عنوان :مقاله کرامت انسان درحقوق بین الملل
دانلود مقاله کرامت انسان درحقوق بین الملل
معنای حقوق بشر
کرامت انسانی در اسناد حقوقی اسلام
دانلود مقاله کرامت انسان درحقوق بین الملل
مقاله کرامت انسان درحقوق بین الملل
فهرست مطالب
فصل اول :کرامت انسانی در حقوق بشر ۱
گفتار اول : معنای حقوق بشر ۳
مبحث دوم:جهان شمولی حقوق بشر ۷
مبحث سوم:مبانی فکری حقوق بشر ۸
گفتاردوم:نقد وبرسی جهان شمولی اعلامیه جهانی حقوق بشر با رهیافت مبانی فلسفی ۹
مبحث اول:نادیده گرفتن مبدأ جهان هستی ۹
مبحث دوم:. فرجام انکاری: ۱۰
مبحث سوم: لذتگرایی و خوش باشی: ۱۱
مبحث چهارم:.تکلیف انگاری: ۱۲
مبحث دوم:ویژگیهای ساختاری حقوق بشر ۱۳
مبحث سوم : نقد و بررسی جهان شمولی حقوق بشربا رهیافت جامعه شناختی ۱۸
گفتارسوم: اصول جهان شمولی نظام حقوق اسلامی ۱۹
نتیجه گیری: ۲۴
منابع ۲۵
در حقوق بین الملل معاصر، حقوق بشر از حقوق بنیادین و غیرقابل انتقال تلقی میشود؛ حقوقی که زیستن نوع بشر، بر پایه آن استوار است. حقوق بشر نه به معنای حقوقی که افراد بشر دارند بلکه به معنای حقوقی است که انسانها صرفاً به دلیل انسان بودن از آن برخوردارند. یعنی برای برخورداری از آن حقوق، شرایط گوناگون اجتماعی، سیاسی و مذهبی در نظر گرفته نمیشود، بلکه فقط انسان بودن کافی است.
به همین دلیل، حقوق بشر به لحاظ سرشتی که دارد، باید جهانی باشد و زمان و مکان نمیشناسد. از این رو جهان شمولی یکی از ویژگیهای مهم حقوق بشر است که در اعلامیه جهانی حقوق بشر بدان تأکید شده است و منشأ اقتدار حقوق بشر نیز از آن است.
پرسش درخور توجه در اینجا، مفهوم مبانی و راز جهان شمولی بشر است. هویتها و تفاوتهای گوناگون، خواه ناشی از باورهای مذهبی باشد یا از اختلافهای فرهنگی، سیاسی، نژادی یا قومی سرچشمه گرفته باشد، لازمه جهان شمولی حقوق بشر از دیدگاه فلسفی آن است که یا به همه فرهنگها توجه شود یا حداقل قدر مشترک همه نظامهای حقوقی اخذ شود. از دید جامعهشناختی نیز جهانی بودن آن مقتضی پذیرش حقوق بشر از سوی همه دولتها و ملتها است.
برهمین اساس، اعلامیه جهانی حقوق بشر با هیچ یک از ملاکهای فوق جهان شمول نیست و همانطورکه برخی از محققان مانند ربکا والاسRebecca. Wallacee) )معتقدند: «حقوقی که به نام حقوق بشر تشریح میشود، با توجه به ویژگیهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعهای که این حقوق در آنجا تعریف میشود، شکل متفاوتی به خود میگیرد. از این رو حقوق بشر هیچگاه در چارچوب تعریفی عام و قابل پذیرش عمومی نگنجیده است که این امر سبب بروز معضل در نظام حقوق بین الملل شده است.
به نظر میرسد بنیادیترین اشتراکها را باید در هویت وجودی بشر جستوجو کرد.مقصود از بشر کیست؟ و هویت وجودی او چیست؟ آیا این همان انسانی است که پیامبران آن را برای ما توصیف کردهاند و به عنوان موجودی که استعداد رسیدن به مقام شامخ خلافت الاهی را دارد، دارای شرف و حیثیت و کرامت ذاتی است که با حکمت بالغه خداوندی به وجود آمد و رهسپار هدفی اعلا گردید یا چنان که «توماس هابز» و «ماکیاولی» او را با عنوان «انسان، گرگ انسان» معرفی کردهاند، فاقد هرگونه حقیقت ارزشی در واقعیت خود است.
در نگرش اسلامی، حقیقت وجودی انسان «از خدا» و «به سوی خدا» و «مستعد برای نیل به کمال شایسته انسانی است و اگر این هویت در شناخت بشر (موضوع حقوق بشر) و پیریزی حقوق او مد نظر قرار گیرد، سایر تفاوتها در پرتو این وحدت ماهوی قابل علاج است و با جهان شمولی حقوق بشر منافات ندارد. به همین دلیل حقوق بشر اسلامی به خاطر ابتناء بر فطرت مشترک و نیز قاعده الزام و احترام به فرهنگهای دیگر بر اساس همزیستی مسالمتآمیز، جهان شمول است.
اما حقوق بشر غربی به دلیل ریشه داشتن در فرهنگ الحادی و لیبرالیستی با اندیشههای «خویشتن مالکی»، «نادیده گرفتن مبدأ جهان هستی»، «فرجام انکاری» و «لذتگرایی» به جای اندیشه تعالی بشر، هویت واقعی انسان را نادیده گرفته و درنتیجه هرگونه تفاوت عقیدتی، سیاسی، فرهنگی، نژادی و … جهان شمولی حقوق بشر را با چالش جدی مواجه میسازد؛ زیرا هر یک از این تفاوتها، سبب شکلگیری هویت متفاوت از دیگری میشود.
