بررسی نقش تلفن همراه و تاثیرات آن بر وضعیت فرهنگی و ارتباطی دانشجویان
عصر ارتباطات که ما انسانها در آن زندگی میکنیم، نیاز به داشتن یک وسیله ارتباطی دارد، که از نظر مشخصات مثل : وزن، حجم، زیبایی، کارایی و تأثیرگذاری در رفتار کاربران در شأن انسان پیشرفته امروزی بوده و بدون ایجاد محدودیت و تأثیرات ناب هنجار فرهنگی و ارتباطی بتواند نیازهای جامعه بشری را سریعاً بدون فوت وقت با تاثیر تلفن همراه در فرهنگ دانشجویان صرف کمترین هزینه و انرژی و ایجاد بیشترین روابط انسانی اصولی برآورده نماید.
تلفن همراه وسیله ایدهآلی است که تمام مشخصات فوق را دارا میباشد. دستیابی به تکنولوژیهای جدید ارتباطی برای کشور و مردم ما ضرورت، گریزناپذیر میباشد. بخصوص کشور پهناور ایران و شهرهای نظیر تهران ، که در آن ارتباط چهره به چهره به علت وجود عوامل مختلف از قبیل بعد مکان، محدودیت زمان و مشکلات ایاب و ذهاب و سایر عوامل مادی آسان نمیباشد. تلفن همراه به عنوان وسیله ارتباطی که در حال حاضر حدود ۲۱ میلیون کاربر ر ا زیر پوشش دارد. جزء ملزومات زندگی میباشدو کلیه امکانات مورد نیاز انسان را از نظر فنی و کاربردی برای تسهیل نقش تلفن همراه در اجتماع زندگی دارا میباشد و همردیف صنعت چاپ که در قرن ۱۷۷ باعث تحول و پیشرفت بشریت گردید تلفن همراه نیز در قرن ۲۱۱ موجب انقلاب ارتباطی گردیده است. ورود تلفن همراه به عرصه ارتباطات جهانی، کم و کیف زندگی بشر را به نحوی قابل لمس تحت تأثیر امکانات و قابلیتهای خود قرار داد. تا جایی که متناسب با فراگیری و افزایش ضریب نفوذ آن سطح و کیفیت دسترسی افراد به ارتباطات و سرعت برقراری ارتباط آنها نیز افزایش ارتباط فرهنگ و تلفن همراه در جامعه یافت. مزیت دیگری که این پدیده به کاربران خود ارائه میکند و موجب میشود تا در هر مکان جغرافیایی و هر زمان در دسترس باشند، قابلیت نامحدود بودن بعد مکانی این ابزار ارتباطی است.
اساساً انتقال پیام که به وسیله تلفن همراه و یا تلفن ثابت در حال حاضر صورت میگیرد و برتری تلفن همراه با توجه به اینکه محدودیت مکانی ندارد حائز اهمیت میباشد و این برتری شرایطی را فراهم میسازد که تلفنهای ثابت در جهان پیشرفته آینده توانایی رقابت با تلفن همراه را نخواهند داشت چون محدودیت مکانی، آلودگی محیط زیست، هزینههای اصطکاک و نگهداری عواملی هستند که از کارایی تلفن ثابت کم میکند، در حالی که تلفن همراه با مزایایی زیادی که دارد نقش تلفن همراه در عصر ارتباطات شاخصهایی نیز در جوامع توسعه یافته در امر اقتصاد و فرهنگ ارتباطی انسانها به شمار میرود این وسیله ارتباطی با قابلیتهای فراوانی که از نظر برقراری ارتباط بین افراد جامعه دارد، مثل صنعت چاپ که در قرن شانزدهم انقلابی بزرگ در سرنوشت بشریت به وجود آورد، در هزاره سوم ایفاء نقش میکند
پایان نامه رابطه بین پذیرش اجتماعی و ویژگی های شخصیتی در بین دانشجویان
چکیده
هدف از تحقیق حاضر برسی پذیرش اجتماعی ویژگیهای شخصیتی در بین دانشجویان رشته های برق ومکانیک دانشگاه آزاداسلامی واحد ابهر که فرضیه های عنوان شده عبارتند از اینکه بین ویژگیهای شخصیتی و ارتباط بین ویژگیهای شخصیتی و پذیرش اجتماعی پذیرش اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد وفرضیه های جزئی اینکه بین افسردگی هیپوکندریا ،هیستری ،پارانویا ،انحرافات اجتماعی ،وپذیرش اجتماعی رابطه وجود دارد که جامعه مورد مطالعه عبارتند از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر در دو گروه مکانیک وبرق که حجم نمونه بدست آمده ۱۰۰نفر است که آزمون ویژگیهای شخصیتی وپذیرش اجتماعی بر روی آن اجرا گردیده که جهت آزمون فرضیه تحقیق از روش آماری ضریب همبستگی پیرسن استفاده گردیده که پذیرش اجتماعی در بین دانشجویان نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین ویژگیهای شخصیتی وپذیرش اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد وسطح معنی داری آن برابر ۵%است.
