پایان نامه تاثیر دوره پیش دبستانی بر پیشرفت تحصیلی
در مورد پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
رابطه پیش دبستانی و پیشرفت تحصیلی
تاثیر آموزش های قبل از مدرسه در پیشرفت تحصیلی
پیشرفت قبل از ورود به مدرسه
تاثیر مهد کودک در پیشرفت تحصیلی
پایان نامه در مورد پیشرفت تحصیلی فرزندان
فهرست مطالب
سرآغاز
مقدمه۱
فصل اول
۲- بیان مسئله ۱۵
۳- ضرورت و اهمیت تحقق ۱۵
۴- اهداف تحقیق ۱۶
۵-تعریف اصتلاحات تحقیق ۱۸
۶-سئوالات تحقیق ۱۸
۷-فرضیه تحقیق ۱۸
۸-متغیر ها ۱۸
فصل دوم –پیشینه مطالعاتی
۹- تاریخچه آموزش در دوران کودکی در جهان ۲۲
۱۰- تاریخچه آموزش و پیش دبستانی در ایران ۲۳
۱۱- سیر فرهنگ و تعلیم و تربیت در اروپا ۲۶
۱۲- تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام ۳۰
۱۳- مرور اجمالی بر آموزش پیش دبستانی در کشور های مختلف جهان ۳۱
۱۴- تاثیر اشتغال مادران بر عملکرد کودکان پیش دبستانی۳۶
فصل سوم- روش تحقیق
۱۶-مدل آماری ۶۲
۱۷-جامعه آماری ۶۵
۱۸-نمونه آماری ۶۵
۱۹-ابزار اندازه گیری
۲۰-چگونگی نمونه گیری
۲۱-آزمون T ۶۶
۲۲-ویژگی های توزیعای Tاستودنت۶۷
۲۳-آزمون Tمقایسه میانگین های مستقل ۶۷
فصل چهارم – تجزیه و تحلیل داده ها
۲۴- خلاصه نتایج آماری ۶۹
۲۵- جدول توضیع جدول فراوانی درس فارسی ۷۱
۲۶- جدول توضیع فراوانی درس ریاضی ۷۶
۲۷- لیست نمرات پس آزمون درس املا ۷۸
۲۸- جدول توضیع فراوانیدرس املا ۷۸
۲۹- مقایسه و تفسیر میانگین ۷۸
۳۰- خلاصه و نتیجه گیری ۸۳
۳۱- نتیجه گیری ۸۴
فصل پنجم –بحث و نتیجه گیری
۳۲- محدودیتهای تحقیق ۸۸
۳۳- توصیه ها برای تحقیقات بعدی۸۸
۳۴- منابع ۸۹
چکیده تحقیق
این پژوهش تحت عنوان تاثیر دوره پیش دبستانی بر پیشرفت تحصیلی کودکان دوره ابتدایی شهر تهران صورت گرفته است.
جامعه آماری شامل۶۰ نفر ، که انتخاب آنها بصورت کاملاً تصادفی می باشد. با توجه به اینکه پژوهشهای متعدد در مورد پیشرفت تحصیلی صورت گرفته ، اما هنوز بسیاری از زوایای این امر مهم ناشناخته باقی مانده و کشور ما با وجود سرمایه گذاری ها و صرف هزینه های کلان هنوز موفقیت های لازم را در این زمینه کسب نکرده است این پژوهش در صدد است تا زاویه ای دیگر از این پدیده را روشن کند و مسئولین آموزشی را برای رسیدن به اهدافشان یاری نماید.
امروزه این نکته در زمینه تربیت مسلم است که متناسب بودن برنامه و محتوای آموزشی با مراحل تحول دانش آموزان باعث فهم مطالب و اجتناب از انباشن حافظه می گردد و یک ضرورت آموزشی محسوب می شود.
براین اساس پژوهش حاضر در صدد است تا ارتباط بین تاثیر پیش دبستانی بر پیشرفت تحصیلی بین کسانی که دورۀ پیش دبستانی را طی نموده اند و آنهایی که از گذارن این دوره بی بهره بوده اند را روشن سازد.
(پیشگفتار)
اگر چه قصد ما بررسی تاریخچۀ آموزش متوسطه نیست اما برای آشنایی خوانندگاه باید گفت که نظام آموزش متوسطه ایران مراحل زیر را طی کرده است.
۱- مرحله ای که خود به خود دنبالۀ دورۀ ابتدایی محسوب می شود و در آن مسئله انتخاب رشتۀ مطرح نبود .
۲- مرحله ای که دورۀ دوم متوسطه ابتدا به ادبی، طبیعی و ریاضی و هنرستانی و سپس به دوره ها یا رشته های دیگر تقسم می شود.
اما از سال ۱۳۵۰ با تاسیس دورۀ راهنایی تحصیلی دورۀ متوسطه به ۴ سال با عنوان رشته های نظری ، شامل ریاضی فیزیک ، علوم تجربی ، ادبیات و علوم انسانی ، شاخه فنی و حرفه ای تغییر یافت.
در سالهای اخیر در نظام جدید آموزش متوسطه با چهره ای متفاوت از قبل همانند آنچه در دانشگاه به عنوان واحد در نظر
گرفته می شود ؛ به صورتی دیگر ظاهر شد.
به این ترتیب که در این نظام دروس مرتبط به هم نبود و چیزی به عنوان تکرار پایه تحصیلی که دانش آموزان در آن متحمل آن می شوند در این نظام مشاهده نمی شود.
حال باید دید پیشرفت دانش آموزان نظام جدید با توجه به عواملی که بعد به ذکر آن خواهیم پرداخت با توجه به تاریخ گذشته انسان و نسل بشر می توان چنین نتیجه گیری کرد که بشر از همان اوان خلقت همیشه و بطور دائم در پی آموزش و فراگیری بوده است و این آموختن مراحل و اشکال مختلفی داشته است و در دوران مختلف شیوه آموزش و آموختن انسان متفاوت بوده است.
مثلاً دیده می شود که انسان در دوران گذشته با مشاده طبیعت و موجودان موجود در آن دست به آموختن می زده و بعد از آن برای ایجاد ارتباط با نسانهای دیگر از راه وروشهای مختلف بهره گرفته است و بعدها برای ارتباط با دیگران از نوشتن نامه استفاده می کرده که بسته به قوم مشخص طرق گوناگونی داشته است.
مثلاً دردوره ای از خط تصویری برای نوشتن استفاده می کرده و قومی درجای دیگری از خط میخی استفاده می کرده که البته استفاده از این روشها نیز نیاز به آموختن داشته است.
و با گذشت زمان در طی چند قرن اخیر انسان نیاز به آموختن را برای همه افراد بشر ضروری می بیند و شروع به ایجاد مکانهای مشخصی برای این کار می کند و با پیشرفت انسان در مورد علوم و دانش این مراکز دانش و تعلیم و تربیت هم صورت مشخص تری به خود می کیرد و بصورت مجزاتری وجود پیدا می کند.
هر چه می گذرد انسان در می یابد که آموختن دانش در سنین پایین تر و کودکی بهتر است از دوران بزرگسالی صورت می گیرد و با تحولات زیادی که در قرون اخیر در زمینه تعلیم و تربیت کودکان انجام گرفته بر اهمیت توجه به امور کودکان و مراکز تعلیم و تربیت آنان پیش از پیش افرزوده است ؛ نظر به اینکه کودکان امیدهای آینده جامعه انسانی می باشند و دارای استعدادها و علائق نهفته و ناشناخته می باشند که باید کشف گردیده و هدایت گردند.
تا بتوانند به ساختن شخصیت خود بپردازند و هرچه بهتر برای زندگی آینده در جامعه آماده گردند.
تعلیم و تربیت کودکان در مراحل مقاطع گوناگون صورت می گیرد یکی از آنها آموزش پیش دبستانی می باشد که اخیراً توجه زیادی هم به آنان معطوف می گردد.
البته این مقطع به لحاظ سنی از مهمترین و حساسترین دوره های زندگی در حال آموزش کودکان می باشد.
که متاسفانه هنوز برای برخی از والدین و مسئولین دست اندر کار اهمیت این دروره آموزشی کامل مشخص نشده است. کودکان در این مراکز چیزهایی را می آموزند که اقتضای سنشان باید بیاموزند که این موارد را در محیط خانه بطور کامل نمی توانند بیاموزند.
از ویژگیهای مهم مراکز پیش دبستانی به مواردی می توان اشاره کرد از قبیل اجتماعی شدن کودکان در این محیط ها ، به خاطر مراوده و ارتباط با کودکان دیگر و همچنین دریافت و آموزش کاربرد خیلی از وسایل و امکاناتی که در محیط زندگیشان با آنها مواجه هستد و با توجه به تاثیراتی که مراکز پیش دبستانی در جنبه های مختلف زندگی کودکان دارد، این انگیزه را در شخص ایجاد می کند که تحقیق و تفحصی در این زمینه انجام دهد.
