبستگی نشان داد که
۱- بین رضایت زناشویی پدران و افسردگی فرزندان دختر آنها همبستگی منفی وجود دارد
۲- بین رضایت زناشویی مادران و افسردگی فرزندان دختر آنها همبستگی منفی وجود دارد

 

رابطه رضایت زناشویی و افسردگی کودکان

ارتباط افسردگی فرزندان با رضایت زناشویی

دلایل افسردگی فرزندان

 

دانلود پایان نامه میزان رضایت زناشویی والدین و افسردگی کودکان

پایان نامه نحوه گذران اوقات فراغت دانش آموزان

بررسی نحوه گذران اوقات فراغت دانش آموزان

دانلود پایان نامه در مورد اوقات فراغت دانش آموزان

 

عوامل موثر بر چگونگی گذراندن اوقات فراغت

نحوه گذراندن اوقات فراغت دانش اموزان

درباره اوقات فراغت فرزندان

گذراندن اوقات فراغت تابستان

چگونگی گذراندن اوقات فراغت کودکان در تابستان

فهرست مطالب
چکیده  ۱
فصل اول:مقدمه تحقیق
مقدمه ۴
تاریخچه در جهان ۹
تارخچه در ایران ۱۶
فصل دوم: کلیات تحقیق
طرح مسأله ۱۹
روش تحقیق ۲۰
اهداف تحقیق ۲۲
سئوالات تحقیق ۲۶
تعریف عملیاتی واژه¬ها ۲۷
فصل سوم: چارچوب نظری
بررسی آراء صاحبنظران ۳۰
عوامل مؤثر بر چگونگی گذران اوقات فراغت ۳۴
فصل چهارم:پیشینه تحقیق
پیشینه تحقیقی اوقات فراغت ۴۱۴
فصل پنجم: ویژگی¬ها و خصوصیات کلی جامعه مورد مطالعه
دلائل انتخاب و خصوصیات کلی جامعه مورد مطالعه ۴۵
بررسی وضعیت جغرافیایی مناطق ۴۷
جامعه مورد مطالعه ۴۷
فصل ششم: ¬¬یافته¬های تحقیق
مشاهدات اولیه ۴۹
موضوع مشاهده ۴۹
مشاهدات مربوط به گروه A 50
مشاهدات مربوط به گروه B 53
مقایسه ۵۶
مصاحبات با مدیریت دبیرستانها ۵۸
مصاحبه با برخی از دانش¬آموزان ۷۶
مقایسه ۷۸
فصل هفتم:نتیجه گیری و پیشنهادات
نتیجه¬گیری و پیشنهادات ۸۴
فهرست منابع و مأخذ ۹۰

چکیده
اوقات فراغت و چگونگی گذران آن از مباحث تازه¬ای است که بعد از انقلاب صنعتی و رشد منابع و تکنولوژیها، توجه عالمان را برانگیخته و موضوعی مهم در حوزه علوم اجتماعی شده است. پژوهش حاضر به بررسی نحوه گذران اوقات فراغت در دو گروه از دانش¬آموزان دختر سال سوم رشته ادبیات و علوم انسانی در دو دبیرستان شهید بهشتی و شهید اول به (ترتیب واقع در منطقه ۱ و ۱۶ شهر تهران) می¬پردازد.
توجه به اوقات فراغت در این پژوهش از ابعاد ذیل حائز اهمیت می¬باشد. اوقات فراغت یک امر فرهنگی است. بر شخصیت افراد و از جمله شکل¬گیری شخصیت اثر می¬گذارد، آثار و نتایجی به صورت مثبت و منفی (انحراف و بزهکاری) برجای می¬گذارد. به فراغت جوانان و نوجوانان (که تعداد زیادی از جمعیت جامعه را به خود اختصاص می¬دهند) می¬پردازد، به فراغت دختران که از محرومیت و محدودیت بیشتری در مقایسه با پسران برخوردارند توجه می¬کند، توجه به فراغت در تعطیلات طولانی مدت تابستان و ایام نوروز، تطبیقی و مقایسه¬ای بودن، رویکرد انسان¬شناسی شهری و نهایتاً کاربردی بودن پژوهش حاضر از رئوس مهم توجه به اوقات فراغت و نحوه گذران آن می¬باشد.جامعه مورد مطالعه در پژوهش حاضر دو کلاس ۲۱ نفره دانش¬آموزان دختر دبیرستانی در سال سوم رشته ادبیات و علوم انسانی است که در دو قشر کاملاً  متفاوت (قشر بالا و پایین) قرار دارند. در این پژوهش از ۳ روش اسنادی، مشاهده، مصاحبه استفاد شده است.