اهداف تحقیق
هدف از تحقیق این است که آیابین ویژگی های شخصیتی وپذیرش اجتماعی رابطه ای وجود دارد وآیا شخصیت وویژگی های اخلاقی ورفتاری آن در ایجاد پذیرش اجتماعی و جامعه پذیری دانشجویان ،نقش بسزایی دارد یا نه بین شخصیت وپذیرش اجتماعی رابطه ای وجود ندارد وآیا بین ویژگی های شخصیتی مانندعوامل اضطراب آور ،افسردگی وانحرافات اجتماعی و… وپذیرش اجتماعی رابطه وجود دارد وآیا عوامل اضطراب زا وافسردگی در نوع برخورد جامعه وپذیرش آن تأثیر بسزایی خواهد داشت یانه .
بیان مسله
وظیفه ای هر جامعه باز تولید خواهد است برای خلق اعضایی که رفتارها ،آروزها وهدفهایشان با رفتار ها ،خواسته ها وهدفهایی که از طرف جامعه مناسب تشخیص داده می شود تطبیق کند .از طریق فرآیند نیرومند افسردگی و پذیرش اجتماعی در دانشجویان وهمه جا حاضر پذیرش اجتماع است که نیازهای جامعه به نیازهای فرد تبدیل می کردوپذیرش اجتماعی فرآیند یادگیری است .این فرآیند وسیله ای است که از طریق آن ،مهارتهای اجتماعی مثل رانندگی وغذا خوردن با قاشق را می آموزیم وهمچنین پذیرش اجتماعی ویژگیهای شخصیتی و پذیرش اجتماعی دانشجویان وسیله ای است که در خلال آن یادمی گیریم که چگونه دنیای خود را بشناسیم وچگونه با دیگران رابطه متقابل برقرار کنیم ویا این مرد بودن یعنی وزن بودن یعنی چه ودیگر اینکه در هر شرایطی چه باید کرد وچه نباید کرد مردم اغلب چنین می پندارند که پذیرش اجتماعی مترادف است با ترتیب کودک واین حقیقت دارد که آموزش سازنده اصلی در مراحل ابتدایی زندگی رخ می دهد وبه همین دلیل کودکان باید ارزشهای اساسی دانشها وباور های فرهنگی جامعه خود رایاد بگیرند که تمام اینها به رابطه هیپوکندریا و پذیرش اجتماعی شخصت وویژگی های رفتاری فرد بستگی دارد وهر کدام نسبت به شخصیت خودباید رفتار کند.