ما در کشوری زندگی می کنیم که برای رسیدن به استقلال و پیشرفت همه جانبه در زمینه فردی اجتماعی ، اقتصادی ، صنعتی ، علمی و فرهنگی به شخصیتهای رشد یافته و به دلهای بیدار و مغزهای اندشمند و دستهای ماهر توانا نیازمند است.
در راستای رسیدن به این اهداف ضروری است که متخصصان تعلیم و تربیت آنچه در توان دارند به کار گیرند و لزوم تعلیم و تربیت منابع انسانی کشومان به ویژه کودکان با خوش و مستعد را تبیین و گسترش دهند.
با توجه با اینکه در نظر عموم پیشرفت تحصیلی و داشتن نمرات بیشتر در مدرسه تیز هوش تلقی می شود و نیز به لحاظ روابط متقابل خانواده و غیره در بالا بودن نمرات تحصیلی همواره باید در پی عوامل موثر پیشرفت گروهی از دانش آموزان شد.
درست است که ارزش نمرات امتحانی دانش آموزان در مدرسه را نمی توان انکار کرد اما موارد زیادی مشاهده شده است که دانش آموزان با نمرات کم یا متوسط در ادامه تحصیل و در مسائل علمی و حتی در زندگی خود موفقیتهای شایانی داشته اند.
با وجود این تنها می توان گفت که پیشرفت تحصیلی در داشتن نمرات بیشتر در مدسه را تنها نمی توان به عامل خاصی نسبت داد بلکه عوامل متعددی به شکل فعال در تعامل با یکدیگر هستند تا چنین وضعیتی را ترسیم کنند.
تحقیقات فراوانی در زمینه افت تحصیلی دانش آموزان و علل آن انجام گرفته تا بتواند از هدر رفتن هزینه های هنگفتی که در نظام آموزش کشور ها جلوگیری کند اما علی رغم نتایج بدست آمده هنوز یکی از بزرگترین معضلات آموزش و پرورش و نظامها ی آموزشی افت تحصیلی دانش آموزان است . آنچه مسلم است مطالعه و بررسی علل و افت تحصیلی کافی نمی باشد و باید راهبرد هایی برای جلوگیری از بوجود آمدن افت تحصیلی ارائه نمود.
یکی از راه حل های موجود برای شناخت ویژگی دانش آموزان و عوامل موثر در پیشرفت تحصیلی آنان است تا با گسترش ویژگیهای مذکور و جایگزین کردن این راهبرد ها زمینه ایجاد افت تحصیلی را از بین ببریم کشف متغییر های پیشرفت تحصیلی موضوع ساده ای نیست پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در مقاطع مختلف مستلزم داشتن انگیزه های قوی و نیرومند است . انگیزه هایی که بتوان تحرک و پویایی لازم برای فعالیتهای فردی و گروهی دانش آموزان را برانگیزد.
از مسائل عمده و مهم نظام تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) در هر جامعه چگونگی تربیت و پرورش افراد آن جامعه بر اساس نیازهای مشخص شده آن جامعه می باشد.
روشن است که بر آورده ساختن این نیازهای کاری چندان ساده و آسان نیست و رسیدن به چنین هدفی مستلزم به کارگیری مهارتهایی است که باید مبتنی به تجربه های علمی باشد.
معمولاً خانواده ها به دلیل درگیری ، مسائل و مشکلات مختلف از مسئولیتهایی که نسبت به کودک در ارتباط با کودک در رابطه با زندگی او و آینده اش دارند غافل می مانند.
همین امر سبب شده که نسبت به محرکاتی که کودک برای رشد و تحول شخصیت خود به آنها نیاز دارد غافل بماند و زیاد توجهی به آنها ننماید.
به همین علت انتظار می رود تا مراکز حرفه ای و پرورشی و جبرانی تربیت ، نظیر مهد کودک یا کودکستانها بتوانند به عنوان کار تخصصی و تکمیلی کار خانواده در امر تربیت کودکان گام بردارند.
جامعه برای رسیدن به هدفها باید مسیرهایی را که برای رسیدن به این اهداف لازم هستند مشخص نماید و برای طبق یک برنامه تعلیم و تربیت صحیح که در ارتباط با هدف و تامین کننده خواسته های فردی و اجتماعی مردم آن جامعه است افراد را هدایت کند.
رسیدن به هدفهای جامعه و پروراندن انسان کاری نیست که بتوان تصادف از آن گذشت بلکه احتیاج به نظام پرورش برنامه ریزی شده ای دارد تا از طریق ایجاد فرصتهای دیگری بتوان در رشد و شکوفایی استعداد های جامعه و جلوگیری از بروز نا هنجاریهای تحصیلی و رفتار در کودکان اقدام لازم را بعمل آورد.
فردریک فروبل*(۱۸۲۵-۱۷۸۲) را به عنوان کسی که به آموزش و پرورش جنبه اجتماعی می دهد باید نگریست .
اهمیت آموزش و پرورش و پیشرفت دبستانی با افکار و نظریات فروبل انسجام و نظم دقیقتری می یابد. او اولین کودکستان را تاسیس نمود و آن را باغ کودکان نامید.
فروبل می گوید : کودکستان باید نمونه کوچکی باشد از اجتماعی که کودکان را در بر گرفته و در آنجا باید اجراء و عناصر روابط زندگی اجتماعی به طوری که متناسب با توان و هوش و درک باشد آموزش و پرورش پیش دبستانی از جمله نمادهایی است که قادر است از طریق غنی سازی محیطی ، کودکان را به تجارب ادراکی و ذهنی جدیدی که احتمالاً در محیط خانواده برای آنان که امکان پذیر نیست راغب نماید.
همچنین در محیط های مساعد کودکستان است که می توان مجموعه ای از تجارب اجتماعی را هم از طریق رابطه با سایر کودکان و هم از طریق یافتن الگوهای جدید مانند مربیان در اختیار آنان قرار دهد.
در مورد پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
رابطه پیش دبستانی و پیشرفت تحصیلی
تاثیر آموزش های قبل از مدرسه در پیشرفت تحصیلی
پیشرفت قبل از ورود به مدرسه
تاثیر مهد کودک در پیشرفت تحصیلی
پایان نامه در مورد پیشرفت تحصیلی فرزندان
بررسی شیوه های فرزندپروری و سلامت روان
رابطه سلامتا روان و فرزند پروری
درباره سلامت روان فرزندان
بررسی شیوه های فرزندپروری و سلامت روان
فهرست مطالب
– فصل اول
مقدمه
بیان مسئله
اهداف پژوهش
اهمیت پژوهش
سوال و فرضیه پژوهشی
تعاریف نظری و عملیاتی شیوه های فرزندپروری
تعاریف نظری و عملیاتی سلامت روانی
فصل دوم : ادبیات و پیشینه ی تحقیق
الف. نظریه های شیوه های فرزندپروری
– نظریه ی گوردن
– نظریه ی درایکورز
– نظریه ی زیگمن
– نظریه ی وینترباتوم
ب. تحقیقات صورت گرفته در داخل و خارج از کشور
– تحقیقات در داخل کشور
– تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
ج . انواع خانواده ها
۱- اهمیت خانواده
– خانواده به عنوان سیستم
– خانواده به عنوان معلم و الگو
– خانواده به عنوان کانون محبت و امنیت
۲- انسان محصول تربیت
۳- تربیت و نقش آن در خانواده
– نقش پدر و اهمیت حضور او در خانواده
– نقش مادر و اهمیت حضور او در خانواده
۴- عوامل موثر بر روابط والد و فرزندی
۵- نقش خانواده و تاثیر آن بر شخصیت کودک
۶- رابطه ی والد و فرزندی و نقش ان در بهداشت روانی خانواده
د. خانواده و سلامت روانی فرزندان
۱- مفاهیم و تعاریف اساسی
۲- موضوعات مهم در تربیت فرزندان
۳- مفاهیم و تعاریف سلامت روانی
ه. راهبرده های ایجاد بهداشت روانی در خانواده
ی. سلامت روانی
۱- الگوی وینتر باتوم
۲- سلامت روانی در مکاتب مختلف
۳- نقش خانواده بر سلامت روانی
۴- نقش فرزندان برسلامت روانی
۵- عوامل موثر بر سلامت روان
۶- نظام اجتماعی و اقتصادی روان
– نظام اجتماعی و اقتصادی والدین
– نقش اقتصاد در خانواده
– وضعیت اجتماعی اقتصادی والدین
– معنویت در خانواده امروز
چکیده :
این پژوهش به بررسی شیوه های فرزندپروری و سلامت روان می پردازد که
– آیا بین شیوه های دیکتاتوری از سبک فرزندپروری و سلامت روانی رابطه ی معنی داری وجود دارد؟
– آیا بین شیوه های سهل انگاری از سبک های فرزندپروری و سلامت روانی رابطه معنی داری وجود دارد؟
– آیا بین شیوه های دموکراتیک از سبک های فرزندپرری و سلامت روانی رابطه معنی داری وجود دارد؟
و فرضیه های مربوط به آن عبارتند از :
– بین سبک دیکتاتوری و سلامت روانی رابطه معنی دار وجود دارد.
– بین سبک سهل انگاری و سلامت روانی ابطه ی معنی دار وجود دارد.