* * *
خداوند بلندمرتبه انسان را گرامی داشت و در آفرینش او به خود تبریک گفت و از بین همه موجودات، او را برای خود برگزید. در جهان بینی اسلامی، انسان خلیفه خدا و گل سرسبد آفرینش است و جهان هستی برای او و به خاطر خدمت به او آفریده شده است. خداوند حکیم برای نیل انسان به هدف آفرینش، که همانا کمال شایسته او است، به وی استعدادهایی عطا کرد و برای شکوفایی آن استعدادها، تکالیفی مقرر و حقوقی ارزانی داشت که ازجمله آنها میتوان به «حقوق بشر» اشاره کرد. همانگونهکه در مقدمه «اعلامیه اسلامی حقوق بشر» آمده است: «حقوق اصلی و آزادیهای عمومی در اسلام، جزئی از دین مسلمین است.
در قرن بیستم، جهان پس از سپریکردن تجربیات بسیار تلخ، بویژه جنگهای جهانی اول و دوم، که خسارت و تلفات بیشماری بر بشریت تحمیل شد، و با تأسیس «سازمان ملل متحد» در ۲۶ ژوئن ۱۹۴۵ م. درصدد برآمد تا گامی به سوی تأمین صلح و امنیت بین المللی بردارد. از جمله اقدامات سازمان ملل متحد، صدور «اعلامیه جهانی حقوق بشر» در سال ۱۹۴۸م. است. براساس بند (۳) از ماده (۱) منشور ملل متحد، بر همه کشورهای عضو سازمان ملل متحد لازم است در جهت تقویت احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی همه مردم بدون هیچگونه تبعیضی بر اساس جنس، زبان و دین همکاری کنند. براساس مواد (۵۵) و (۵۶) منشور، یکی از وظایف سازمان ملل «تشویق احترام جهانی و مؤثر حقوق بشر و آزادیهای اساسی برای همه، بدون تبعیض از حیث نژاد، جنس، زبان یا مذهب» بوده و «کلیه دولتهای عضو، متعهد به همکاری با آن سازمان شدهاند».
یکی از ویژگیهایی که برای حقوق بشر برشمرده میشود و در اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز بر آن تأکید شده، «جهان شمولی» آن است. «جهان شمولی»، مشخصه عمدهای است که حقوق بشر را از دیگر حقوق ها متمایز میسازد. جهان شمولی حقوق بشر به چه معنا است؟ مؤلفههای لازم آن کدامند؟ آیا اعلامیه جهانی حقوق بشر واقعاً جهان شمول است؟ چرا؟ آیا حقوق بشر اسلامی جهان شمول است؟ چرا؟ راز جهان شمول بودن حقوق بشر اسلامی چیست؟ دلیل آن کدام است؟ آیا این عوامل قابل تعمیم به اعلامیه جهانی حقوق بشر هستند یا نه؟ اینها پرسشهایی است که باید مورد بررسی قرار گیرد. تحلیل و بررسی علمی جهان شمولی حقوق بشر مستلزم طرح برخی مباحث بنیادیتر ازجمله مفهوم حقوق بشر و مبانی فلسفی و جامعه شناختی آن است.
گفتار اول :حقوق بشر
مبحث اول:مفهوم حقوق بشرحقوق بشر» به چه معنا است و مقصود از آن چیست؟ آیا نزد همگان معنای واحدی دارد؟ و آیا در اسلام، حقوقبشرقابل قبول است؟ ریشه اختلاف حقوق بشر در اندیشه اسلامی و غربی چیست؟ آیا میتوان به کلیتی از حقوق بشر دست یافت که بین اسلام و غرب مشترک باشد؟ پاسخ به این پرسشها در گرو تبیین مفهوم و ماهیت «حقوق بشر» است اگرچه پذیرش جهانی درمورد اصل حقوق بشر وجود دارد، ولی درمورد ماهیت و گستره این حقوق و درنتیجه تعریف «حقوق بشر»، توافق کلی وجود ندارد. در بین خود حقوقدانان غربی نیز، در خصوص مفهوم «حقوق بشر»اختلاف نظر وجود دارد. منشأ این اختلاف نظر، تفاوت برداشتها از خود این مفهوم است که در ذیل، تبیین میگردد.
الف. «حقوق» مورد بحث به چه معنااست؟ آیا اصلاً منظور از «حقوق» در اینجا، اعطای امتیاز به یک فرد، در برابرتکالیفی است که بر عهده دارد و دولت نیز به عنوان مقام اعطاکننده، حق دخل و تصرف و محدود کردن آن را دارد یا به معنای مصونیت یا امتیاز انجام برخی کارها یا قدرت بر ایجاد یک رابطه حقوقی است که اگر دولتها از آن تخلف کنند، از افراد ذی حق علیه دولتها حمایت میشود؟ بنابراین ارائه تعریف، مشکل است و برخی آن را ناممکن دانستهاند.
معنای حقوق بشر
کرامت انسانی در اسناد حقوقی اسلام
دانلود مقاله کرامت انسان درحقوق بین الملل
مقاله کرامت انسان درحقوق بین الملل