سؤال مسله
آیا بین ویژگی های شخصیتی وپذیرش اجتماعی رابطه وجود دارد
فرضیه های تحقیق
۱-بین ویژگی های شخصیتی وپذیرش اجتماعی رابطه وجود دارد
۲٫بین افسردگی وپذیرش اجتماعی رابطه وجود دارد
۳٫بین هیپوکندریا وپذیرش اجتماعی رابطه وجود دارد
۴٫ بین هیستری وپذیرش اجتماعی رابطه وجود دارد
۵٫بین انحرافات وپذیرش اجتماعی رابطه وجود دارد
۶٫ بین پارانریا وپذیرش اجتماعی رابطه وجود دارد
بررسی میزان تاثیر آموزش های دوره کاردانی و کارشناسی در ایجاد مهارت و تخصص شغلی
از نظر برخی از اندیشمندان علوم اجتماعی و اقتصادی در قرن حاضر انسان محور توسعه است و روند پرشتاب توسعه زمان را در تسخیر خود دارد و انفجار اطلاعات و تخصصی شدن بیش از پیش وظائف در ابعادی وسیع و پیچیده از ویژگی های متمایز جوامع امروزی است و آموزش ابزاری برای مهیا ساختن انسان به منظور هدایت و کنترل فرایند توسعه و امور جامعهای است که در آن زندگی میکند . در واقع آموزش ، عنصر اساسی توسعه منابع انسانی است و توسعه منابع انسانی تاثیر آموزشهای دانشگاه در ایجاد مهارتهای شغلی توسعه همه جانبه فرد در زندگی شغلی ، زندگی اجتماعی ، زندگی خصوصی و مسائل فرهنگی است که از طریق انتقال اطلاعات ، ایجاد نگرشها و پرورش مهارتها و تغیرات مفهومی حاصل میشود . با این رویکرد میتوان گفت که توسعه منابع انسانی مبنای افزایش بهرهوری ، اثربخشی و کارآئی و رضایت فردی است . و افزایش بهرهوری در سازمانها در گرو تولید منابع انسانی و توسعه منابع انسانی غالباً در گرو آموزش کارکنان است
آموزش عمدتاً با دو مفهوم اساسی یادگیری و تغییر رفتار همراه است و سازمانها در تلاشند تا با ایجاد تجارب و مهارتها زمینه لازم را برای انجام اثربخش وظائف شغلی کارکنان فر اهم سازند . توجه به آموزش بر این فرضیه مبتنی است که سازمان زمانی میتواند توسعه و بهبود یابد که کارکنان آن به طور نظامیافته و مداوم با فناوری نوین شغلی آشنا شوند و در جهت بهسازی و رشد و توسعه خویش گام بردارند و روش روبه رو شدن با تغییر و ایفای نقش در آن را بیاموزند .آموزش های دوره کاردانی و کارشناسی از طریق آموزش نه تنها میتوان کارکنان را با فنون کار فردی و گروهی آشنا ساخت بلکه میتوان در طرز تفکر ، نگرش و چشماندازافراد نیز رسوخ کرد و تغییری متناسب با رشد و توسعه فردی و سازمانی در آنان پدید آورد.
در همین راستا از وظایف مهم دانشگاه علوم انتظامی که بازوی توانمند علمی پلیسایران است ، تولید و توسعه دانش انتظامی در سطوح بالا و آموزش و تربیت افسران در مقاطع تحصیلی عالی است کهدر سالهای اخیر با تاسیس دانشکدههای تخصصی روند رو به رشدی را طی نموده است .
پژوهشی که از نظرتان میگذرد با هدف بررسی میزان تاثیر آموزشهای دوره کاردانی و کارشناسی دانشگاه علوم انتظامی در ایجاد مهارتها و تخصصی هایشغلی در افسران فارغالتحصیل انجام شده است . امید است نتایج این تحقیق بتواند در برنامهریزیهای آموزشی این نهاد مورد بهره برداری قرار گیرد و مثمر ثمر واقع شود .
طرح مسئله
تربیت و آموزش نیروی انسانی متخصص و ماهر در ناجا با توجه به گستردگی و پیچیدگی وظایف از اهداف بسیار مهمی است که باید توجه ویژهای به آن مبذول کرد . در همین راستا به منظور افزایش توانایی و مهارت پرسنل ناجا دانشگاه علوم انتظامی از سال ۱۳۷۷ بصورت گرایشی و از سال ۱۳۸۰ به صورت رشتهای به پذیرش و آموزش دانشجویان پرداخته و آموزش تخصصی را سرلوحه برنامهریزیهای خود قرار داده است . در نظام جدید آموزشی ۱۴ رشته کارشناسی و ۱۳ رشته کاردانی با توجه به نیازهای تخصصی ناجا در مقاطع مختلف طراحی گردید و برای اجرای آن در ساختار دانشگاه علوم انتظامی تغییرات عمدهای به وجود آمد . تا فارغالتحصیلان این دانشگاه را به سوی علمی شدن، تخصصگرایی و مواجهه عالمانه و محققانه با آسیبهای اجتماعی و افزایش قابلیت ، کارآمدی وتوانمندی در انجام وظایف سوق دهد . مسلم است چنانچه اطمینان نداشته باشیم که آموزش توانسته است، تغییرات رفتاری و مهارتی لازم را پس از ختم دوره و در زمان اشتغال به کار در کارکنان جهت تحقق اهداف سازمان آموزش مهارت های شغلی فراهم کرده باشد انجام و هزینه سرمایهگذاری و اختصاص منابع به طرح و اجرای دورههای آموزشی و تخصصی بیمعنا خواهد بود . علت انتخاب این موضوع تحقیق در حقیقت این است که بدانیم چه مشکلاتی در راه یادگیری مهارتهای لازم برای دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی وجود داشته و مانع ایجاد تغییرات مثبت رفتار مهارتی در آنان میگردد . همچنین تحقیق حاضر در صدد است تا با بررسی ساختار و کارکرد آموزش دورههای کارشناسی و کاردانی دانشگاه علوم انتظامی به این سوال اساسی پاسخ دهد که آموزشهای دوره کاردانی و کارشناسی این دانشگاه تا چه اندازه در ایجاد مهارتهای شغلی در افسران فارغ التحصیل موفق بوده است؟.