– بین سبک دموکراتیک و سلامت روانی رابطه ی معنی دار وجود دارد.
همچنین از تست های شیوه های فرزندپروری دیانابامرنید و تست سلامت روانی GHQ28بر روی ۷۰ نفر از دانش آموزان فرهنگسرای خانواده جمع آوری گردید با توجه به فرضیه های فوق و نتایج با استفاده از آمار توصیفی Tاستودنت نتایج زیر بدست آمده .
– بین سبک دیکتاتوری و سلامت روانی رابطه ی معنی داری وجود نداشت و فرضیه صفر قبول شد.
– بین ۲ سبک دیگر یعنی سبک های سهل انگار و سبک دموکراتیک رابطه ی معنی داری وجود دارد و فرض صفر رد می شود.
– مقدمه
اگر به تاثیر خانواده در شکل گیری شیوه های فرزند پروری نظری بیاندازیم متوجه می شویم که بچه ها از طریق روابط تاثیر گذاری و تاثیر پذیری می شوند و در واقع این کانون گرم خانواده است که انسانها و افراد را می سازد و این ساختن ها در کودکی بیشتر است و در دوران حساس زندگی خود زیر سلطه پدر و مادر است (هیلگارد ، ۱۳۶۹
در سده های اول میلادی شیوه های فرزندپروری تا حدودی تند و خشن بود و بیشتر به والدین توصیه می شد به جای لوس کردن کودک و در آغوش کشیدن کودک با او به جدیت رفتار کنند این روش خشن تا حدودی زیر نفوذ مکتب رفتار گرای بود و هدف این مکتب ایجاد عادت (خوب) و خاموش کردن عادت (بد) بود این دیدگاه را عینی ، کنترل کننده و غیر عاطفی می دانستند نقل قولی است از واتسون بنیان گذار مکتب رفتارگرایی که می گوید : با بچه ها طوری رفتار کنید که گویی یک بزرگسال است کم سن و سال با او به شیوه های عینی و با استواری ملاطفت آمیز رفتار کنید هرگز او را به آغوش نکشید و روی زانوی خود ننشانید (واتسون ، ۱۹۲۸ به نقل از رئیس دانا ۱۳۷۰).
در دهه ۱۹۴۰ این روند به سمت جمعیت سهل گیر و انعطاف پذیر بیشتری پیدا و به طور کل دگرگون گردید از جمله طرفداران این دیدگاه می توان به بنیامین اسپاک اشاره نمود او به والدین توصیه می نمود از شم طبیعی خود پیروی کنند و از برنامه های انعطاف پذیری که هم با نیازهای خود آنها هم با نیازهای کودک سازگاری داشته استفاده نمایند (هیلگارد و همکاران ، ۱۹۸۳، ترجمه براهنی و همکاران ۱۳۷۳) و به نظر من والدین عصر جدید زیاد این شیوه را مناسب نمی دانند و حال آنکه مهم ترین کانون رشد و تربیت کودک خانواده است پس چه باید کرد؟قدری تامل برانگیز است.طفل با امکانات بالقوه ارثی پا به محیط خانواده می گذارد و بعد این محیط است که با قدرتهای رفتاری از بدو تولد و حتی قبل از آن او را احاطه کرده و فرایند اجتماعی شدن به برکت تعامل با تک تک اعضای خانواده می باشد و از طرف دیگر والدین باید با ایجاد روابط عاطفی سالم و سازنده ابراز محبت و پذیرش کودک و با تعیین ملاک های با ثبات از رفتارهای مطلوب بهترین و موثرترین شیوه های اجتماعی شدن و بنای یک تربیت صحیح را فراهم کنند (مامن و همکاران مترجم یاسایی ۱۳۷۵).
یکی از عوامل اساسی در تربیت فرزندان ، ایجاد سلامت روانی در آنهاست.اگر زمینه سلامت روانی را در خانواده ایجاد کنید ، دارای فرزندانی با شخصیت ، متعادل ، سازگار ، با عاطفه ، اجتماعی ، با اعتماد به نفس ، مسئولیت پذیر ، منطقی ، عادل و… خواهید داشت.به بیان دیگر اگر فرزندانی با سلامت فکر قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران می خواهید که قادر با تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی یا عادلانه مناسب شوند و سه فضای اساسی زندگی ، عشق ، کار و تفریح در آنها به وجود آید باید والدین زمینه بهداشت روانی را در خانواده مهیا کنند.و سلامت روانی به سالم و متعادل بار آوردن شخصیت فرزندان از طریق فراهم آوردن محیط مناسب برای تامین نیازها و شکوفایی استعدادها مربوط می شود (میرکمالی ، ۱۳۷۸).
بیان مسئله
والدین اولین کسانی هستند که زیر بنای شخصیت سالم یک نوجوان را گذراند دوره نوجوانی همواره نمی توان دوره خاص باشد نوجوان خام است بسیار از مشکلات آنان را به بی تجربه نسبت می دهند اگر چه ممکن است نوجوان مهارتی کسب نکرده باشد ولی این بدان معنی که نتوانسته کاری انجام دهد و در بعضی خانواده ها در بین والدین و نوجوانان درگیری وجود دارد همین امر موجب مشکلات چندی در دوران بلوغ یعنی همین نوجوانی می گردد مثال (درون گرایی و گوشه گیری) می شود در خانواده هایی که هر دو والد تندخو و مستبد هستند نه پسر و به دختر الگو مناسب برای برای رفتار مناسبی را فرا بگیرد این خانواده ها زیر بنای مشکلات نوجوان را خود می گذارند چه بسا باعث مشکلات بعدی آنان می شوند.همچنین خانواده هایی هستند که والدین ایده آل دارند و هر دو با احترام و توام با تفاهم و صمیمیت موجب رشد عقلانی عاطفی در همه زمینه ها را فراهم می آورند (احدی و بنی جمالی ۱۳۷۴ شعاری نژاد ۱۳۴۹ به نقل از شمس نجفی ۱۳۸۵).
– آیا بین شیوه های فرزند پروری و سلامت روانی رابطه معنی داری وجود دارد؟
اهداف پژوهشی
پدر و مادرها برای به دست آوردن ابتکار عمل و انجام وظیفه تربیتی فرزندان الزاماً باید اطلاعات خود را هر روز غنی تر کنند تا بتوانند بر کودکان خود موثر واقع شوند والدین باید بدانند که کودکان در هر شرایطی توانایی انجام دادن چه کارهایی را دارد و متناسب با توانایی های آنان از آنها انتظار داشته باشند نوجوان به خاطر پشت سر نهادن دوران کودکی با تغییراتی در بدن خویش مواجه می گردد حال آنکه این تغییرات در روان و برخورد او در جامعه گسترش می یابد اینکه کیست و در کجا قرار دارد و چه نقشی باید داشته باشد اگر او بتواند این تغییرات را یکپارچه کند خویشتن پنداری پیدا خواهد کرد اما اگر نتواند خود را بشناسد که البته این مقوله به کمک والدین میسر می شود با سردرگمی بر هم خوردن سلامت روانی او رو به رو خواهد شد و پیامد آن تزلزل در اعمال و رفتار کودک و نوجوان خواهد بود بزرگ کردن فرزندان یکی از دشوارترین مسئولیت هاست که بزرگسالان در زندگی خود بر عهده دارند با وجود این غالب مردم برای پدر و مادر شدن آمادگی ندارند بعضی از مردم دچار مشکلات عاطفی یا فشارهایی در زندگی که مانع از آن می شود که والدین خوبی باشند (برگس و کانجر ۱۹۸۷).
به طور کلی هر ویژگی رفتاری و عاطفی می تواند بر روی سلامت روانی نوجوان ما اثر گذار باشد.این تحقیق درصدد است.
ارتباط بین شیوه های فرزند پروری و سلامت روان را بررسی کند:
۱-آیا بین سبک دیکتاتوری و سلامت روانی رابطه ی معنی وجود دارد ؟
۲-آیا بین سبک سهل انکاری و سلامت روان رابطه معنی داری وجود دارد؟
۳-آیا بین سبک دموکراتیک و سلامت روان رابطه معنی داری وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت پژوهش
رفتار والدین و مربیان بطور کلی بزرگترها با نوجوانان و کودکان خود از اهمیت خاصی برخوردار است و آنها هستند که با کنش های بهنجار و نابهنجار خویش گاهی سرنوشت نوجوان را تغییر می دهند و او را به بیراهه می کشاند یا راه درست زندگی را به او نشان می دهند دانستن این موضوع که فرزندان ما در سنین نوجوانی دستخوش چنین تغییراتی می شوند و او باید خود را با تمام این تغییرات هماهنگ کند و به جای ایجاد نگرانی در نوجوان احساس امید را در او پرورش دهیم.پدر و مادر آگاه و فهمیده محیطی سرشار از محبت و تفاهم را به وجود می آورند و به فرزندان خود فرصت می دهند مشکلات و مسائل دوران نوجوانی را به آسانی در محیط خانواده حل نمایند.