مقدمه
فراغت در لغت به معنای «آسودگی و آسایش» است و معمولاً در تقابل با اشتغالات و درگیریهای روزمره که نوعاً موجب خستگی می¬شود بکار می¬رود. اما فراغت از نگاه علمی به این استنباط عام محدود نمی¬گردد و تبیین آن عملاً به گشایش باب ویژه¬ای از حوزه این علم تحت عنوان «جامعه¬شناسی فراغت» انجامیده است.
وجود اوقات فراغت در جوامع گذشته (به رغم وجود بیکاری¬های فصلی و پنهان در آن جوامع) مورد تردید است، لیکن در نتیجه پیشرفت صنعت در جهان، خصوصاً در کشوهای توسعه¬یافته از نیمه قرن بیستم، بشر از رفاه بیشتری نسبت به قرون گذشته برخوردار شده و باعث شده که بسیاری از مردم برای تأمین زندگی خویش کمتر مجبور به انجام کارهای سخت و سنگین باشند و مدت کار روزانه آنها نیز کمتر شده است به طوری که در اکثر کشورهای صنعتی یک روز تعطیل هفتگی به دو و حتی سه روز در هفته افزایش یافته و بدین ترتیب اکثر مردم این کشورها اشتغال به کار اقتصادیشان، نسبت به صد سال قبل، کاهش یافته است. تغییراتی هم در روابط اجتماعی در ارتباط با خانواده کلیسا، فامیل، محله و … اتفاق افتاده و فردگرایی رواج تام یافته است.
همچنین به میزان زیادی از تعهدات اجتماعی اشخاص کاهش یافته است. این نوع تغییرات اقتصادی و اجتماعی برای انسان غربی «وقت فراغت» تولید کرده و یا آنرا افزایش داده است و این امر، تحولی است که در میزان وقت فراغت در جوامع صنعتی به وجود آورده است. (اورعی، ۱۳۷۵، ص ۶۱۵۹)
در کشورهای در حال توسعه نیز تحولاتی در « اوقات فراغت» حاصل شده است. پیدایش شهرهای بزرگ در کشورها، مبدأ این تحول بوده، به طوریکه گسترش ادارات دولتی و تعداد کارکنان آن، گسترش کارخانجات و تصویب قانون کار، مهاجرت تعداد زیادی از مردم روستاها، بخشها و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و کاهش ارتباطات اجتماعی سنتی همگی به ایجاد «وقت فراغت» و یا افزایش آن دامن زده است. البته مشکلات اقتصادی و پیدایش پدیده اقتصادی «کار دوم» و «اضافه کار» از این موضوع می¬کاهد ولی برای تعدادی از مردم و برخی دسته¬های اجتماعی مثل کودکان، نوجوانان و جوانان و … «وقت فراغت» وجود دارد. در روستاها نیز با افزایش جمعیت و کمبود زمین زیر کشت و استفاده از وسایل مکانیکی جدید مانند تراکتور و … «وقت فراغت» کمابیش قابل مشاهده است. (همان)
در مجموع می¬توان گفت که در جوامعی که صنعت نفوذ پیدا کرده، فرصت تفریح فراوانی برای مردم پیدا شده است. کشور ایران و از جمله شهرهای بزرگ آن به خصوص شهر تهران نیز از این مقوله مستثنی نبوده و وجود فراغت و تفریحات را می¬توان در آن مشاهده نمود البته لازم به ذکر است که عوامل مختلفی چون قشر و طبقه اجتماعی، مکان و محله زندگی، امکانات مالی، شرایط سنی و جنسی، میزان آزادی و اختیار، نوع نگرشها و باورهای افراد و … همگی به نوعی بر وقت فراغت و نحوه گذران آن تأثیر گذارده به طوریکه آن را محدود و یا متنوع می¬سازد. بعنوان مثال نحوه گذران اوقات فراغت قشر نوجوان با جوان، میانسال، بزرگسال و کهنسال، افراد ثروتمند، با افراد متوسط و هر دو با افرادی که از نظر بنیه مالی ضعیف¬اند، شهری و روستایی و افراد سنتی و متجدد همگی به دلیل فرهنگ و خرده فرهنگ خاصشان) متفاوت است. از اینرو هر یک از این اقشار، مطالعه، پژوهش و برنامه¬ریزی خاصی را در زمینه فراغت می¬طلبد.
توجه به مطالب ارائه شده دراین پژوهش نیز سعی شد تا با انتخاب نوجوانان دختری که در آستانه ورود به مرحله جوانی هستند، به بررسی نحوه گذران اوقات فراغت صرفاً این گروه سنی و جنسی پرداخته شود. نکته دیگر اینکه، صاحبنظران معتقدند که «وقت فراغت» وقتی است که شخص احساس می¬کند که از او هیچ انتظاری ندارد وگذران فراغت نوعی عمل کردن غیرالزامی است. بطوریکه شخص در این اوقات، آنگونه که می¬تواند و می¬خواهد عمل می¬کند. چون عمل او پاسخ به انتظار دیگری نیست (پس عمل فراغتی لزوماً الزامی نیست و در نتیجه با نوعی طیب خاطر و رضایت انجام می¬شود). ولی از سوی دیگر، عمل فراغتی نمی¬تواند برخلاف هنجارهای گروه و جامعه¬ای که شخص به آن مربوط است، انجام شود. پس ضرورتاً عمل فراغتی عمل نابهنجار نیست بلکه علی¬القاعده باید بر طبق هنجارها صورت گیرد. ولی با این وجود یکی از علتهای توجه جامعه¬شناسان به اوقات فراغت نابهنجاریهایی است که درگذران آن رخ می¬دهد. به طوری که بررسیهای جامعه¬شناسان در این باره نشان میدهد که رخ دادن در کجروی در اوقات فراغت بیش از اوقات اشتغال است (مثلاً بیشتر خودکشیها در این اوقات رخ می¬دهد) کاهش کنترلهای اجتماعی و نبودن تکالیف مشخص برای افراد از عوامل تشدید کننده وقوع عمل¬های نابهنجار در این اوقات است. نمونه¬هایی چون پرسه زدن در خیابانها، اذیت و آزاد مردم، ماجراجویی از روی تنوع طلبی، گرایش به حرکات هیجانی مانند حرکتهای سرسام¬آور با موتور سیکلت پرش با موتور از ارتفاعات، اعتیاد، انجام امور جنسی و … از این قبیل است. حال به منظور جلوگیری از بروز چنین مواردی باید به گونه¬ای برنامه¬ریزی کرد تا اوقات فراغت افراد به شکل صحیح و مطلوب سپری شود. بسیاری از صاحبنظران «اوقات فراغت» معتقدند که: اگر وقت فراغت افراد به طور صحیح و درست سپری شود در آن صورت از آنها شخصیتهایی مثبت و سازنده به وجود خواهد آمد و اگر این اوقات نامطلوب سپری شود سبب شکل¬گیری شخصیتهای منفی مخرب و حتی منحرف و کجرو خواهد شد. از اینرو برنامه¬ریزان اجتماعی و عالمان علوم اجتماعی برای پیشگیری از این نوع مشکلات تعمیم تعهد و مسئولیت اجتماعی در امر اوقات فراغت را پیشنهاد می¬کنند. پس مطالعه و تحقیق در امر فراغت و نحوه گذران آن با برنامه¬ریزی صحیح و اصولی و جلوگیری از بروز انحراف و کجروی ضروری است. به طوری که پژوهش حاضر نیز درصدد است تا از طریق بررسی آسیبها و انحرافات اجتماعی ناشی از نحوه گذران نامطلوب اوقات فراغت به معرفی تیپهای شخصیتی منحرف و کجرو بپردازد. بدین ترتیب پژوهش حاضر در یک نگاه کلی به نحوه گذران اوقات فراغت دو گروه از دانش¬آموزان دختری که در آغاز سن جوانی قرار دارند. (دانش¬آموزانی که در کلاس سال سوم رشته ادبیات و علوم انسانی در دو دبیرستان شهید بهشتی و شهید اول به ترتیب واقع در منطقه ۱ و ۱۶ شهر تهران تحصیل می¬نمایند و از نظر موقعیت طبقاتی در دو قشر کاملاً متفاوت اجتماعی بسر می¬برند می¬پردازد. و سپس به مقایسه بین این دو گروه می پردازد.

درباره اوقات فراغت فرزندان

گذراندن اوقات فراغت تابستان

نحوه گذراندن اوقات فراغت دانش اموزان

چگونگی گذراندن اوقات فراغت کودکان در تابستان

دانلود پایان نامه در مورد اوقات فراغت دانش آموزان

پایان نامه تاثیر سبک های دلبستگی بر رضایت زناشویی

پایان نامه بررسی تاثیر سبک های دلبستگی بر رضایت زناشویی

دانلود پایان نامه تاثیر سبک های دلبستگی بر رضایت زناشویی

دانلود پایان نامه در مورد رضایت زناشویی

سبکهای دلبستگی رضایت زناشویی

درباره رضایت زناشویی در زندگی

فهرست
چکیده ۱
فصل اول ۲
کلیات پژوهش ۲
مقدمه ۳
بیان مساله ۷
اهمیت و ضرورت پژوهش ۸
هدف پژوهش ۹
فرضیه های پژوهش ۹
متغیرهای پژوهش ۱۰
تعاریف نظری اصطلاحات ۱۰
تعاریفی عملیاتی اصطلاحات ۱۱
فصل دوم ۱۲
ادبیات و پیشینه پژوهش ۱۲
تعاریف ازدواج ۱۳
عوامل فروپاشی ازدواج ۱۳
انگیزه های ازدواج: ۱۴
انواع ازدواج ۱۶
۱- ازدواج سنتی ۱۶
۲- ازدواج های غیرسنتی ۱۷
عوامل تعیین کننده سازگاری در ازدواج ۱۸
اسلام و اهمیت ازدواج ۲۰
عوامل تاثیرگذار بررضایت از زندگی ۲۱
ارتباطات اعضای خانواده ۲۱
تاثیر شباهت بر انواع گوناگون ارتباطات ۲۲
شکل گیری ازدواج براساس جذابیت ۲۳
تاثیر زیبایی بر ارتباط و ازدواج ۲۴
تاثیر ازدواج بر سلامت جسمانی و رضایت مندی ۲۵
تاثیر ازدواج بر شادکامی و رضایت ۲۶
انتخاب همسر ۲۷
تئوری تصور از همسر مطلوب ۲۸
ارزشهای فرهنگی به عنوان منبع تشکیل ذهنی از همسر ایده آل ۲۹
تفاهم زناشویی ۳۲
رضایتمندی اسنادهای رفتارهای مطلوب و نامطلوب ۳۳
ارتباط و مذاکره ۳۷
آموختن گوش کردن ۴۰
بیان صریح احساسات خود ۴۰
پنج قاعده برای ایجاد ارتباطی سازنده ۴۱
مذاکره و توافق ۴۳
سرزنش و تفکر منفی ۴۷
رضایتمندی از زندگی زناشویی و بررسی آن در مراحل مختلف زندگی: ۴۸
بررسی مراحل مختلف زندگی خانواده : ۴۹
استرسهای خانواده و تغییرات: ۵۸
بررسی علل نارضایتی از زندگی زناشویی ۵۹
۱- ویژگیهای شخصیتی: ۵۹
۲- ارتباطات : ۶۰
۳- حل تعارض: ۶۱
۴- مسائل مالی : ۶۲
۵- فعالیت اوقات فراغت : ۶۳
۶- رابطه جنسی: ۶۳
۷- بچه‌ها و ازدواج : ۶۴
۸- خانواده و دوستان : ۶۴
۹- نقشهای مربوط به برابری مرد و زن: ۶۵
۱۰-جهت‌گیری عقیدتی (مذهبی) : ۶۷
دلبستگی ۶۷
ویژگی دلبستگی ۶۸
ویژگی دلبستگی ایمن ۶۹
ویژگی دلبستگی اجتنابی ۶۹
ویژگی دلبستگی ترسان ۷۰
الگوهای دلبستگی در بزرگسالان و زوجین ۷۰
افراد ایمن ۷۰
افراد دلمشغول ۷۰
افراد ترسان ۷۱
افراد اجتنابی ۷۱
سبکهای دلبستگی در بزرگسالی ۷۲
تحقیقات و پژوهش های داخلی ۷۴
تحقیقات و پژوهش های خارجی ۸۰
فصل سوم ۸۸
روش پژوهش ۸۸
جامعه آماری ۸۹
نمونه و روش نمونه گیری ۸۹
طرح پژوهش ۸۹
ابزار پژوهش ۹۰
مقیاس سنجش رابطه (RAS) ۹۰
پرسشنامه سبکهای دلبستگی ۹۰
شیوه اجرا : ۹۱
روش آماری ۹۲
فصل چهارم ۹۳
تجزیه و تحلیل آماری داده ها ۹۳
الف)توصیف داده ها ۹۴
ب) تحلیل داده ها ۹۶
فصل پنجم ۹۸
بحث و تفسیر ۹۸
خلاصه پژوهش ۹۹
بحث و تفسیر ۱۰۱
محدودیت ها و مشکلات ۱۰۳
پیشنهادها ۱۰۳
منابع فارسی : ۱۰۴
منابع انگلیسی : ۱۰۸