سوالات فرعی این تحقیق عبارتند از
۱کدام گروه از افسران فارغالتحصیلان ( افسران آموزشدیده تخصصی یا افسران آموزشدیده عمومی ) از مهارت شغلی بالاتری برخوردار میباشند ؟
۲کدام گروه از افسران فارغالتحصیل آمادگی روانی و شخصی بیشتری برای یادگیری مهارتهای شغلی را دارا میباشند ؟
۳آیا بین ویژگیها اساتید دو گروه از افسران فارغالتحصیل تفاوت وجود دارد ؟
۴سازماندهی برنامههای درسی کدام دسته از افسران فارغالتحصیل با نیازهای شغلی دستگاههای اجرایی ناجا دارای انطباق بیشتری میباشد ؟
۵آیا میان میزان توجه دانشگاه به کارورزی دو گروه از افسران فارغالتحصیل تفاوت وجود داشته است ؟
۶فضای آموزشی کدام دسته از افسران فارغالتحصیل از نظر استانداردهای آموزشی دارای وضعیت بهتری بوده است ؟
۷انعطافپذیری کدام گروه از افسران فارغالتحصیل نسبت به تحولات فنآوری بیشتر میباشد ؟
۸آیا میان محتوای آموزشهای ارائه شده از طرف دانشگاه به هر دو گروه تفاوت وجود دارد ؟
آیا میان میزان شکوفایی استعدادها و خلاقیتهای شغلی دو گروه از افسران فارغالتحصیل تفاوت وجود دارد ؟
ارتباط بین منبع کنترل درونی و بیرونی سندرم فرسودگی شغلی
اشتغال بخش مهمی از هویت اجتماعی افراد را می سازد و از مباحث عمده محافل و جوامع در عصر کنونی است. دارندگان مشاغل مختلف، ضمن انجام کار به طور روزمره با مشکلاتی از قبیل سختی کار، ازدحام ارباب رجوع، مسائل سازگاری با محیط کار، کارفرما، همکاران و استرس انجام امور محوله می باشند که در دراز مدت سبب بروز اختلالات روانی و جسمانی می شوند.
سَندرُم فرسودگی شغلی، مجموعه علائمی است که با تغییراتی در رفتار نظیر ضعف جسمانی، خستگی مزمن، کناره گیری از دوستان، بیزاری از شغل، بی خوابی، سردرد، ضعف عمومی نمایان پروژه سندرم فرسودگی شغلی می شود. (امانی، ۱۳۷۸) و به عنوان پدیده ای مطرح است که در روان شناسی و مشاوره و راهنمائی حائز اهمیت است.
عده ای از افراد اعتقاد دارند صفت های شخصیتی می تواند توجیه کننده فرسودگی شغلی باشد. آنان بر این تصور هستند که توقعات بالا در محیط شغلی موجبات در مورد اشتغال بروز فشار روانی می شوند و در نهایت فرسودگی شغلی را در دارز مدت ایجاد می کند. در مقابل عده ای دیگر از افراد اعتقاد دارند عوامل بیرونی از قبیل درآمد پایین می تواند زمینه را برای فرسودگی شغلی فراهم سازد با این وجود، هنوز هم در شناسایی عوامل تعیین کننده فرسودگی شغلی با ابهامات خرید پایان نامه رشته روانشناسی گوناگونی سروکار داریم، زیرا به راحتی نمی توان عوامل مؤثر در بروز فرسودگی شغلی را تعیین کرد
عده ای دیگر حمایهای سازمانی و سیتم مدیریتی را درنظر گرفته در حالی که برخی دیگر به فرصتهای ارتقاء شغلی و تاثیر آن در کاهش فرسودگی شغلی تاکید دارند.