والدین در این میان با مهر و محبت این حمایت و امنیت را درنوجوان ایجاد کرده و منجر به ارتقای سلامت روانی کودک و نوجون خود می گردد.با توجه به این مهم در این پژوهش برانیم که بررسی نماییم کدامین روش رابطه مثبت بیشتری با سلامت روانی نوجوان ما دارد علی رغم این که تحقیق در مورد رابطه بین سلامت روان و شیوه های فرزند پروری نشانگر یک رابطه علت و معلولی نیست با این حال تحقیق زمینه را برای تحقیقات علی آینده فراهم کند.
سوال
۱-آیا بین شیوه های فرزند پروری والدین سخت گیر (مستبدانه) با سلامت روانی فرزندان رابطه ی معنی داری وجود دارد؟
۲-آیا بین شیوه های فرزند پروری والدین سهل گیر با سلامت روانی فرزندان رابطه ی معنی داری وجود دارد؟
۳-آیا بین شیوه های فرزند پروری والدین قاطع و منطقی (دموکراتیک) رابطه معنی داری وجود دارد؟
درباره سلامت روان فرزندان
بررسی شیوه های فرزندپروری و سلامت روان
پایان نامه تاثیر بازی گروهی بر رشد اجتماعی
تحقیق در مورد رشد اجتماعی جوانان
اثرات بازی گروهی بر رشد اجتماعی فرزندان
بازی درمانی
بازی در قرآن
ضرورت بازی در رشد کودک
فواید بازی کردن در کودکان
فهرست مطالب
فصل اول
موضوع ۳
مقدمه ۳
بیان مسئله ۹
ضرورت پژوهش ۱۱
هدف پژوهش ۱۲
فرضیه ۱۳
تعاریف مفهومی و عملیاتی ۱۳
تاریخچه بازی ۱۷
اشارهای گذراند با تاریخچه روانشناسی کودک ۱۸
بازی از دیدگاه اسلام ۲۰
بازی از نظر قرآن ۲۲
بازی در کردار و گفتار معصومین ۲۳
بازی از دید روانشناسی قدیم ۲۴
بازی از دید روانشناسی جدید ۲۶
تعریف بازی و فرق آن با کار ۲۸
بازی و رشد اجتماعی ۳۲
ارزش بازی برای کودکان ۴۲
شرط مقررات خوب و جامع ۴۳
فوائد بازی ۴۴
چرابازی برای رشد کودکان ضرورت دارد؟ ۴۶
انواع بازی ۴۷
بازی سمبلیک ۵۰
بازی و بیان کلامی ۵۲
عوامل مؤثر در بازی ۵۴
رشد اجتماعی کودک ۵۷
رفتار اجتماعی کودک ۵۹
اصول رشد شناختی اجتماعی کودک ۶۵
مراحل رشد ذهنی اجتماعی کودک کودکستانی و مهد کودکی ۶۶
بازی درمانی ۶۹
فصل سوم
جامعه آماری ۷۷
نمونه و روش نمونه گیری ۷۷
روش جمع آوری اطلاعات ۷۷
ابزار پژوهش ۷۸
روشهای آماری ۷۹
نمره گذاری ۸۰
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده ازپیمایش ۸۴
توصیفی و استنباطی ۸۷
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری ۹۹
خلاصه ۱۰۱
یافته های اساسی مربوط به فرضیههای تحقیق ۱۰۲
محدودیتهای تحقیق ۱۰۴
پیشنهادات تحقیق ۱۰۵
منابع ۱۰۷
ضمائم ۱۱۰
چکیده
در این تحقیق به بررسی اثرا ت بازی گروهی و با قاعده در رشد اجتماعی دختران ۴ تا ۵ ساله مدارس آمادگی شهر تهران پرداخته شد، بدین ترتیب پس از تدوین سوال و فرضیه دال بر اثبات ثبت بازی درمهد کودک بخصوص بازی گروهی و باقاعده درمهد کودک بر میزان رشد اجتماعی، بررسی مباحث نطری و بخصوص نظری وایلند درمحیط رشد اجتماعی تأکید شد، پس از آن تعداد و ۶۰ نفر به عنوان نمونه تحقیق به صورت تصادفی با روش نمونهگیری خوشهای گزینش شدند و از پرسشنامه وایلند بر روی آنها اجرا گردید سپس از طریق آزمونtاستیودنت گروههای مستقل با آزمون فرضیه تحقیق پرداخته شد و مشخص گردید که میانگین رشد اجتماعی کودکی یا کودکانی که درمهد کودک بازی گروهی و با قاعده انجام میدهند درمقایسه با کودکانی که در مهد کودک بازی گروهی و با قاعده انجام نمیدهند، بالاتر است و این تفاوت ازلحاظ آماری در سطح ۱ ۰ / ۰ * معنا دار میباشد بنابراین میتوان نتیجهگیری نمود که بازی گروهی و با قاعده درمهد کودک میتوان تأثیر مثبتی را در افزایش رشد اجتماعی کودکان ایفا نماید
فصل اول
موضوع
مقدمه
بیان مسئله
ضرورت پژوهش
هدف پژوهش
فرضیه
تعریف مفهومی و عملیاتی
موضوع: بررسی تأثیر بازی گروهی و باقاعده در رشد اجتماعی دختران ۴ تا ۵ ساله مدارس آمادگی منطقه ۷ تهران بر اساس تست رشد اجتماعی وایلند
مقدمه
بازی که به معنی تلاش و فعالیت لذت بخش و خوشایند و تفریح است برای رشد همه جانبه کودک ضرورت تام دارد کودک از طریق بازی احساسات و رویاهای خود را بروز میدهد استعدادهایش راشکوفا میسازد، کنترل به موقع اعمال و حرکات را میآموزد، بر تجاربش میافزاید، دنیای درون و اسرار و مشکلاتش را بارز میسازد و انرژی ذخیره شده خویش راهر جهت مطلوب به مصرف میرساند کودک از طریق بازیها، مشکلات و همکاری و رعایت حقوق دیگران و قوانین اجتماعی را یاد میگیرند (شفیع آبادی، ۱۳۷۲ )
کودکان خردسال نمیتوانند افکار و عقاید و احساسات خود را به وضوح ازطریق کلمات و گفتار بیان کنند بازی بخش عمدهای از زندگی کودک پیش دبستانی را تشکیل میدهد و باعث رشد شخصیت او میگردد موجبات شادی و لذت و انبساط خاطر کودک را فراهم میکند همکاری و نوع دوستی و اطلاعات و قوانین را به کودک یاد میدهد، دامنه تجسم و قصور او را میگستراند و کودک را به مشاغل گوناگون آشنا میسازد (قاضی، ۱۳۷۰ )
بنابه اظهار کارل، گروهی یکی از روانشناسان بزرگ سوئیسی، بازی کودکان مقدمه ای برای کوششهای آینده و آماده شدن برای زندگی آینده است بدان سان که درآن جدی بودن زندگی بزرگسالات بر دوش کودک سنگینی نمیکند او میگوید دربازی پلیس و ژاندارم کودکی که نقش ژاندارم را میآفریند و به دستگیری دردی میرود، گذشته از این که نیروی جهانی او توسعه مییابد به تأثیر اصل اخلاقی و اجتماعی نیز میپردازد و در ضمن وظایف و حدود اختیارات این شغل رانیز میآموزد به عکس کودکی که نقش دزد را بازی میکند، با دستگیر شدن و پذیرفتن گوشمالی و در واقع زشتی دزدی را میپذیرد و به اجرای عدالت اجتماعی احترام میگذارد، به هر حال از دیدگاه گروهی، هدف بازی در خود نرفته است و بازی نمایانگر زندگی و فعالیت آزاد کودک بوده، در حقیقت او را برای اجرای کارها و وظیفه های سنگین آینده خود آماده میسازد(بهرامی ، ۱۳۷۰)
در کتاب روان شناسی درمانی آلفرد، آدلر که درسال ۱۹۰۷ نوشته شده است بازی به معنای ارضاء غیر واقعی (بیرون از حد حقیقت ) اجمالی مانند برتری جویی و خود نمایی تفسیر شده است و آدلرانیها را سر آغازی برای بیان گذاری ابتدایی ترین و اندیشه آدمی تلقی میکند برتری جویی و خود نمایی در سال های کودکی امکان میدهد که امیال فرد را به سادگی نشان داده و آنها ر اآرام سازند بدین معنی که کودکان خردسال در بازیهای خویش واقعیت را با توجه به خواستهای خویش دگرگون جلوه میدهند زیرا دانش لازم برای پیروی از حقیقت دارند و به این ترتیب ناتوانی و * خود را بر طرف میسازندروشن است که آنچه را که بزرگسالان ارضاء غیر واقعی مینامند برای کودکان مفهوم ارضاء واقعی میل خود نمایی و برتری جویی ر ادارا میباشد (قشلاقی، ۱۳۵۶ )