تعاریف ازدواج
انعقاد قرارداد اجتماعی است که مشروعیت روابط جسمانی را موجب می گردد به بیان دیگر در راه تحقق امر ازدواج باید شاهد تصویب جامعه نیز باسیم
زناشویی پیوندی اخلاقی و بخودی خود غایتی مطلق است
به طور کلی ازدواج به منظور تعهدات اخلاقی طرفین در جهت ساختن یک خانواده منسجم و تربیت فرزندان می باشد.
عوامل فروپاشی ازدواج
اختلاف تحصیلات
عدم شناخت نسبت به یکدیگر
وجود اعتیاد یکی از طرفین
اختلال رفتاری و یا بیماری های روانی
دخالت رفتاری و یا بیماری های روانی
نداشتن فرزند یا نازائی
عدم آشنایی کافی به وظایف در طرفین (زن سالاری- مردسالاری)
خیانت زناشویی
غافل ماندن زنان از وظایف خویش به علت اشتغال
تمامی این موارد، می تواند از عوامل فروپاشی خانواده باشد و باعث ایجاد انحرافات اجتماعی گردد. آسیب به کودکان وارد می گردد و آنها را درجامعه دچار بحران و مشکل می سازد (قائمی، ۱۳۷۹).
انگیزه های ازدواج:
انگیزه های ازدواج متعدد و متنوع هستند که عبارتند از : تعهد، ارتباط خصوصی، همراهی و مشارکت عشق، شادی، سکس مشروع و بچه دار شدن.
تعهد : مردم احساس می کنند که یک نفر خودش را به آنان اهدا می کند بدون آنکه قصد تلافی داشته باشد ازدواج نمونه کامل این وقف شدن است. جشن غروسی نمونه کامل برای بیان تعهد است.
ارتباط خصوصی: افراد انتظار و آرزوی ارتباط صمیمانه و پرداوم را از ارتباط خصوصی خویش دارند و مایل هستند با فردی ازدواج کنند که آنان را از نظر هیجانی، احترام، اعتماد و صمیمیت تامین کند. یکی از وظایف مهم افراد در دوران جوانی است که یاد بگیرند چگونه یک فرد می تواند صمیمی باشد.
همراهی و مشارکت: ازدواج فرصت مناسبی را برای رهائی از تنهایی فراهم می کند و در این زمان همراهی و مشارکت بین دو فرد ایجاد می شود. زمانی که ارضاء نیازها متقابل شد فرد در فعالیت های خویش با دیگری سهیم می شود، ارتباط یکپارچه شده و زوج ها رضایت بیشتری را از ازدواج تجربه می کنند.
عشق : زمانی که دو فرد به یکدیگر نزدیک می شوند بین آنان رابطه صمیمانه ایجاد می شود و در این مرحله زندگی با رضایت همراه می شود، فردی عشق می ورزد و دیگری به عشق پاسخ می دهد ازدواج فرصت مناسب را برای نیاز به عشق فراهم می کند.
خوشحالی: بسیاری از مردم اقدام به ازدواج را خوشحالی می دانند، در حالیکه منبع خوشحال کننده آن دو نفر هستند که با ازدواج امکان ارتباطات محبت آمیز را فراهم می کنند.
سکس مشروع و بچه دار شدن: ازدواج روش پسندیده و قابل قبول برای رفتارهای جنسی است با آنکه رفتارهای جنسی خارج از زناشویی نیز وجود دارد، انگیزه بچه دار شدن دلیل دیگری برای ازدواج است.
گاهی انگیزه هایی که برای ازدواج انتخاب می شوند، نادرست است، یکی آنکه شریکی برای ارتباط جنسی خویش داشته باشند، امنیت عاطفی و اقتصادی داشته باشند. گاهی برای فرار از تنهایی تصمیم به ازدواج می گیرند یا انکه می خواهند از موقعیت آزاددهنده خانه فرار کنند. اگرچه این دلایل مهم هستند ولی انگیزه منطقی برای ازدواج به حساب نمی آیند (کی نیا، ۱۳۷۷).
انواع ازدواج
۱- ازدواج سنتی
نوعی از ازدواج است که اکثراً این نوع را انتخاب می کنند و از گذشته تاکنون ادامه دارد. در این نوع شیوه ازدواج به طور کلی تصمیم گیرنده خود فرو نمی باشد. به بیان دیگر طرفین مورد نظر هیچ دخالتی در تعیین همدیگر ندارند و بزرگان و یا عوامل خارجی، عامل پیوند طرفین می باشند.
در این نوع ازدواج پسر یا دختر برحسب اتفاق با یکدیگر ازدواج می نمایند بدون آنکه شناخت زیادی نسبت به یکدیگر داشته باشند.
آنجه که در این شیوه از ازدواج ملاک برای طرفین است ، عوامل ظاهری مانند زیبایی، قیافه، طبقه اجتماعی ، موقعیت اقتصادی و مالی می باشد. معمولا هم در این شیوه تصمیم گیرنده فقط یکی از طرفین است و مشورت کمتر در آن صورت می گیرد.
در این نوع ازدواج، زنان جایگاه واقعی خودشان را به درستی پیدا نمی کنند و از اهمیت خاصی در زندگی برخوردار نیستند.
در شیوه های سنتی به طور کلی هر عاملی که باعث عدم دخالت مستقیم دختر و پسر در انتخاب یکدیگر باشند، جای می گیرد و دختر و پسر در انتخاب آینده خود، مختار نمی باشند.
۲- ازدواج های غیرسنتی
ازدواج های غیرسنتی را می توان محصول پیشرفت جامعه و تکنولوژی و صنایع و هم چنین فرهنگ مردم دانست که نوع ازدواج نیز برای وفق دادن خود با شرایط حاضر تغییر نموده است و به شکل ازدواج های غیرسنتی درآمده است.
در این نوع ازدواج، طرفین( دختر و پسر) در انتخاب همسر خود مختار می باشند و در مرحله قبل از ازدواج رابطه هایی را برای شناخت هرچه بیشتر خود داشته باشند و به تناسب سطح تعقل و آینده نگری خود، طرف مقابل خود را ارزیابی نمایند. در این نوع ازدواج ها نه اینکه عوامل خارجی تعیین کننده نمی باشند، بلکه به عنوان عوامل تسریع کننده جای می گیرند. مثلا در ازدواج های غیرسنتی پدر و مادر در امر ازدواج دخالت می ورزند، ولی فقط به ارائه نظرات خودشان اکتفا می نمایند و تصمیم گیرنده اصلی خود دختر یا پسر می باشد.
در این گونه ازدواج ها، نقش الگو از اهمیت خاصی برخوردار می باشد و جوانان از طریق تقلید بیشتر تحت سلطه الگو قرار می گیرند و سعی می کنند تا ملاک های انتخابی خود را برحسب الگو قرار داده و خود را به نحوی جای الگو قرار دهند( احمدی، ۱۳۸۰)
اما آنچه که مهم است میزان رضایت مندی طرفین از ازدواج خود می باشد و دیده می شود که حتی در ازدواج های غیرسنتی که براساس انتخاب دختر یا پسر انجام شده، عدم رضایت و تفاهم بسیار است. از این رو عوامل تعیین کننده ای برای سازگاری وجود دارد که آن را بیان می نماییم.
عوامل تعیین کننده سازگاری در ازدواج
در مورد زن و شوهران جوان زندگی با یکدیگر با هیجان و شور و شوق زیاد، همراه است. یعنی آنچه می تواند آنان را به هم پیوند دهد، شور و هیجان وافر است.
برخی از ایشان درمی یابند که تصوراتشان چیزی برخیال و تفکر غلط نبوده و اکثرا رویاهای ایده آلیسم جایگزین واقعیت گردیده است.
زوجین در روابط خود می توانند توانائی ها ونقطه نظراتشان را با هم تقسیم نمایند.
توانایی تغییرپذیری و سازگاری: تغییرپذیری در دوران ازدواج امر غیرقابل اجتنابی است. هنگام ترک فرزندان از خانه شکست ها و پیروزی ها، و هنگام پا به سن گذاردن زوجین، برخوردهای زندگی تغییرناپذیر می گردند.
در مرحله سازگاری های مثبت برخی از روی تمایل می خواهند که تغییر پیدا کنند تا زندگی و روابطشان حفظ شود.