نظریه پردازان رفتار گرایی نیز به تقویت مشروط اشاره دارند و پیامدهای رفتاری و موقعیتی را درنظر می گیرند. بنابراین، فرسودگی شغلی به عنوان پدیده ای ملاحظه می شود که هنوز ماهیت بنیادی آن مشخص نمی باشد.
در تحقیقات سیستماتیک و متعددی که توسط (هلان و کندال، ۱۹۸۰) ، در زمینه فرسودگی شغلی انجام شده است، دریافته اند که، بین نگرش های شناختی و عملکرد شغلی افراد رابطه وجود دارد. گرچه فشار شغلی ممکن است به طور همزمان، بر افراد یک سازمان وجود داشته باشد. اما ویژگی های شخصیتی، خاص و منحصر به فرد است که موجب می شود افراد، محیط خود را به گونه ای کاملاً متفاوت بررسی کنند. یکی از این ویژگی ها سبک اسنادی آنان است به طور کلی افراد در موقعیت هایی که روی آنها کنترل دارند واکنش مثبت تری نشان می دهند تا در موقعیت هایی که چنین کنترلی را دارا نیستند، مثلاً افرادی که احساس کنترل روی محیط کار خود دارند، شرایط کاری محیط را مناسب تر می دانند. حتی اگر چنان کنترلی در واقع وجود نداشته باشد
فرسودگی شغلی
عبارت فرسودگی شغلی به صورتی که امروزه استفاده می شود، اولین بار توسط «فرودن برگر»[۱] (۱۹۷۴) مطرح گردید. تا قبل از این تاریخ برای کسانی که به سندرم موردنظر مبتلا می شدند، تشخیص افسردگی داده می شد. اما در سالهای ۸۰ و ۹۰ این اختلال با اختلالی مجزا شناخته شد. سندرم مذکور در حرفه هایی که کمکی ارائه می نمایند، (تخصصهای یاورانه)[۲] بیشتر دیده می شود. با این وجود فرسودگی مختص به این حرفه ها نبوده و در مشاغل دیگر ارتباط منبع کنترل و فرسودگی شغلی نیز ملاحظه می شود. سندرم فرسودگی شغلی، متشکل است از، علایم وسیع و متفاوتی که در سطح روانی، فیزیکی و رفتاری ظاهر می شود. این سندرم، در فاز نهایی خود باعث واکنش های شدید در برابر شغل می گردد.
که به طور مزمن در فرد احساس نارضایتی و استرس ایجاد می نماید
فرسودگی باعث اختلال در فرآیند بهره وری، تولید و تعامل با دیگران شده و به طور کلی نوعی تحلیل رفتگی شدید را در عملکرد ایجاد می کند. در این حالت کار برای فرد بی اهمیت گردیده و دچار کسالتف کاهش اثربخشی، خستگی، ناکامی، دلسردی می شود به این ترتیب فرسودگی شغلی را می توان ناشی از عدم مقابله (یا عدم مقابله مطلوب) با استرس دانست که به تدریج به وجود می آید. بنابراین بروز فرسودگی شغلی ناگهانی نبوده بلکه فرآیندی پیش رونده می باشد که مرحله به مرحله رشد می نماید. به همین دلیل بهتر است درباره ی آن برمبنای یک پیوستار فکر شود. و تنها به یک جنبه از آن اکتفاء نشود.
طلاق و راهکارهای جلوگیری از این معضل اجتماعی
طلاق و خانواده های ایرانی
چکیده
طلاق در لغت به معنی گشودن گره و رها کردن است و در زندگی زناشویی طلاق یعنی از هم پاشیده شدن زندگی یا از بین رفتن تعادل در زندگی و پدیدار شدن رنج و عذاب برای فرزندانتبعات طلاق منحصربه خانواده نیست راه های جلوگیری از طلاق بلکه باعث متزلزل شدن جامعه نیز می شودامروز ما شاهد روند روبه رشد این معضل اجتماعی هستیم و خانواده که اصلی ترین نهاد اجتماعی است در معرض پیامدهای ناگوار پدیده طلاق قرار دارد.
در این تحقیق سعی براین شده است نگاهی هرچند مختصر به این پدیده اجتماعی انداخته و در مورد برخی از آسیب های فردی و اجتماعی وارده از سوی آن به بحث و گفتگو بپردازیم و با این امید که در آینده شاهد کاهش میزان طلاق و از هم پاشی کانون خانواده ها باشیممقدمه
ضعف بنیه فرهنگی و عدم آگاهی و پایبندی به ایمان و تقیدات مذهبی خانوادهها، بخصوص در میان والدین؛ به عنوان مهمترین عامل سستی روابط خانوادگی و در نتیجه افزایش طلاق در ایران اعلام شد.