روان شناسان امروزی همه بر آنند که کودک بر اساس نیازهای درونی به بازی میپردازند ، و فعالیتها و کوشش های آگاه یا ناخود گاه وی به منظور آماده ساختن خویش برای زندگی آینده است البته ممکن است از بازی نکات سودمندی فراگیرد که بعداً در زندگی وی به کار آینده لکن به دست آوردن تجربه و مهارت، یک نتیجه فرعی بازی است و هدف اساسی به شمار نمیرود در نتیجه با توجه به نظریات علمای تعلیم و تربیت، توجه و ایجاد امکانات برای بازی ،به کودکان فرصت میدهند تا بهتر یاد بگیرند بنابر این بازی میتوان، تقریباً به تمام هدفهای تربیتی از قبیل رشد بدنی و ذهنی، فهم عمومی و تربیت اجتماعی و اخلاقی کودک کمک کند تربیت بنیاد بشریت است تربیت کوران رابینا ، لنگان راتوانا، خود خواهان را مردم دوست و نابشرها را بشر میسازد کودکان خود را چنان تربیت کنید که بنیان گذار زندگی نو وخادم بشریت باشد روسو میگوید:«طبیعت انسان را نیکو خلق کرده و لی جامعه او را شریر تربیت نموده طبیعت انسان را آزاد آفریده لیکن جامعه او را بنده گردانیده طبیعت انسان را خوشبخت ایجاد کرده ولی جامعه او رابدبخت کرده است نسبت به عالم طبیعت به جامعه مثل نسبت خیر است به شر تربیت عبارتست از ، اعمالی که موجب تجلی شخصیت انسانی و بروز تمایلات و عواطف عالی بشری است پایههای زندگی خود برروی چگونگی آموزش و پرورش کودکان قرار دارد یکی از عواملی که در تربیت کودک مهم است ، محیط و هم صحبتان و مراودههای اجتماعی کودک است چون بشیر با کودکان همسال خود مشغول بازی و اعمال کودکانه است مطمئناً عادات و اخلاق دیگران دراو موثر خواهد بود روح کودک پاک است و برای گرفتن هرنقشی آماده پس در اثر روان اجتماعی نادرست ممکن است به زودی نا پاک گردد بنابر این یکی از مسائلی که در تربیت کودکان اهمیت دارد بازی و تفریحات و سرگرمیهای اوست پیاژه، رشد اجتماعی کودک را به ۳ مرحله تقسیم میکند: مرحله نخست کودک خود محور یا خود میان بینی است مرحله دوم کودک کوشش میکند روابط اجتماعی واقعی بر قرار کند مرحله سوم داد و ستد اجتماعی به وجود میآید با دیگران رفتار احترام آمیز دارد(پارسا، ۱۳۷۱ )
رابطه عاطفی بین کودکان و اطرافیان، مخصوصاً با مادر دراولین سال زندگی دررشد اجتماعی او نقش تعیین کنندهای دارد نحوه ارضاء نیازهای کودک زیر بنای نگرش وی را در آینده نسبت به دیگران میسازد کودک به تدریج و ضمن ارتباط با دیگرا ن به مهارتهای اجتماعی خود میافزاید و علیرغم دوره اول کودکی که همبازی ها نقش چندانی در زندگی کودک ندارد، در دوره پیش دبستانی دوستان تأثیر بسزایی در رشد اجتماعی کودک دارند و مهارتهای اجتماعی کودک راافزایش میدهند کودک دراین مکان ها به تجربه و یادگیری میپردازد و روشهای ارتباط با دیگران را فرا میگیرد و به نقاط ضعف و قدرت خود پی میبرند (شفیع آبادی، ۱۳۷۲ )
از ۲ تا ۴ سالگی کودکان که در آغاز افرادی غیر اجتماعی هستند به افراد اجتماعی تبدیل میشوند کودک در اثر بازی با کودکان دیگر یعنی از راه مشارکت در فعالیتهای آنان و دادن و گرفتن اسباب بازیها، در اندک زمان روح سازگاری دراو پدیدارمیشود همچنین او از راه تقلید کردار و گفتار همچنان های همبازیش میکوشد خود را به شکل آنان در آورده و مطابق با الگوی قابل قبول گروه خود رفتار کند (پارسا، ۱۳۷۱ )
نخستین رشد اجتماعی اندکی پس از تولد کودک آغاز میشود و شامل آموزش های گوناگون است سپس زبان آموزی به تدریج انجام میشود کودک در سنین ۵ تا ۶ سالگی دچار دگرگونی های فراوانی در روابط با کودکان دیگر، با پدر و مادر و بزرگسالان میشود، این دوره از لحاظ اجتماعی و سازگاری کودک در آینده چنان اهمیت دارد که باید دوره اصلاح و تصحیح رفتار اجتماعی کودکان نامید در این دوره برای رشد کودک وجود کودکان دیگر از اهمیت فراوانی بر خورداراست و آرامش روانی او هنگامی تأمین میشود که افراد گروه او را پذیرفته باشند به تدریج که طرز رفتار و ارتباط با دیگران را در مییابد،نظرش درباره خودش بهتر میشود و در نتیجه در کارهایش توفیق بیشتری بدست میآورد.
تحقیق در مورد رشد اجتماعی جوانان
اثرات بازی گروهی بر رشد اجتماعی فرزندان
بازی درمانی
بازی در قرآن
ضرورت بازی در رشد کودک
فواید بازی کردن در کودکان
پایان نامه عوامل موثر بر کژ رفتاری های نوجوانان
درباره کج رفتاری فرزندان و جوانان
دلایل کج رفتاری نوجوانان
دانلود پایان نامه رشته روانشناسی
در مورد بزه کاری نوجوانان
فهرست مطالب
فصل اول
مقدمه ۲
بیان مسئله ۴
چهار چوب نظری ۵
نظریه بی هنجاری مرتن ۵
نظریه بی هنجاری دوکیم ۹
نظریه شکل ظاهری ۱۱
نظریه ساختار زیستی ۱۲
نظریه روانشناختی ۱۳
نظریه وضعیت اقتصادی ۱۴
نظریه کنترل اجتماعی ۱۵
نظریه انتقال فرهنگی ۱۶
نظریه التقاتی ۱۷
سوالات تحقیق ۱۹
اهداف واهمیت پژوهش ۲۰
فصل دوم
روش جمع آوری اطلاعات ۲۲
تعریف عملیاتی متغیرهای پژوهش ۲۳
فصل سوم
مقدمه ۲۶
تاریخچه توچه به بزهکاری نوجوانان درجهان ۲۹
تاریخچه ایجاد قوانین برای نوجوانان بزهکار درایران ۳۳
عوامل محیطی جرم ۳۴
شهر نشینی وجرم ۳۴
حاشیه نشینی وجرم ۳۶
مهاجرتهای بی رویه روستائیان به شهر ها ۳۸
فقر وبیکاری ۳۹
جمعیت وجرم ۴۱
نقش خانواده در ساخت اجتماعی ۴۲
بزهکاران جوان –بزهکاران نوجوانان واطفال ۴۷
تقسیم بندی بزهکاران ۵۰
تشریح مشکل ۵۲
جمله سوالی مشکل ۵۲
تشریح عوامل سازنده مشکل ۵۴
انگیزه ها و عوامل درونی ۵۴
انگیزه ها وعوامل برونی ۵۷
مشکلات ناشی از زندگی خانوادگی ۵۸
مشکلات ناشی از عوامل اجتماعی ۶۸
مشکلات ناشی از عوامل اقتصادی ۷۲
طرق پیشگیری از ارتکاب بزه اطفال ونوجوانان ۷۳
استراتژی پیشگیری از بزهکاری ۸۱
فصل چهارم :
جمع بندی ونتیجه گیری ۸۷
پیشنهادات پژوهش ۸۸
نتایج حاصل ازپژوهش ۹۱
فصل پنجم
فهرست منابع ۹۲
۱- مقدمه
انسانها در فراز و نشیبهای تاریخ همیشه از دردها و آسیب های اجتماعی بسیاری رنج برده اند و همواره در جستجوی یافتن علل و انگیزه های آنها بوده اند تا راهها و شیوه هایی را برای رهایی از آنها بیابند حال یکی از مسائل پیچیده و ناراحت کننده فعلی که توجه بسیاری از محققین ، جامعه شناسان ، جرم شناسان ، روانشناسان و متخصصین امر را به خود معطوف داشته موضوع مجرمین کم سن وسال و یا به اصطلاح « اطفال و نوجوانان بزهکار » می باشد که روزبه روز هم گسترش بیشتری می یابد
با توجه به وضع موجود نخستین پرسشی که مطرح می شود این است که اقدامات لازم در زمینه مبارزه با جرایم اطفال و نوجوانان چیست ؟
عده ای ازدیاد جرایم را در سطح جهانی از اختصاصات جوامع متمدن دانسته و معتقدند که بشر به همان سرعتی که به سوی ترقی و تکامل صنعتی و مادی پیش می رود از معنویت دور شده و در نتیجه به تبهکاری و قانون شکنی روی می آورندشماری نیز ازدیاد جرایم را محصول سستی اعتقادات دینی و مذهبی دانسته و معتقدند که علم و ایمان موجبات رشد انسان را فراهم می آوردو آفاتی نظیر خودپرستی ، حب دنیا ، مجادله با حق راسبب می شود که در نتیجه انسان از رشد و کمال بازمانده و به سوی تبهکاری سوق داده می شود
از طرفی می توان گفت که قرن حاضر ، قرن اضطراب و سرعت است و اطفال و نوجوانان عجله دارند تا هرچه سریعتر خود را به مقصد خیالی و مورد نظر برسانند، هر چند که در این راه قواعد و مقررات و قوانین درهم شکسته شوند بنابراین بزهکاری به عنوان یک پدیده شوم به گونه های مختلف در همه جوامع بشری در طول اعصار و قرون وجود داشته و هر زمانی به شکلهای متفاوت ولی با ریشه های مشترک انجام می گیرد