سبکهای دلبستگی رضایت زناشویی

دانلود پایان نامه در مورد رضایت زناشویی

درباره رضایت زناشویی در زندگی

دانلود پایان نامه تاثیر سبک های دلبستگی بر رضایت زناشویی

مطالب مرتبط بیشتر:

پایان نامه مشکلات روانی در والدین با کودک عقب مانده ذهنی

پایان نامه بررسی مشکلات روانی در والدین با کودک عقب مانده ذهنی

دانلود پایان نامه پایان نامه مشکلات روانی در والدین با کودک عقب مانده ذهنی

در مورد مشکلات روانی والدین با فرزند عقب مانده

مشکلات فرزندان عقب مانده در خانواده ها

مشکلات روانی کودکان عقب مانده

عقب ماندگی ذهنی

طبقه بندی کودکان عقب مانده ذهنی

دانلود پایان نامه رشته روان شناسی

تاثیر کودک عقب مانده ذهنی بر پدر و مادر

فهرست مطالب
فصل اول: مقدمه
تعریف عقب ماندگی ذهنی ۵
طبقه بندی کودکان عقب مانده ذهنی ۹
مراحلی که والدین در سازگاری طی می کنند ۳۰
تأثیر کودک عقب مانده ذهنی بر پدر ۴۶
تأثیر کودک عقب مانده ذهنی بر مادر ۴۷
بیان مسئله ۴۹
اهداف تحقیق ۵۱
سؤالات پژوهش ۵۲
تعریف واژه های پژوهش ۵۳

فصل دوم:بررسی تحقیقات پیشین
مقدمه ۵۶
تحقیقات انجام شده بر روی مادران با کودک عقب مانده ذهنی ۶۲
تحقیقات انجام شده در خصوص پدران با کودک عقب مانده ذهنی ۶۷
تحقیقات انجام شده در ارتباط با مقایسه بین پدر و مادر با کودک عقب مانده ذهنی ۶۸
تحقیقات انجام شده در رابطه با سازگاری والدین ۸۱
فرضیه های پژوهش ۸۳

فصل سوم :روش
جامعه آماری ۸۶
نمونه ۸۶
روش نمونه گیری ۸۷
روش اجرا ۸۹
ابزار اندازه گیری ۸۹
نمره گذاری آزمون ۹۴
اعتبار و پایانی آزمون ۹۵
روش آماری ۱۰۰

فصل چهارم: نتایج
نتایج آزمون t برای بررسی فرضیه اول ۱۰۳
نتایج آزمون t برای بررسی فرضیه دوم ۱۰۶

فصل پنجم : بحث یافته ها
بحث یافته ها مربوط به فرضیه اول ۱۰۹
بحث یافته ها مربوط به فرضیه دوم ۱۱۱
بررسی نتایج ۱۱۴
نتیجه گیری ۱۳۲
کاربرد تحقیق ۱۳۵
محدودیت ها و پیشنهادات ۱۳۶
پیوست ها ۱۳۸
فهرست منابع فارسی ۱۵۰
فهرست منابع لاتین ۱۵۳