معضلات اجتماعی مانند افزایش نرخ طلاق و گسترش اضطراب در میان جوانان، این روزها مورد بحث رسانه های همگانی و موضوع بسیاری از همایش ها و سمینارها در سراسر کشور قرار گرفته و بسیاری از آنها حاوی آمارهای بسیار تکان دهنده ای استبی تردید افزایش دامنه آفت های جامعه که باید دست اندرکاران امور تعلیم و تربیت و فرهنگ سازی کشور را به تامل و چاره اندیشی اساسی وادارد، معلولی بیش نیست برای تجهیز و مقابله با این پدیده های ناهنجار، ابتدا باید علل و ریشه های بروز این مساله مهم را شناسایی کنیم، در غیر این صورت هر راه حلی اگرچه با صرف هزینه های زیاد، بی تاثیر خواهد ماندبه این ترتیب، اثرات مخرب طلاق در جامعه درخواست طلاق هنگامی صادر می شود که هرگونه امید و تلاش برای عوامل اقتصادی مؤثر بر طلاق دستیابی به کانون گرم زندگی مشترک بی پاسخ می ماند و واقعیتهایی رخ می دهد که دستیابی به آرزوها را ناممکن می سازد و آنگاه تنها راه رهایی به جدایی ختم خواهد شداما روانشناسان معتقدند زندگی مجموعه ای از افتادن ها و برخاستن ها، لذت ها و تلخکامی ها، خواب ها و بیداری های هدفدار است، این که تصور کنیم همه امور باید موافق میل و خواسته ما تحقق پذیرد، تصویری اشتباه است اصولاً خانواده ای را نمی توان سراغ گرفت که در آن به هیچ وجه اختلاف فکر و سلیقه وجود نداشته باشد، هر انسانی ذوق و سلیقه ای مخصوص به خود دارد اما برای دستیابی به در مورد معضل اجتماعی طلاق آرامش باید این ذوق و سلیقه را به هم نزدیک کرد، زیرا انسان ها تنها در سایه توافق ها می توانند در کنار هم زندگی کنند نه اختلاف هااز سوی دیگر، در زندگی مشترک بی اعتنایی به پیمان زندگی، راهکارهای حقوقیخودخواهی ها و تنگ نظری ها، بی حوصلگی و بی توجهی به سرنوشت یکدیگر، اختلاف در سلیقه ها، فزون طلبی ها، تنوع جویی ها، عدم رعایت وظایف فرد است که “طلاق” را می آفریند و این پایان مشکلات نیست، بلکه سرآغاز ویرانی است و معضلات جدید را به وجود می آورد
طلاق چیست؟
طلاق؛ نامی ساده و مفهومی پیچیده؛ پدیدهای منفور و نکوهش شده، اما رو به افزایشفروپاشی نظام کوچکی که تبعات زیادی دربر دارد و تاثیرهای منفیاش بر جامعه بویژه زنان و بچههای طلاق غیرقابل انکار است؛ پدیدهای که کمابیش از کنترل و پیشبینی خارج شده و جامعهشناسان را نگران کرده است.