فرد بزهکار بیماری است که در اجتماع رشد کرده و بیماری خود را به دیگران نیز منتقل می سازد ، در نتیجه باید او را شناخت ، علل و عوامل بیماریش را پیدا کرد و درمانش نمود تا امنیت اجتماعی از دست رفته به جامعه برگردد و جامعه بتواند فعال و پویا و با نشاط باقی بماند
۲- بیان مسئله
افرادی که دریک جامعه معین زندگی می کند به عنوان سرمایه ومنافع انسانی آن جامعه محسوب می گردند پیشرفت می گردند پیشرفت یک جامعه علاوه برمنابع مناسب مالی به طور تنگاتنگی بستگی به کیفیت منابع موجود انسانی دارد واطفال ونوجوانان به عنوان اصلی ترین ومهمترین بخش این منابع ، نقش بسزایی رادراین زمینه ایفا می نمایند
همانگونه که توجه به مسائل تغذیه وبهداشتی در دوران کودکی مابه معنای تربیت منابع سالم انسانی ( ازنظرجسمی ) می باشد عنایت به مسائل روانی اطفال پذیر متضمن رفتارهای سازگار وبهنجار آنان است وهرگاه این توجه به مسائل اقتصادی سیاسی ، فرهنگی واجتماعی نیز معطوف گردد مثبت این ادعا خواهد بود که نوعی پیشرفت نسبی وهمه جانبه در جامعه صورت پذیرفته است ودر غیر اینصورت آن جامعه شاهد پیامدهای زیانباری خواهد بود که به منابع انسانی خود بها ندهد ، به همان اندازه خسارات ناشی ازاین غفلت خواهد بود ازمهمترین عواقب سوئی که در کمیت چنین جامعه ای می باشد ، پیدایش پدیده بزهکاری ، ناسازگاری و کثر مداری نوجوان است
بزهکار ی یک پدیده زیستی اجتماعی –روانی است که متاسفانه اکنون درجامعه آماربالایی رابه خود اختصاص داده است وابعاد گسترده ای را شامل می شود که می تواند پیامدهایی را به دنبال داشته باشد که ریشه یابی درمورد آن جای تامل واندیشه دارد و دلایل گوناگونی رابرای آن می توانیم بیان کنیم ، بنابراین علل وعوامل این پدیده را با تکیه برکسیختگیهای خانوادگی بررسی می کنیم
۳- نظریه بی هنجاری رابرت مرتن
آیا اهداف فرهنگی و وسایل اجتماعی نهادی در جامعه سازگار هستند یا ناسازگار و اگر ناسازگار هستند علت آن ناسازگاری چیست؟
مرتون که از ساخت گرایان است معتقد است که درحیات اجتماعی دوعنصر ساختاری نقش تعیین کننده دارند یکی از این عناصر فرهنگ است و عنصر دیگر اجتماع
ساختار فرهنگی عبارتست از مجموعه ای سازمان یافته از ارزشها و هنجاری که هدایت کننده رفتار در بین اعضای یک جامعه یا گروه مشترک است
ساختار اجتماعی عبارتست از مجموعه ای سازمان یافته از روابط اجتماعی که اعضای جامعه در اشکال مختلف در آن درگیر و شریک هستند عنصر اصلی این تعریف روابط اجتماعی است
نقش و کارکرد اساسی عنصر فرهنگ تعیین و معرفی اهداف و ارزشها در زندگی اجتماعی است
عنصر اجتماع نیز تعیین کننده وسایل نهادی شده نیل به اهداف است ، یعنی بایدها و نبایدها را تعیین می کند مرتون معتقد است که اگر در جامعه ای کارکرد این دو عنصر اساسی هماهنگ با هم باشد در آن جامعه نظم وجود دارد و الگوی تطابق مردم در زندگی الگویی هم نوایانه خواهد بود به عبارت دیگر در چنین جامعه ای افراد دنبال اهدافی می روند که در درجه اول فرهنگ تعیین کرده است و راه تحقق آن اهداف با وسایل دنبال می شود که در جامعه مشروعیت دارد حال اگر این هماهنگی نباشد یعنی بین فرهنگ و اجتماع از لحاظ کارکردی ناهماهنگی و گسست پیش بیاید آنگاه شاهد ناهمنوایی در میان مردم و رواج انحراف خواهیم بود
مرتون می گوید الگوی انحرافات و ناهمنوایی و ناسازگاری در جامعه تابع کم و کیف رابطه بین فرهنگ و اجتماع است مرتون مسأله اجتماعی را اینگونه تعریف می کند : اختلاف اساسی میان معیارهای اجتماعی و واقعیت اجتماعی ، به عبارت دیگر اختلاف کلی میان آنچه هست و آنچه مردم طبق هنجارها و ارزشهایشان می پندارند که باید باشد ناسازگاری اهداف و وسایل از طریق ایجاد آنومی(بی هنجاری) منجر به بروز اختلال در نظم اجتماعی می شودبه عبارت دقیق تر این ناسازگاری منجر به بروز کجرویهای اجتماعی می شود و این کجرویها طی یک مجموعه فرآیندهای اجتماعی به آنومی(بی هنجاری) تبدیل می شود بدین ترتیب که اگر رفتار انحرافی یعنی عدول از هنجاریها با توجه به عدم کنترل اجتماعی منجر به دستیابی موفقیت آمیز به اهداف گردد این موفقیت می تواند موجب ترغیب دیگران به انجام رفتار انحرافی شود با این روند مشروعیت هنجارهای نهادی شده از بین می رود و رفتار انحرافی در سطح وسیعی شیوع می یابد
رابطه میان اهداف و وسایل
رابطه میان اهداف و وسایل طبق الگوی مرتون چهار نوع می باشد:
۱- همنوایی ۲- مناسک گرایی ۳- واپس گرایی ۴- شورش(طغیان)
۱- همنوایی یعنی پذیرش جمعی اهداف و وسایل دستیابی به اهداف که هر دو بنا کننده هماهنگی متعالی بین دو جنبه ساختار زندگی است
۲- مناسک گرایی یعنی پذیرش وسایل و طرد اهداف مناسک گرایی پاسخی انطباقی است فرد علی رغم ترک و فراموشی اهداف مهم فرهنگی ، همچنان هنجارهای نهادی را رعایت می کند
۳- واپس گرایی پاسخی است که در آن فرد هم اهداف و هم وسایل را طرد می کند بدین ترتیب وی نه آرزویی دارد و نه در فعالیتهای عادی روزمره درگیر می شود
۴- شورش وطغیان افراد به مانند افراد پیشین نه اهداف را قبول دارند و نه وسایل را اما سعی در جایگزین آنها دارند در این وضعیت اهداف و وسایل ترد افراد تغییر می یابد و ممکن است نوع جدیدی از یکپارچگی بین اهداف جدید و وسایل جدید ایجاد شود
مرتون در خلال بحث درباره اهداف و وسایل نهادی شده مفهوم یکپارچگی را یادآور
می شود
نظام اجتماعی به واسطه تأکید بیش از حد بر اهداف اجتماعی و متقابلاً عدم تأکید بر وسایل نیل به آن اهداف از یک نوع سوء یکپارچگی رنج می برد در این نظام اغلب مردم دریافته اند که امکان دسترسی به موقعیت را ندارند یا حداقل در محدوده مقررات اجتماعی موجود چنین امکانی وجود ندارد با درک چنین مطلبی مردم برای حصول به موقعیت به شیوه های انحرافی روی می آورند حاصل این وضع زوال بیشتر مقررات اجتماعی است به طور خلاصه آنومی هنگامی پدید می آید که شکافی بین اهداف و هنجارهای فرهنگی و ظرفیتهای ساختار اجتماعی برای نیل به موقعیت وجود داشته باشد یعنی اولی از ایجاد رفتار و نگرش و دومی از تحقق آن جلوگیری نماید در نتیجه کیفرهای نهادی شده به عنوان وسیله نظم اجتماعی ضمانت خود را از دست می دهند و نبوغ و استعدادهای افراد به تباهی کشیده می شود
نظریه بی هنجاری دورکیم