چکیده :
به منظور بررسی مشکلات روانی در والدین با کودک عقب مانده ذهنی تعداد ۱۰۰ نفر از والدین با کودک عقب مانده ذهنی با ۱۰۰ نفر از والدین با کودک عادی مورد مقایسه قرار گرفتند. افراد مورد نظر از والدین دانش آموزانی بودند که در مدارس استثنایی و عادی شهر تهران ، در پایه های دوم تا پنجم ابتدایی مشغول به تحصیل بودند. از تعداد کل نمونه، ۱۰۰ نفر را مادران و ۱۰۰ نفر را پدران تشکیل می دادند. بدین ترتیب که والدین با کودک عقب مانده ذهنی را ۵۰ مادر و ۵۰ پدر و والدین با کودک عادی نیز شامل ۵۰ پدر و ۵۰ مادر می شد. همچنین وجود مشکلات روانی در پدران و مادران با کودک عقب مانده ذهنی مورد بررسی و مقایسه گرفت. نتایج آزمون t برای گروه های مستقل نشان داد که والدین با کودک عقب مانده ذهنی مشکلات روانی بیشتری را در مقایسه با والدین با کودک عادی تجربه می کنند و تفاوت بین آنها در زمینه های پرخاشگری، اضطراب، حالات وسواسی ـ اضطرابی، حساسیت بین فردی، شکایات جسمانی و افسردگی معنادار بوده و در زمینه های روان پریشی، ترس مرضی و حالات پارانوئید تفات معناداری بین والدین دو گروه وجود ندارد.
نتایج آزمون t وابسته برای بررسی وجود یا عدم وجود تفاوت بین پدران و مادران با کودک عقب مانده ذهنی نشان می دهد که مادران مشکلات روانی بیشتری را در مقایسه با پدران تحمل می کنند. همچنین نتایج آزمون t وابسته در هر کدام از ابعاد نه گانه مقیاس ScL90 نشان داد که بین پدران و مادران در زمینه های رفتارهای پرخاشگرانه، افسردگی، شکایات جسمانی، حساسیت بین فردی و اضطراب تفاوت معناداری وجود دارد. و در زمینه های روان پریشی ، ترس مرضی، حالات پارانوئید، حالات وسواسی ـ اضطراری تفاوت معناداری بین پدران و مادران با کودک عقب مانده ذهنی وجود ندارد.
مقدمه
وجود یک کودک عقب مانده ذهنی مسائل فراوانی را در خانواده و اعضای آن بوجود می آورد و تأثیر آن بر رفتار و واکنشهای والدین موضوعی نیست که قابل اغماض و انکار باشد. این تأثیر تنها بر روی نحوه ارتباط والدین با یکدیگر و یا ارتباط بین کودک معلول با سایرین نیست، بلکه ارتباط متقابل و تعاملات افراد خانواده را نیز تحت تأثیر قرار می دهد (تیم چاک[۱]، به نقل از نظامی ۱۳۶۶).
وجود کودک عقب مانده ذهنی معمولاً منجر به تغییر رفتار اعضای خانواده می شود. والدینی که با هزاران امید و آرزو منتظر تولد طفل طبیعی و سالم و زیبا می باشند، با تولد کودک عقب مانده با مرگ آرزوها و امیدها و افول انتظارات خود مواجه می شوند و آینده ای مبهم و تاریک را برای خود ترسیم می نمایند.
وقتی کودک از لحاظ بدنی طبیعی بدنیا می آید، انتظارات والدین تا اندازه ای برآورده می شود. اما بعدها اگر در جریان رشد کودک مشکلی رخ دهد ممکن است که این توقعات تغییر کند و درست در همین زمان است که برچسب هایی از قبیل کندآموز، کندذهن و عقب مانده ذهنی از طرفین والدین مورد استفاده قرار می گیرند (الکساندر و تیم چاک[۲]، به نقل از نظامی ۱۳۶۶).
در نگاهی گذرا به مسئله عقب ماندگی ذهنی و تأثیری که این پدیده بر روابط والدین با یکدیگر و با کودک و از طرفی با دیگران می گذارد، می توان والدینی را مشاهده کرد که تا مرز نابودی و از بین بردن فرزند خویش پیش رفته و یا درصدد طرد کامل او برآمده اند. از سویی دیگر، والدینی را نیز می توان یافت که تمام هم و غم و نیز تلاش خود را صرف رشد و شکوفایی و درمان و تربیت فرزند عقب مانده ذهنی خود کرده اند. شاید این برخوردها و واکنش های متضاد از طرف والدین بیانگر این باشد که آنها در هنگام برخورد با فرد عقب مانده ذهنی دچار نوعی ابهام می شوند و این باهام شاید به دلیل عدم شناخت موضوع عقب ماندگی ذهنی، انواع و عوامل بوجود آورنده آن باشد. بنابراین قبل از هر چیز با توجه به مسائل متعدد کودکان عقب مانده ذهنی ضروری به نظر می رسد که درک روشنی از تعاریف، طبقه بندی و علل و عوامل مؤثر در بروز عقب ماندگی ذهنی ارائه گردد. چرا که در هر مقطع زمانی تعریفی خاص با توجه به نگرش های حاکم بر جوامع از پدیده عقب ماندگی ذهنی ارائه می شود و در نتیجه وظایف والدین نیز بر اساس این تعاریف و نگرشها، تعیین و مشخص می شوند (تیم چاک[۳]، به نقل از نظامی ۱۳۶۶). والدین نه تنها نسبت به فرزند عقب مانده ذهنی خود واکنش عاطفی نشان می دهند. فشار گروهها خواه واقعی باشد یا غیرواقعی، اغلب والدین را به کناره گیری از تماس های عادی اجتماعی شان وادار می سازد. خانواده بی اختیار گوشه گیر می شود و به دلیل افزایش این طرد اجتماعی و گوشه گیری، والدین تمایل به تمرکز دائمی و بیش از حد بر فعالیت های کودک پیدا می کنند. این افزایش توجه و تمرکز به ناتوانائی های کودک، موجب بروز اختلالات شخصیتی و روانی بیشتر والدین می گردد (داور منش، ۱۳۷۰).
وجود کودک عقب مانده ذهنی اثرات عمیقی بر روی نحوه ارتباط اعضای خانواده با هم و هر یک از آنان با کودک می گذارد و همین اثرات، چنانچه به گونه ای منطقی و چاره جویانه حل نشود، ضایعات جبران ناپذیری بر والدین و سایر اعضای خانواده و خصوصاً کودک عقب مانده وارد می کند. عامل هرگونه تفاهم و پذیرش یا عدم تفاهم در اصل خود والدین می باشند. بنابراین نوع عکس العملی که پدر و مادر در مقابل عقب ماندگی ذهنی فرزندشان از خود بروز می دهند در ایجاد جوی مساعد هم برای خود کودک و هم برای سایر افراد خانواده نقش بسیار حساسی را دارد (میلانی فر، ۱۳۷۰).
تعریف عقب ماندگی ذهنی[۴]:
تاکنون تعاریف متعددی از عقب ماندگی ذهنی توسط دست اندرکاران و متخصصان مختلف ارائه گردیده است. اما باید اذعان نمود که تعریف دقیق و روشن عقب ماندگی ذهنی چندان آسان نیست، زیرا که عقب ماندگی ذهنی با شرایط یکسان و به یک میزان و با علل مشابه و آثار همانند در همه افراد عقب مانده ذهنی مشاهده نمی شود. عقب ماندگی ذهنی یک پدیده تک بعدی نمی باشد، بلکه یک شرایط مرکب و پیچیده ذهنی است. به همین جهت بسیاری از متخصصین امور تربیتی، روان شناسی و روان پزشکی و پزشکی علاقمند به بررسی ابعاد مختلف عقب ماندگی ذهنی می باشند. بدیهی است که در این میان، پزشکان در تعریف عقب ماندگی ذهنی عمدتاً توجه خاصی به ضایعات مغزی معطوف داشته و روان شناسان بیشتر به چگونگی رفتار در افراد عقب مانده ذهنی توجه می نمایند. در هر حال آنچه که مورد نظر غالب متخصصان آموزش و پرورش کودکان عقب ماندگی ذهنی می باشد، ارائه یک تعریف جامع از عقب ماندگی ذهنی و نمایان نمودن تمامی ویژگی های مربوط به تأخیر در رشد ذهنی و روانی و عاطفی و اجتماعی افراد عقب مانده است (افروز، ۱۳۷۰).
انجمن عقب ماندگی امریکا[۵] تعریفی بدین قرار ارائه می دهد، عقب مانده ذهنی به شرایطی اطلاق می شود که در آن عملکرد کلی ذهن به طور مشخصی پایین تر از میانگین است و همزمان با آن در رفتارهای انطباقی نارسایی هایی دیده می شود که این وضعیت در دوران رشد پیش می آید (گروسمن، به نقل از منشی طوسی، ۱۳۶۹). عملکرد کلی ذهن بر اساس نتیجه آزمونهای هوشی استاندارد سنجیده می شود. زمانی که گفته می شود عملکرد ذهنی فرد پایین تر از میانگین است یعنی دو انحراف معیار نمره هوشی او از حد متوسط پایین تر است و رفتار سازگارانه عبارتست از درجه رسیدن فرد به معیارهای مناسب سن و گروه اجتماعی در استقلال فردی و مسئولیت اجتماعی می باشد (منشی طوسی، ۱۳۶۹).
کـانـر[۶] دو طبقه از اشخاص مبتلا به نقص ذهنی را برحسب موقع و منزلت بزرگسالیشان تعریف کرد. تعاریف او میزان معلولیت را با توجه به شرایط محیطی که فرد معلول باید خود را با آن منطبق سازد مورد توجه قرار می داد و کندذهنی نسبی و مطلق را با توجه به تعابیر ذیل مورد تمیز و تفکیک قرار می داد.
نوع اول عقب ماندگی ذهنی شامل افرادی که در تمام جوامع دچار مشکل هستند یعنی نارسایی های آنها به گونه ای است که هم در جوامع پیشرفته و هم در جوامع غیر پیشرفته، عقب مانده ذهنی تلقی می شوند. و نوع دوم شامل افرادی می شود که محدودیت های هوشی آنها به طور قطع مرتبط با معیارهای فرهنگی خاص است که آنها را احاطه کرده که در جوامع ساده ترف آنها هیچ مشکلی در باب نایل شدن و برخورداری از برابری در برآورد آرزوهای قابل درک و عملی خود ندارند.

در مورد مشکلات روانی والدین با فرزند عقب مانده

مشکلات فرزندان عقب مانده در خانواده ها

طبقه بندی کودکان عقب مانده ذهنی

دانلود پایان نامه رشته روان شناسی

تاثیر کودک عقب مانده ذهنی بر پدر و مادر

دانلود پایان نامه پایان نامه مشکلات روانی در والدین با کودک عقب مانده ذهنی

پایان نامه رابطه بین هوش هیجانی و خلاقیت دانشجویان

بررسی رابطه بین هوش هیجانی و  خلاقیت در بین دانشجویان رشته علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی

دانلود پایان نامه رابطه بین هوش هیجانی و خلاقیت دانشجویان

ارتباط هوش هیجانی و خلاقیت در دانشجویان

هوش هیجانی در بین دانشجویان

دانلود پایان نامه در مورد هوش هیجانی

خلاقیت در بین دانشجویان

روش آموزش خلاقیت

خلاقیت تورستون

هوش هیجانی غیر شناختی

دانلود پایان نامه در مورد رابطه هوش هیجانی و خلاقیت در دانشجویان

ارتباط بین خلاقیت و هوش هیجانی در دانشجویان

رابطه نوآوری با هوش هیجانی

فصل اول :کلیات
مقدمه
بیان مساله
سوال مسئله
اهمیت و ضرورت تحقیق
زمینه تحقیق
فصل دوم :پیشینه و ادبیات تحقیق
مرور سوابق نظری و پیشینه مورد مطالعه
ادبیات و پیشینه تحقیق
اجزاء خلاقیت
هوش و خلاقیت
خلاقیت و پیشرفت تحصیلی
خلاقیت و جنسیت
رشد خلاقیت
نقش معلم در پرورش خلاقیت
خلاقیت چیست
شرایط خلاقیت
انگیزش درونی چیست
تاثیرات اجتماعی و محیطی
تاثیر محدودیتها بر جنبه های مرتبط با خلاقیت در عملکرد
ده گام به سوی تقویت خلاقیت
روش آموزش خلاقیت
طبقه بندی مسائل
آموزش مهارتهای حل مساله
اهمیت دادن به دستاوردهای خلاقانه طلادگیرنده
بگذارید کودکان تجربه کنند
کشف استعدادهای ویژه هر دانش آموز
جو کلاسی و خلاقیت
روش های آموزش خلاقیت به دانش آموزان
اسباب بازیهای مناسب برای کودکان
استفاده از مواد رنگی
توصیف عوامل مانع خلاقیت
کمرویی مانع ایده هاست
ضرورت توجه به خلاقیت درکودکان و نوجوانان
ویژگی های افراد خلاق
رشد خلاقیت در بچه ها
عوامل سرکوب خلاقیت
ما و خلاقیت
نقش معلم
وظیفه ی اولیا
امکانات ما برای ایجاد خلاقیت
نتیجه گیری
پشنهاد
بها دادن به هنر های کودکان جهت پرورش خلاقیت
هوش هیجانی را بشناسیم
چگونه می توان در هوش هیجانی پیشرفت کرد
مولفه های هوش هیجانی
سنجشی برای هوش هیجانی
هوش هیجانی
هوش هیجانی خود را بیازمایید
اهمیت اندازه گیری هوش هیجانی
تعریف و پیشینه هوش هیجانی
پیشینه مطالعه هوش غیر شناختی
فصل سوم :  روش تحقیق
جامعه مورد مطالعه
ابزار اندازه گیری تحقیق
معرفی آزمون خلاقیت تورستون
اعتبار آزمون
روش آماری مربوط به فرضیه ها
روش تحقیق
فصل چهارم : یافته ها و تجزیه و تحلیل داده ها
مقدمه
جدول ۱-۴ نمرات خام آزمودنی ها از آزمون خلاقیت
جدول ۲-۴ نتایج بدست آمده فرضیه اول جدول ۳-۴ نمرات خام پسران و دختران جدول ۴-۴ نتایج بدست آمده فرضیه دوم
جدول ۵-۴ نتایج بدست آمده فرضیه سوم
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
بحث و نتیجه گیری
پیشنهادات
محدودیت ها
منابع و ماخ
ضمائم