در حقیقت همانگونه که پیوند بین افراد طبق آیین و قراردادهای رسمی و اجتماعی برقرار می شودچنانچه طرفین نتوانند به دلایل گوناگون شخصیتی، محیطی و اجتماعی و … بایکدیگر زندگی کنند به ناچار طبق مقررات و ضوابطی از هم جدا می شوند از این نظر خانواده همچون عمارتی است که زن و شوهر ستون های آن را تشکیل می دهند و فروریختن هرستون استحکام و استواری عمارت را دچار تزلزل و گسستگی می کندطلاق با این دید، یکی از غامض ترین پدیده های اجتماعی، ارکان خانواده را در هم ریخته و بیشتر اثرات مخرب خود را بر روی فرزندان برجای می گذاردطلاق گسستن و فروپاشیدن و نابودی کانون گرم و آرامبخش زندگی است که اثرات جبران ناپذیری بر اعضای خانواده می گذارددر تحقیقی که توسط “جی هبر” (۱۹۹۰) صورت گرفت مشخص گردید ازدواج هایی که به طلاق منجر شده اند، کاهش شدیدی در اعتماد به نفس اعضای خانواده به وجود می آوردچنین کمبودی می تواند ماهیتی اجتماعی، روانی یا جسمی باشدکاهش اعتماد به نفس درنتیجه طلاق منشا مهم اختلالات اعضای خانواده در حین و بعد از طلاق می باشددر این تحقیق همچنین مشخص شد نه تنها طلاق سطح اعتماد اعضای خانواده را کاهش می دهد، بلکه باعث می گردد یکی از طرفین یا هر دو به طور قابل عوامل شخصیتی مؤثر بر طلاق ملاحظه ای احساس پوچی کننداین تحقیق مدلی را نشان می دهد که در آن افراد از هم جدا شده به علت کاهش اعتماد محتاج همیاری و کمک هستندگذشته از این طلاق پدیده ای است که بر تمامی جوانب جمعیت یک جامعه اثر می گذارد، زیرا از طرفی بر کمیت جمعیت اثر می نهد، یعنی واحد مشروع و اساسی تولید مثل یعنی خانواده را از هم می پاشد، از طرف دیگر بر کیفیت جمعیت نیز ابعاد مختلف آسیب های ناشی از طلاق اثر می گذارد، زیرا موجب می شود فرزندانی محروم از نعمت های خانواده تحویل جامعه گردند که احتمالاً فاقد سلامت کافی روانی در احراز مقام شهروندی یک جامعه اندبنابراین آسیب اجتماعی ناشی از این اقدام نه تنها متوجه اعضای خانواده، بلکه متوجه کل جامعه و نسل آینده می باشد .
ابعاد مختلف آسیب های ناشی از طلاق
“پل بوهامون” نشان داده است که طلاق بدان سبب مساله غامضی است که همزمان شش بعد را در نظر می گیرد، این ابعاد عبارتند از
طلاق عاطفی
طلاق از نظر لغوی به معنی رها شدن می باشد و در اصطلاح عبارت از پایان دادن زناشویی به وسیله زن و شوهرطلاق را اغلب راه حل رایج و قانونی عدم سازش زن و شوهر، آثار و پیامدهای ناشی از طلاق فروریختن ساختار زندگی خانوادگی، قطع پیوند زناشویی و اختلال ارتباط والدین با فرزندان تعریف کرده اندزن و شوهر عواطف خود را از یکدیگر دریغ می دارند و روی از هم بر می تابند، زیرا اعتمادشان به یکدیگر و جذابیتشان برای هم به پایان رسیده است
یکی از مهمترین انواع طلاق، طلاق عاطفی است که در هیچ کجا به ثبت نمی رسد و نمود عینی ندارد اما مهمترین نوع طلاق است که کودکان زیادی از آن رنج می برنددر چنین خانواده هایی یک تشنج روانی حکم فرماست
طلاق و راهکارهای جلوگیری از این معضل اجتماعی
فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
طلاق چیست؟
ابعاد مختلف آسیب های ناشی از طلاق
۱-طلاق عاطفی
۲-طلاق اقتصادی
۳-طلاق قانونی
۴-طلاق توافقی والدین
۵-طلاق اجتماعی
۶-طلاق روانی
بچههای طلاق، قربانیان ناسازگاری والدین
طلاق و خانواده های ایرانی
عوامل تهدید کننده پایداری خانواد
۱-اختلاف فرهنگی و طبقاتی
۲-دخالت دیگران
۳-مسائل اقتصادی و مالی
۴-هوسرانی و ازدواج مجدد
۶-سوء تفاهم ها و سوء ارتباطات
۷-انتقام گیری و بهانه جویی
۸-سلطه گری شوهر یا زن
آمار ها و اطلاعات موجود در رابطه با طلاق
بررسی وضعیت موجود طلاق
دیگر علل و عوامل مؤثر بر طلاق
۱-عوامل اقتصادی مؤثر بر طلاق
۲-عوامل شخصیتی مؤثر بر طلاق
۳-عوامل ارتباطی بین طرفین
۴-۷- عوامل اجتماعی مؤثر بر طلاق
۸-آثار و پیامدهای ناشی از طلاق
۹-چالش ها، تهدیدها و عوامل تسهیل کننده طلاق
۱-۹- راهکارهای حقوقی
۲-۹- راهکارهای آموزشی ـ فرهنگی
۳-۹- راهکارهای اجرایی
سخن آخر