هرگاه نظارتی که جامعه بر رفتارها و هنجارها دارد ضعیف یا حذف شود ، حالت بی هنجاری یا نابسامانی در جامعه به وجود می آید بی هنجاری از تضعیف وجدان اخلاقی ناشی می شود و عموماً با بحرانهای بزرگ اجتماعی، اقتصادی یا سیاسی همراه است به نظر دورکیم نظم اخلاقی نیروی بیرونی است که برخواهشها و امیال درونی انسان مهار می زند این نظم اخلاقی یا وجدان اخلاقی به صورت وجدان جمعی در می آید و امیال سیری ناپذیر انسان را کنترل می کند وقتی تغییرات ساختاری (ناشی از پیشرفت یا پسرفتاقتصادی) یک ساخت هنجارمند را به هم می ریزد ، امیال سیری ناپذیر از قید هنجارها آزاد می شود، اما منابع اقتصادی و اجتماعی برای پاسخ به خواهشها ،ماهیتاً محدود است فرد نمی داند که نمی تواند به هر خواهشی دست یابد رقابت برای رسیدن به هدفهای دست نیافتنی افزایش می یابد لذت در رقابت است و هدف دست نیافتنی است کوششها افزایش می یابد و نتیجه کمتر حاصل می شود درا ین وضعیت شوق زندگی از میان می رود و در نتیجه گرایش به انحراف و ناامنی در جامعه فراهم می گردد
آنومی یا بی هنجاری صرفاً به دوران بحران ورونق اقتصادی محدود نمی ماند ، به نظر دورکیم مسأله بی هنجاری در جامعه مدرن به صورت مزمن در آمده است و این وضع بسیار اسفبار است به نظر او ورود جوامع به دنیای صنعت در قرن بیستم ، روابط انسانهارا از نظارت نظم اخلاقی جامعه سنتی آزاد می کند به طوریکه اجتماع سنتی مورد هجوم نیروهای گسستگی جامعه مردن قرار گرفته و اجتماعات ساده رو به تحلیل می روند و با افزایش تراکم جمعیت، زندگی اجتماعی پیچیده می شود ، ارتباطات از صورت برخورد آشنا به صورت برخورد با بیگانه در می آید از همه مهمتر اعتقادات و رسوم مذهبی مشترک که موجب انسجام اجتماعی می گردید ، رو به تحلیل و تضعیف رفته و با کاهش محدودیتهای مذهبی ، حالت بی هنجاری تسریع می شود ، به طوریکه سودجوییهای آدمها از فشار هنجارها رها شده و کسب سود فراتر از هر قاعده ای قرار می گیرد در این صورت وقتی فرد نتواند به اهداف مورد احترام جامعه نائل شود با واقعیت تلخ شکست رو به رو شده و با توجه به تضعیف مذهب در جامعه مدرن که در این موقعیت می توانست احساس شکست در فرد را به نحوی جبران و ترمیم کند، موجب روی آوردن فرد به خودکشی ، اعتیاد یا دیگر انحرافات اجتماعی خواهد شد و در نتیجه امنیت فردی و امنیت اجتماعی را به چالش خواهد کشاند
از نظر دورکیم اگر نتوان فرد را در اجبار اجتماعی قرار داد و با اجتماع همراه کرد ، وی منافع فردی خودرا بر منافع جمعی تفوق می دهد و جامعه با آسیبهای اجتماعی رو به رو شده و این آسیبها و انحرافات با گرایشهای خودگرایانه نمود خواهد یافت.
درباره کج رفتاری فرزندان و جوانان
دلایل کج رفتاری نوجوانان
دانلود پایان نامه رشته روانشناسی
در مورد بزه کاری نوجوانان
تاثیر میزان اشتغال مادران بر روی میزان ناسازگاری رفتاری فرزندان
پایان نلمه در مورد دلایل ناسازگاری فرزندان
عوامل موثر در ناسازگاری کودکان
رابطه بین اشتغال مادران و ناسازگاری فرزندان
ارتباط اشتغال مادر و ناسازگاری کودکان
تاثیر اشتغال مادران در ناسازگاری کودکان
فهرست مطالب
چکیده ۱
فصل اول : مقدمه
سازگاری اجتماعی نوجوانان ۳
اهمیت پژوهش ۶
ضرورت پژوهش ۶
محدوده پژوهش ۷
تعاریف مفاهیم ۷
متغیرهای پژوهش ۷
فرضیه های پژوهش ۷
فصل دوم : پیشینه پژوهش
سازگاری اجتماعی ۹
نقش مادری و اهمیت روابط متقابل مادر –کودک ۱۲
اشتغال زن ۱۲
اشتغال زن در خارج از خانه ۱۵
عوامل موثر در سازگاری اجتماعی ۲۳
انگیزه های اشتغال زنان ۲۵
تاثیر اشتغال سطح تحصیلات مادر و وضعیت اقتصادی خانواده بر روی فرزندان ۲۶
تاریخچه اشتغال زن در ایران ۳۶
مسائل اشتغال و کارآفرینی زنان در ایران ۳۸
تبعیض های جنسیتی در نوع آموزش ۴۰
وضعیت حقوقی و قوانین ۴۰
فصل سوم : روش تحقیق
روشهای جمع آوری داده ها ۴۳
روش تحقیق ، ابزار اندازه گیری ۴۳
توصیف مقیاسهای سازگاری اجتماعی پرسشنامه روانی کالیفرنیا (CPI) 48
خصوصیات ابزار روان سنجی ۴۸
جامعه آماری پژوهش ۴۹
نمونه آماری پژوهش ۴۹
روش نمونه گیری ۴۹
روش تجزیه و تحلیل داده ها ۴۹
توصیف نتایج ۵۰
جداول ۱ ۵۰
جدول ۲ ۵۱
جدول ۳ ۵۲
جدول ۴ ۵۳
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها
تحلیل نتایج ۵۶
فرضیه اول ۵۶
جدول ۴-۱ ۵۷
فرضیه دوم ۵۷
جدول ۴-۲ ۵۸
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
بحث و بیان نتیجه ۶۰
محدودیتها ۶۱
پیشنهادات ۶۲
منابع و ماخذ ۶۳
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیراشتغال مادران بر سازگاری اجتماعی پسران مقطع راهنمایی شهرستان شهریار در سال تحصیلی ۸۱-۱۳۸۰انجام گردید
جامعه آماری شامل همه ی دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی شهرستان شهریار بوده که باروش نمونه گیری در دسترس ۷۶ نفر انتخاب شده اند در دو گروه ۴۴ نفری که مادران غیر شاغل(خانه دار) و۳۲ نفر مادران شاغل داشتند به پرسشنامه سازگاری اجتماعی کالیزنیا(cpi) پاسخ دادند
این پژوهش دو فرضیه داشت که ،پس از تحلیل داده ها نتایج زیر را نشان داده است
فرضیه اول مبنی بر وجود رابطه معنی دار بین اشتغال مادران وسازگاری اجتماعی پسران در سطح معنی دار ۰۵/۰ رد گردیده و ۲۷۷/۰= tبدست آمده حاکی از عدم وجود رابطه می باشد
فرضیه دوم مبنی بر وجود رابطه معنی دار بین چه کسانی وسازگاری اجتماعی پسران در سطح معنی دار ۰۵/۰ ونتایج تحلیل ANOVAرد گردیده وحاکی از عدم وجود رابطه می باشد یعنی،اشتغال مادران،تأثیر در سازگاری اجتماعی فرزندان پسر ندارد
فصل اول
مقدمه
سازگاری اجتماعی نوجوانان
روسو در قرن ۱۷ مقالات متعددی در زمینه مسائل کودکان ارائه داد وعنوان کرد که کودکان زمینه ذاتی تشخیص درست از نادرست را دارا هستند،ولی تحت تأثیر قیود اجتماعی قرار گرفته اند وی معتقد بود که کودک به طور ذاتی کارشگر فعالی است که تونائیهای بی شماری دارد واگر بزرگسالان زیاد دخالت نکنندتوانائیهایش شکوفا خواهد شد(دبس، ۱۳۵۳)
نظرات افرادی مانند فروید،دیوئی وتغییرات اجتماعی حاصل شده در قرن حاضر تربیت کودک را دوباره مطرح کرد
بطور خلاصه برخی از دانشمندان معتقدند کودک، موجودی گیرنده ودارای مغز انفعالی است که صرفاً به عوامل محیطی مانند تشویق وتنبیه پاسخ داده ورفتارش را بدینسال پایه گذاری می کند برخی دیگر تصور می کنند که رشد ونمو کودک در اثر یادگیری فعالانه او با محیط است وبه واسطه ابتکار وفعالیت وکسب تجارت شکل می گیرد امروزه ما شاهد آن هستیم که مهمترین اهمیت را برای کودکان قائل هستند دانشمندان گوناگون مطالعات گسترده ای در مورد نحوه رشد وپرورش کودکان دنبال می کنند اغلب متخصصین دوران کودکی وبه ویژه از تولد تا ۶-۵ سالگی را دوران پی ریزی شخصیت واساس مهمی برای رفتارهای آتی فرد می توانند آنان معتقدند شخصیت پدر ومادر وکیفیت آنان، بیش از هر عامل دیگری در تربیت وتکوین شخصیت طفل اثر گذار می باشد والدین اولین کسانی هستند که در آئینه وضمیر حساس کودک نقش می بندند البته افراد دیگری به غیر از پدر ومادر در شکل گیری عادات ورفتارهای کودک مؤثر هستند ولی کیفیت این تأثیر گذاری نسبت به والدین به خصوص ما در دوران اولیه زندگی ضعیف می باشد