مقدمه
مطالعات نشان داده است که بشر اصولاً بکارگیری روشهای خلاق را در یادگیری ترجیح می دد و روشهایی نظیر کاوش ، لمس کردن و پرسش و آزمایش و دنبال مجهول رفتن و نظریه دادن ، معلمین برخلاف متعلمین اغلب طرفدار دیکته کردن دانش و اطلاعات هستند ، تحقیقات نشان داده است که بسیاری از مطالب درسی ، اگر نگوییم همه ی آنها با روشهای خلاق بسیار با صرفه تر و موث تر است روشهای دیکته کردن آموخته می شوند علاوه بر آن بسیاری از افراد واکنشی بسیار قوی نسبت به یادگیری خلاق از خود نشان می دهیم ، آنها روشهایی که این امکان و اجازه را می دهد و از آنها می خواهد که خود دنبال مجهول و کشف پاسخ بروند ، میزان یادگیری بسیار بالا و در روشهایی که اطلاعات به آنها دیکته می شود ، سرعت و میزان یادگیری بسیار پایینی داشته اند. یادگیری از طریق بکارگیری استعدادهای خلاق ، عموماً به شکل های درک مسأله ، یا نواقص ، حدس زدن و ساختن فرضیه درباره راه حل آن، آزمایش کردن این حدسیات ، تجدید نظر و اصلاح حدسیات و استخراج نتایج آزمایش بروز می کند . در این فرایند یکی از غرایض قوی بشری نقش مهمی بر عهده می گیرد و آن تنشی است که بشر در مقابل یک مجهول یا غیر حقیقت احساس می کند . او سعی دارد به صورتی خود را از این تنش آزاد سازد و این انگیزه او را وادار به پرسیدن و حدس زدن و پی گیری مطلب می نماید حتی پس از حدس زدن ، تردید درباره صحت حدس هنوز باعث نارضایتی است . در دنیای پیچیده کنونی که شاهد رقابت های بسیار فشرده جوامع گوناگون برای دستیابی به جدیدترین فناوری و منابع قدرت هستیم افراد تیزهوش و دارای هوش هیجانی که خلاق هستند و صاحبان اندیشه نو و تفکر واگرا به مثابه گرانبهاترین سرمایه ها از جایگاه بسیار والا و ارزشمندی برخوردار است و در چنین عصری باید برای اداره سازمان های گوناگون اجتماعی –فرهنگی و اقتصادی و آموزش و به نوآوری و نوجویی و نظرخواهی و بهره گیری از دستاوردهای اخلاقی ، علمی و فنی بشر همت گذاشت . امروز جامعه بیش از هر زمان دیگر به افراد هوشمند و خلاق نیاز دارد ، هر قدر جهانی که در آن زندگی می کنیم پیچیده تر می شود نیاز به شناسایی و پرورش ذهن های خلاق و آفریننده نیز بیشتر و شدیدتر می گردد به همین دلیل در شرایط کنونی ، مسأله خلاقیت از مهمترین مسائل در قلمرو روانشناسی آموزشگاهی است  و همین طور رابطه نزدیکی با هوش به خصوص هوش هیجانی دارد . با توجه به این امر باید مدیرانی مبتکر و خلاق را برای رده های متفاوت مدیریت برگزید ، مدیران توانمندی که قادر باشند با اتخاذ تدابیر و شیوه های بایسته به ویژه در دستگاه آوزش و پرورش و مراکز دانشگاهی زمینه را برای تجلی بروز استعدادها و خلاقیت دانشجویان فراهم آورد . اگر با استناد به نظر ژان کیا ژه هدف اصلی آموزش در مراکز دانشگاهی و آموزش و پرورش را آفرینش و به ویژه آفرینش انسان های توانا به انجام دادن کارهای نو و انسان های خلاق و نوآفرین و کاشف بدانیم . ( سیدیحی محمدی –۱۳۸۴ )
بیان مسأله
با توجه به اهمیت خلاقیت و نوآوری در مراکز دانشگاهی و رابطه آنبا هوش هیجانی موضوع پژوهش در این تحقیق بیان مسأله به این صورت است که بین خلاقیت و روحیه خلاق و هوش هیجانی دانشجویان رشته های علوم انسانی می تواند رابطه وجود داشته باشد و با اینکه دانشجویان رشته علوم انسانی تدبیر و تفکری در رابطه با حل مسأله و یا پیدا کردن راه حل هایی جهت حل مسأله ندارند می توانند خلاق باشند . واژه خلاقیت عمر طولانی ندارد –واژه نامه انکلیسی آکسفورد –ظهور این کلمه را به سال ۱۸۷۵ میلادی در کتابی راجع به ادبیات نمایش و انگلیسی نسبت می دهد . در این کتاب قدرت خلاق شکسپیر سخن رفته است . خلاقیت واژه های بسیار مهم و ارائه تعریض از آن مشکل است و بنابراین با توجه به روحیه خلاق جوانان این قشر مهم جامعه و اینکه هوش بخصوص هوش هیجانی می تواند نقش بسزایی در نوآوری داشته باشد که در اندازه گیری هوش هیجانی بیشتر به توان باالقوه انجام کار توجه می شود تا حاصل کار ، یعنی بیشتر به فرایندها توجه داریم تا پیامدها تأکید نموده است که نتایج پژوهش های انجام شده در خصوص هوش هیجانی انجام داده اند متوجه شده اند مدارس و مراکز عالی موفق هستند که به ایجاد رابطه مناسب بین دانشجویان و اساتید و دانش آموز و معلم کمک می کند هوش هیجانی می تواند در روحیه خلاق جوانان نقش داشته باشد به این صورت که به کارگیری استعداد و رغبت و هوش لازم برای نوآوری لازم و ضروری است . ( جلالی –۱۳۸۴ )
مرور سوابق نظری و پیشینه مورد مطالعه:
یحیی بیات ۱۳۸۰ در تحقیقی که با عنوان عوامل درون مدرسه ای موثر بر خلاقیت دانش آموزان انجام داده نشان می دهد که بین رفتارهای حمایتی، هدایتی، و ممانعتی مدیر و خلاقیت دانش اموزان رابطه معنادار آماری وجود ندارد ولی بین جنسیت و خلاقیت همبستگی معناداری وجود دارد.پسران در مقایسه با دختران از نظر خلاقیت (مجموع نمراتو انعطاف پذیری و بسط و ابتکار) نمرات بالایی را کسب نمودند پس در نتیجه این پژوهش دانش آموزان پسر خلاق تر از دانش آموزان دختر بوده اند.
علی رقم رابطه همبستگی کوچک بین نمرات آزمون های خلاقیت و آزمون های هوش صاحب نظران معتقدند که نباید انتظار داشت افراد خلاق در میان افراد دارای هوش بهر کم یافت شود.گیلفورد و کریستین سن( ۱۹۷۳) درباره رابطه بین هوش بهر و خلاقیت گفته اند که تایک سطح معین از هوش بهر، یعنی حدود ۱۲۰ بین هوش و توانایی های خلاق قدری همبستگی وجود دارد.اما بالاتر از هوش بهر ۱۲۰ این هبستگی دیده نمی شود.هم چنین گفته شده است که دانش آموزانی که از لحاظ پیشرفت تحصیلی از دیگران وضع بهتری دارند یا احتمال بیشتری ممکن است دارای ویژگی های تفکر خلاق باشند.(سیف، ۱۳۷۲)
روان شناسان ، هوش را مهارتی هم گرا یا استعدادی می شناسند که به طور کامل به سوی پاسخ متوجه می شود.در حالی که خلاقیت را استعدادی واگرا دانسته اند که پاسخ های گوناگونی را مجسم می سازد.تحقیق های انجام یافته پیرامون هوش و خلاقیت نشان داده اند شاگردانی که در این دو امر برجسته بوده اند می توانستند در خود تسلط و آزادی کامل به وجود آورند و هم دارای رفتار بزرگسالان و کودکان باشند آنهایی که از لحاظ هر دو ویژگی در پایین ترین مرتبه قرار داشتند افرادی گیج و سر درگم به نظر می رسیدند که غالباً رفتاری دفاعی یا تلافی جویانه داشتند ، فعالیت های شدید دفاعی در پیش می گرفتند و به انواع بیماریهای روان تنی گرفتار بودند اما کسانی که از هوش بالا برخوردار بوده اند و در خلاقیت در درجه پایین بودند به آن دسته از شاگردان اختصاص داشت که در درس های خود وسواس فراوانی به خرج می دادند و از شکست های تحصیلی واهمه داشتند.ولی کسانی که در درجه پایین هوش بودند ولی از جهت خلاقیت مقام والایی داشتند.غالباً از خود و از مدرسه بی زاری نشان می دادند و به مدرسه و درس و معلم با دیده خشم و ناراحتی می نگریستند و زمانی که از کارهای درسی نگرانی نداشتند استعداد و درخشان خود را در خلاقیت و مهارت های شناختی به خوبی بروز می دادند( پارسا، ۱۳۷۱ ص ۹۱).
با روز(۱۹۶۶) در مطالعه خود همبستگی بین خلاقیت و معدل نمره های تحصیلی را در پسران ۴۰% و در دختران ۶۱% گزارش کرده است.
حشمتی (۱۳۷۶) نیز همبستگی معناداری را بین خلاقیت و پیشرفت تحصیلی به دست آورده است و اعلام نموده است که خلاقیت با درس های املاء –انشاء قرائت فارسی، ریاضی و هنر همبستگی دارد ولی این همبستگی با درس علوم مشاهده نشده است.
ادبیات و پیشینه تحقیق:
هنگامی که ما عبارت « شخص خلاق» را می شنویم.احتمالاً به فردی مشهور، خارق العاده و عجیب فکر می کنیم که زندگی غیرمعمولی دارد و کارهای شگفت انگیز و غیرمتقربه زیادی انجام داده است.این طرز تفکر نشان می دهد که تعداد بسیار کمی از افراد می توانند خلاق باشند.در حالی که خلاقیت فرد را توصیف نمی کند بلکه ایده ها و تولیداتی را که به طرز مناسبی تازگی دارند تعریف می کند.
خلاقیت چیزی نیست که در اختیار گروه خاصی از افراد باشد بلکه خلاقیت یک ظرفیت ذهنی است که همگی افراد نسبت یا درجه ای از آن را در اختیار دارند و با ترتیب صحیح می توانند آن را شکوفا کرده و به فعلیت برسانند.
خلاقیت یعنی رسیدن به نتیجه ای که آن را از قبل پیش بینی نکرده باشیم، اصطلاح « آهان فهمیدم» اصطلاحی است که همگی ما بارها آن را به کار برده ایم ولی افراد خلاق کسانی هستند که فراوان از این اصطلاح استفاده می کنند.مکنیون برای خلاقیت سه شرط را لازم می داند، وی معتقد است خلاقیت متضمن پاسخ یا مفهومی نو است، باید مشکل گشا باشد و مبتکرانه صورت گیرد.وی همچنین در گزارش پژوهشی خود نتیجه می گیرد که افراد خلاق در تفکر خود مستقل ترند ولی در عین حال از پیشنهادها و داده های ارائه شده توسط دیگران با آغوش بازتری استقبال می کنند؛ آنها موفق پذیرتر و در عین حال خود رأی تر هستند، شوخ تر و در عین حال عبوس ترند( تورنس ، ترجمه قائم زاده، ۱۳۷۲).موریس دبس نیز بیان می کند که خلاقیت فرآیندی فکری است که با هوش معمولی که بوسیله هوش بهر ارزیابی می شود تفاوت دارد.خلاقیت به تفکر واگراست که تحلیل را به کار می برد و نوآوری را در سطوح مختلف افزایش می دهد.هم چنین خلاقیت مستقیماً در کار خلق و ایجاد شرکت دارد و در کودک کم سال ابتدا به شکل متعدد و فراوان دیده می شودو بعد به تدریج تفکیک می گردد و ساخت می یابد تا که بالاخره به تولید انرژی معینی منتهی می شود.علاوه بر این خلاقیت در تمامی فعالیت های انسانی ، فنون ، اقتصاد، علم و.. دیده می شود(بودو ، ۱۳۸۵)
استاین خلاقیت را فرآیندی می داند که نتیجه آن یک اثر شخصی است و توسط گروهی اجتماعی در یک برهه زمانی به عنوان چیزی مفید و ارضا کننده پذیرفته می شود انرسن نیز معتقد است خلاقیت دارای چند بعد است و عبارت است از عمیق تر کندن، دوباره نگاه کردن، خط زدن اشتباه ها و…. و کسی که مسأله خلاق را حل می کند باید قادر باشد مسأله را گسترش داده، آن را باز کند و یا اجزای آن را تشخیص دهد ( تورنس، ترجمه قاسم زاده، ۱۳۷۲). وی هم چنین بیان می کند که خلاقیت در کودکان امری همگانی است ولی در مورد بزرگ سالان تقریباً وجود ندارد، خود به خود این سئوال پیش می آید که چه بر سر این توانایی عظیم و همگانی بشر می آید( بودو، ترجمه خانزاده، ۱۳۸۵).
تورنس معتقد است، فرد خلاق کسی است که توانایی دیدن اشیاء از نظرگاه های تجسمی و نگرش به مسایل از نقطه نظرهای مختلف را دارد.وی بیان می کند که فرد خلاق می تواند به طور مکرر به یک جسم یا وضعیت معمولی برگردد و آن را به طور متفاوت و هیجان انگیز درک کند، نویسنده خلاق کسی است که بتواند زندگی را به طرق جدیدی ببیند و دیده های خود را از طریق اشعار، داستان ها، نمایشنامه ها و سایر کارهای ادبی به نمایش درآورد، هنرمند نقاش و یا عکاس کسی است که بتواند مسایل را از دیدگاهی متفاوت ببیند و آنچه را می بیند از طریق یک نقاشی، مجسمه، عکس یا فیلم عرضه کند در هر زمینه از کوشش خلاق پیشرفت های بزرگ از افرادی به دست آمده که به آنچه به طور مکرر خود و دیگران دیده اند به طریق جدیدی بنگرد( اسبورن، ترجمه قاسم زاده، ۱۳۷۵).
اَش ۱۹۷۵معتقد است افراد خلاق به استقلال و خودمختاری گرایش دارند و این متضاد فعالیت هم رنگی است.وی همچنین ثابت کرده است که افراد معینی مجبور می شوند تحت فشار اکثریت باورهایی را بپذیرند که با آمادگی های ادراکی خود آن ها در تعارض است، در حالی که عده ای دیگر تسلیم فشار گروه نمی شوند و استقلال و قضاوت خود را محفوظ می کنند.این تفاوت، افراد را به سازشکار و غیرسازشکار تقسیم می کند که دومی از خصوصیات افراد خلاق است( شریعت پناهی، ۱۳۷۳)
به طور تقریبی همه وقتی با یک وضعیت ناقص رو به رو می شوند گرایش به قضاوت فوری درباره آن دارند که نتیجه این رفتار عدم دستیابی به راه حل های ابتکاری است که این راه حل ها خسته کننده و عاری از هیجان هستند چنان که از روان شناسی گشتالت به خوبی روشن است یک شکل ناتمام ، در شخص تنش هایی برای وحدت بخشیدن و تکمیل بر می انگیزد.از این جا که این تنش باعث ایجاد گرایش در پخص برای « بستن زودرس» می گردد که نشانه آن تکمیل شکل به ساده ترین و واضح ترین صورت ممکن است در صورتی که این تنش کنترل شود به واکنش ها و پاسخ های ابداعی منجر می گردد.فرد خلاق کسی است که قادر است جهت ایجاد ایده های مبتکرانه ، برخوردی بازداشته و این گشودگی را به حد کافی ادامه دهد.
تعریف جامعی که از خلاقیت می توان ارائه داد تعریفی است که توسط ارلیچ ارائه شده است.وی معتقد است خلاقیت عبارت است از تجدید سازمان تجاربی که منحصر به فرد بوده و متفاوت از دانسته های قبلی است.در این تعریف به چند ویژگی برخورد می کنیم که به شرح آن ها پرداخته خواهد شد.
« تجدید سازمان اطلاعات» بدین معنا است که فرد خلاق همان اطلاعاتی که همگی ما در اختیار داریم، دارد ولی او می تواند این اطلاعات و تجارب را در رابطه های جدیدی قرار دهد و از نو سازمان بندی کند و به نتیجه ای نو برسد.« منحصر به فرد بودن» ویژگی دیگری بدین معنی است که فرایند خلاقیت به دلیل شخصی و درونی بودن دوبار تکرار نمی شود فرایندهای عینی که دوبار تکرار می شوند دیگر فرآیندی خلاق نیستند بلکه تبدیل به حل مسأله می شوند.منحصر به فرد بودن  به تنهایی برای یک عمل خلاقه کافی نیست بلکه عمل خلاق باید در جهت رسیدن به یک هدف ، مفید واقع شود.
ده گام به سوی تقویت خلاقیت
یک -به موزیک باخ[۱]گوش دهید . اگر از سردرد رنج می برید و یا در نیمه های شب دچار توهم می شوید به پزشک مراجعه نمایید.
دو- از تکنیک یورش فکری[۲] استفاده کنید.این تکنیک علاوه بر اینکه مخزنی از ایده ها برای شما ایجاد می کند بلکه به کمک آن می توانید در امور خود تصمیم گیری های بهتری را اتخاذ نمایید
سه -همیشه با خود یک دفترچه و مداد یا خودکار به همراه داشته باشید.هنگامی که ایده ای تازه به ذهن شما می رسد ، آن را یاد داشت نمایید.هنگامی که ایده های یادداشت شده خود را بازخوانی می کنید ، ممکن است ۹۰ درصد آنها بیهوده جلوه کنند اما نگران نباشید این طبیعی است ، ۱۰ درصد از بقیه ایده های یادداشت شده بسیار ارزشمند خواهند بود.
چهار- هنگامی که فکر نویی به ذهن شما می رسد، یک فرهنگ لغت را باز کنید و بطور تصادفی واژه ای را انتخاب نمایید و آنگاه سعی نماییداین فکرنو و آن واژه را با یکدیگر ترکیب نمایید و این روش سبب خواهد شد به نکات جالبی دست یابید. یک مفهوم شناخته شده ساده ای وجود دارد که هنگامی که ذهن شما در شرایط آزاد بسر می برد قادر به خلاقیت نیست و هنگامی که ذهن شما با محدودیت هایی روبرو می شود،شروع به تفکر خواهد کرد و این روش سبب می شود ذهن شما دریک محدودیت قرارگرفته و تفکر نماید.
پنج -مشکلی را که با آن روبرو هستید ، با دقت تعریف نمایید، و یا آن را بر روی یک کاغذ یا دفترچه الکترونیکی و یا در رایانه با جزئیات شرح دهید.از این طریق شما به نکات تازه و خوبی در خصوص مشکل خود دست می یابید.
شش -اگر نمی توانید تفکر کنید ، بهتر است پیاده روی کنید.یک تغییر آب و هوابرای شما خوب بوده و به آرامی کمک می کند تا سلولهای مغزی شما به تحرک واداشته شوند.
روش آموزش خلاقیت
آیا می‌توان خلاقیت را آموزش داد؟
خلاقیت موضوع جالب و بحث انگیزی هست کهتاثیر آن در موفقیت و پیشرفت افراد ثابت شده است. اما اینکه آیا می‌توان به آموزشخلاقیت پرداخت و آنرا به افراد آموزش داد تا بوسیله آن برنامه‌های دیگر آموزشی خودرا پیش ببرند اکثر صاحبنظران امکان چنین آموزشی را تائید کرده‌اند. اکثر روانشناسانآموزشی چه در مکتب شناختی و چه درمکاتب رفتاریمعتقدند که خلاقیت و آفرینندگیقابل آموزش هستند. در زیر مراحل آموزش خلاقیت آمده است.
طبقه بندی مسائل
مسائلی را که به یادگیرندگان می‌دهید طبقه بندی کنید. مسائل و موضوعات را بطور کلی می‌توان به دو دستهمسائلیکه شناخته شده هستند ولی راه حل آنها معلوم نیست ومسائلی که در آن هم مساله و هم روش حل مساله برای دانش آموز وکل بشریت ناشناخته است، تصمیم بندی کرد. گفته می‌شود ابتدا مسائل را به دانشآموز داده شود که از دسته اول هستند یعنی مساله شناخته شده است ولی روش حل مسالهبرای دانش آموز ناشناخته است. بتدریج می‌توان دانش آموز را در موقعیتهایی قرار دادکه در آن هم مساله و هم روش حل مساله ناشناخته هستند. هر چه موقعیت برای یادگیرندهناشناخته تر باشد میزانخلاقیتاو بیشتر خواهد شد.
آموزش مهارتهای حل مساله
به یادگیرندگان مهارتهای حل مساله را آموزش دهیدو آنها را به استفاده از این مهارتها ترغیب نمایید. پژوهشهای انجام شده اثر بخشیتعدادی از فنون و مهارتهای حل مساله را در یادگیری تفکر آفریننده نشان داده‌اند. معروفترین آنها روش بارش مغزی است. در این روش معلم مساله‌ای را به دانش ‌آموزانکلاس می‌دهد و از آنها می‌خواهد تا هر چه راه حل به ذهنشان می‌رسد برای مسالهبگویند. پیش از ارائه تمام راه حلها بوسیله همه دانش ‌آموزان کلاس ، هیچگونه اظهارنظری درباره آنها از سوی معلم یا سایر دانش‌آموزان ابراز نمی‌شود این روش شبیه روشتداومی آزاد مورد استفاده روانکاوان است.
علاوه بر روش بارش مغزی ، آموزشمهارتهای پژوهشی نیز یادگیرنده را در یادگیری خلاقیت کمک می‌کند. آموزشهای روش صحیحوضع کردن فرضیه و آزمودن آن تواناییهای تفکر خلاق را در یادگیرندگان افزایش می‌دهد..همچنین مطالعه خلاقانه را می‌توان به یادگیرنده آموزش داد. به عبارتی می‌توان بهدانش‌آموز یاد داد تا مطالب را به صورت خلاقانه مطالعه کنند. مثلا می‌توان به دانش‌آموزان گفت: وقتی به خواندن مطالب یک کتاب می‌پردازید به موارد استفاده مختلفاطلاعاتی که در آن کتاب به آنها برمی‌خورید بیندیشید.
خیلی اهمیت دارد کهبه راههایی که می‌توانید اطلاعات خوانده شده را در زندگی شخصی و حرفه ای خود بکارببرید فکر کند. تنها به این سوال اکتفا نکنید که مولف چه می‌گوید از خود بپرسید کهچگونه می‌توانم آنچه را که نویسنده نوشته است مورد استفاده قرار دهم. تنها به یکمورد استفاده اکتفا نکنید. تا آنجا که می‌توانید موارد استفاده‌های بیشتری رابیابید و بعضی از آنها را برای معارف آینده خود یادداشت کنید. ممکن است مدتی وقتلازم باشد تا این نوع مطالعه کردن را بیاموزید. با این حال مایوس نشوید بعد از دوسه روز خواهید دید که می‌توانید این روش مطالعه را به راحتی بکار ببرید.

دانلود پایان نامه رشته روانشناسی

ارتباط هوش هیجانی و خلاقیت در دانشجویان

هوش هیجانی در بین دانشجویان

دانلود پایان نامه در مورد هوش هیجانی

دانلود پایان نامه در مورد رابطه هوش هیجانی و خلاقیت در دانشجویان

رابطه نوآوری با هوش هیجانی

دانلود پایان نامه رابطه بین هوش هیجانی و خلاقیت دانشجویان