مطالعات نشان داده است که اختلاف خانوادگی واشتباهات تربیتی ونیز بی اطلاعی والدین از تأثیر رفتار خود، عوامل مؤثری هستند که در سرنوشت آتی کودک سازگاریها وناسازگاریها، خوشبختی یا بد بختی او مؤثر هستند(قاسمی ۱۳۵۷) همه ما می دانیم که در میان همه پستانداران، نوزاد آدمی ناتوان ترین آنهاست وبه طولانی ترین دوره رشد نیاز دارد تا بتواند به کلیه فعالیتها ومهارتهای ویژه خود تسلط یابد فرزند آدمی، سالها وابسته است وتا دست یافتن به مرحله استقلال باید دوره طولانی یادگیری واکنش متقابل را از سربگذارند(اتکینسون، ۱۳۶۸)
اما پژوهشهایی که برروی نفرادان صورت گرفته،به طور فزاینده ای حاکی از آن است که چنین تأثیری جنبه متقابل دارد یعنی رفتار نوزاد نیز پاسخهای والدین را شکل می دهد برای مثال نوزادی که با قرار گرفتن در آغوش مادر آرام می گیرد احصاص بسندگی ووابستگی را در مادر ازدیاد می بخشد
ماسن وهمکاران(۱۹۹۰) معتقدند بر طبق نظر بالبی نتیجه عمده کنش متقابل بین مادر وفرزند، به وجود آمدن نوعی وابستگی عاطفی است این ارتباط عاطفی سبب می شود که کودک به دنبال آسایش حاصل از وجود مادر باشد به خصوص هنگامی که احساس ترس وناامنی می کند، این وابستگی به مادر، نتایج طولانی خواهد داشت این نتایج عبارت است از :
فراهم آمدن سرمایه از امنیت عاطفی برای کودک وپی ریزی شالوده رابطه بعدی کودک با والدین اش ونیز نفوذی که آنها بعداً می توانند در اوداشته باشند
– هر چند کودک انسان ظاهراً تمایلی فطری برای دلبستگی به دیگران دارد، اینکه کودک به کدام یک از والدین وابسته شود و نیز شدت و کیفیت وابستگی او تا حد زیادی بستگی به رابطه فردی والدین با کودک دارد مطالعات نشان داده است در اغلب خانواده ها تاثیر مادران در خلق و خوی کودکان بیشتر از پدران است البته دلیل این امر شاید ناشی از آن باشد که قسمت اعظم مسئولیت پرورش فرزند به مادر محول می شود این تاثیر مادری در صورتی که به حد افراد نباشد هیچ گونه اثر سویی برشخصیت کودکان به جا نمی گذارد (راجرز، ۱۳۵۷)
– کارکرد زنان در خارج از خانه همانند دیگر پدیده های اجتماعی اززمان به زمان دیگر متحول می شود و این تحول و تغییرات ناشی از آن می تواند مورد مطالعه قرار گیرد (جار اللهی ۱۳۷۳)
– از دیدگاه روان شناسی، اشتغال زن، اولین اثرش تغییر در نحوه اجتماعی و تعاون با انسان هاست که می تواند روی خود پنداری آنها و همچنین موفقیت ایشان در امور مربوط به خانه فرزندان تاثیر بگذارد از طرفی تثیرات مثبت آن در رابطه با پیشرفت و توسعه اجتماعی است مثل کنترل موالید، جلوگیری از فرهنگ مصرف گرایی و رشد فرهنگی و اجتماعی، از طرفی، تاثیرات منفی به علت قبول بر مسئولیت بیشتر ، عدم تخصیص وقت کافی برای کودکان، ارتباطات کوتاه جنبی با همسر و فرزندان و پرخاشگری نسبت به کودکان می تواند از علل و عوامل شروع بحث های خانوادگی و در نتیجه ایجاد ناسازگاری بین زوجین و دیگر اعضای خانواده شود ( موئل، مترجم رضوی ۱۳۶۷)
مینوچین (۱۹۷۴) عنوان می کند، خانواده خود یک کل ساختاری است یک واحد کل که عناصر درون آن بهم وابسته اند تعاملات درون سیستم خانواده متقابل هستند و این تعاملات برای همسازی و انطباق با یکدیگر هستند
پیش از آنکه روان شناسی و روان کاوی در دنیای ناشناخته درون انسان به کاوش بپردازند و پیش از آنکه بهداشت روانی و نقش آن در حفظ سلامت ارتباط های اجتماعی شناخته شود اغلب ناسازگاری ها و رفتارهای غیر اجتماعی و ضد اجتماعی به علت های نامعلوم نسبت داده می شود و به جای هر نوع درمان و کمکی به فرد، صرفا از راه مجازات های غیر عادلانه ظلمی مضاعف بر او روا می داشتند تردیدی نیست که انواع بزه کاریها و جرائم اجتماعی، ریشه در نابسامانی های روانی دارد که آن نیز اگر علل بیولوژیک نداشته باشد معلول محیط ناسالم اجتماعی است مطالعه نهاد خانواده و بررسی تغییر و تحولات آن ، از جمله مسائلی است که طی قرون و اعصار، مورد توجه محققان و عالمان بوده و در دهه های اخیر نیز از دید مکاتب مختلف مورد بررسی قرار گرفته است و به عنوان مثال، مکتب کارکردگرایی ساختی، معتقد است که اجزاء تشکیل دهنده یک نظام اجتماعی مرتبط به هم و وابسته به یکدیگر و عملکرد هر یک از اجزاء دوام و بقاء جامعه را موجب می شود در این دیدگاه خانواده سازمانی اجتماعی و متشکل از افرادی است که در رابطه با هم هستند این سازمان کارکردهایی دارد که به بقا اجتماع کمک می کند
پارسونز که یکی از طرفرادان این مکتب است، اعتقاد دارد جوامع انسانی به سمت و سویی حرکت می کنند صاحبنظران بر این باورند از بین اعضاء خانواده آن کس که در تربیت کودک نقش اساسی و مهمی بر عهده دارد، مادر می باشد علت این امر شاید این باشد که همان ابتدا طفل، بیشترین کنش و واکنش عاطفی خود را با مادر برقرار می کند
در واقع، هسته اصلی احساس امنیت، اعتماد، یا عدم اعتماد در کودک از رابطه = و مادرش سر چشمه می گیرد، در صورتی که این روابط ناسالم و نادرست باشد، احساس ناامنی و عدم اعتماد بر زندگی او سایه می افکند
انسان در بسیاری از امور زندگی اجتماعی، با سایر افراد جامعه در رابطه است ، او باید برای رسیدن به هدف های مشترک تشریک مساعی کند در چنین شرایطی و در رابطه با سایر افراد جامعه است که هر کس ناگزیر باید، نوعی سازگاری رضایت بخش دست یابد به همین دلیل است که مشکلات و موانع آدمی، از حیات اجتماعی او مایه می گیرد
مسئله اساسی که در این جامعه وجود دارد این است که آیا اشتغال مادر بر روی سازگاری فرزندان چه اثری دارد؟
اهمیت پژوهش
پژوهش حاضر ، دارای اهمیت فراوان است، بدان جهت که در جامعه کنونی اشتغال مادران و در نزد خانواده ها جایگاه مهمی دارد و در برخی از موارد تبلیغات فرهنگی جامعه هم سو با اشتغال آنان است و از طرفی در راستای اهمیت وجود یک مادر در خانه می باشد به نفش تربیتی مادران اشاره کنید این مسئله افراد خانواده را دچار دوگانگی کرده و اگر آموزش و برنامه های مثبت برای افراد خانواده صورت نگیرد، احتمال پدید آمدن عواقب سوء برای آنان بسیار خواهد بود
لذا پژوهش درباره تاثیر اشتغال مادران بسیار حائز اهمیت است
ضرورت پژوهش
در خانواده، مهم ترین قشر آسیب پذیر نوجوانان هستند چرا که در سن رشد قرار دارند و از لحاظ نیاز های روحی، جسمی، عاطفی به حمایت و رسیدگی مضاعف از طرف پدر و مادر ، محتاجند اشغال مادران به سبب آنکه باعث دور شدن ساعاتی از روز یا شب را از مادر می شود در رفتار و کنش های نوجوانان تاثیر بسزایی دارد فرزندان دختر و پسر هر کدام یک سری احتیاجاتی مخصوص به خود دارند که اگر از طرف مادر تامین نگردد،باعث بروز رفتارهای سوء خواهد شد و شاید اشتغال مادر به نوعی آزادی بی حساب برای نوجوانان بوجود آورد و همچنین کمتر پژوهشی در این زمینه انجام شده از این جهت پژوهش در اینباره، ضرورت بسیار داشته و این تاثیرات را بررسی می کند تا راهکارهایی برای مقابله با رفتار های نامناسب نوجوانان ارائه دهد.
پایان نلمه در مورد دلایل ناسازگاری فرزندان
عوامل موثر در ناسازگاری کودکان
رابطه بین اشتغال مادران و ناسازگاری فرزندان
ارتباط اشتغال مادر و ناسازگاری کودکان
تاثیر اشتغال مادران در ناسازگاری کودکان