بررسی پدیده خود برتر بینی در جامعه
چکیده
سازه پژوهش مورد نظر خودبرتربینی (به معنی اهمیت دادن به خود بیش از دیگران و خود را بهتر و برتر پنداشتن) می باشد.
هدف اصلی آن بوده که دریابیم چه تعداد از دانشجویان دارای چنین خصلتی هستند.
در این تحقیق تعداد ۲۰ نفر به روش تصادفی ساده انتخاب گردیدند و مورد ارزیابی و سنجش قرارگرفتند.
روش اصلی تحقیق مذکور پیمایشی بوده هرچند فرهنگ خود برتر بینی که از روش کتابخانهای نیز بی بهره نبوده است البته شایان ذکر است مطالعه موردی مهمترین تاکتیک بوده است.
تعداد ۱۲ فرضیه و ۱۵ متغیر در این تحقیق استفاده شده است و نتیجه کلی این شد که از میان ۱۵ فرضیه تنها یک فرضیه به اثبات رسید.
فصل اول:
کلیات پژوهش
مقدمه
کاملترین پدیدههای جهان پیچیدهترین آنهاست. به سخن دیگر پیچیدهترین ها، کاملترین ها هستند از آن جهت است که بیشترین تلاش و کوشش در راه شناخت کاملترین یا به سخن دیگر پیچیدهترین ها اعمال شده است.
کسی را یاری آن نیست که بگوید کاملتر از انسان پدیدهای در این جهان وجود ندارد و برای هیچ کس قابل قبول نیست که شناسایی انسان از آغاز پیدایش تاکنون موضوع اصلی و اساسی زندگی نبوده باشد.
ولی به هر حال آگاهی و شناخت انسان از خود و محیطش آن زمان که باروش صحیح و مطلوب توام نبوده راه به بیراهه بوده است و بجای آنکه تلاش او منجر به گسترش میدان دید و عمل او بشود، اندیشه و بینش او را در مرحلهی نامناسب متوقف می ساخته است. یعنی باور او بر آنچه که وجوددارد پایدارتر می گردد. از این رو جهان اندیشه در چنین شرایطی از تنوع و پیچیدگی برخوردار نیست.نظام حیاتی انسان اعم از طبیعی و انسانی محدود و بسته باقی می ماند. وقتی نحوه حضور انسان در اجتماع و نحوه رویارویی او با پدیدههای موجود جهان اعم از انسانی و غیرانسانی تصحیح شد و روش منطقی توان با شکاف نسبت به آنچه که گذشتگان بر آن باور داشتند، حاکم بر جهان فکر و اندیشه انسان شد،هر روز شاهد کشف قوانین جدید و درنتیجه کشف پارهای از قوانین حاکم بر جهان انسانی شد. به سخن دیگر انسان دریافت که هدف علم کشف قوانین واقعیت است لذا باید از مطلق گرایی بمفهومی که در اندیشههای پیشینیان وجود داشته و سد اساسی در راه پیشرفت و تحول بوده است، دست کشید و در مقابل قوانینی که با روشهای علمی و منطقی جدید کشف شده است، سر تعظیم فرود آورد.
باید به اصطلاح چیزهایی که به اشتباه اصالت نامیده می شود و روزگاری طولانی مانعی در راه پیوستن به انسانیت انسان بوده مردود دانست و قبول کرد که هیچ وجه امتیازی بین اقوام و ملل رفتار افراد خود برتر بین جهان نسبت به یکدیگر وجود ندارد. آنچه مهم است آن است که گوناگونی شیوههای زندگی در سرزمینهای مختلف و با امکانات متفاوت ایجادکننده نظامهای سلطهجویانه نخواهدبود. هر نظامی دستاور ارتباط متقابل بین انسان و محیط او است.
ویژگی های افراد خود برتر بین
در این تحقیق سعی بر آن است تا دریابیم به چه علت است که انسانها در شرایط مختلف رفتارهای متفاوتی از خود بروز می دهند یا بهتر آن است که گفته شود به چه علت یک رفتار در شرایط مختلف بصورت های متفاوتی نمود پیدا می کند یا به چه علت است که نمود یک رفتار در قشرهای متفاوت مختلف است.
خودبرتربینی را می شود بعنوان یکی از این رفتارها یا حالتها دانست که در افراد بسیاری به چشم می خورد که دانسته یا نادانسته توسط آنها اعمال می شود، اینکه این افراد چقدر از این رفتار خود آگاه هستند.
بیان مسئله یا طرح موضوع
در جامعه ای که ما در آن زندگی می کنیم افراد به شیوههای مختلفی زندگی می نمایند یا به شیوه سنتی یا به شیوه مدرن که میدان عمل و رفتار در هرکدام از آنها با دیگری متفاوت است. خانواده هایی که به شیوه سنتی زندگی می کنند اغلب دارای تعداد فرزندان زیادی هستند که به تبع آن سطح عمومی زندگی پایین می آید. در این نوع خانواده ها جنس مذکر نسبت به جنس مونث از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. مخصوصاً اگر فرزند ارشد خانواده مذکر باشد به گونه ای تربیت و آموزش می بیند که در خود این احساس را دارد که برتر و بهتر از سایر اعضا خانواده است و اجازه و میدان عمل وسیعی دارد.
این رفتار بیشتر از آن جایی نشأت می گیرد که والدین خانواده به خاطر کار سخت دیگر توان پاسداری و حفظ خانواده و کنترل سایر اعضا را ندارند و فاصله سنی زیادی که بین والدین و فرزندان وجود دارد، باعث سرباز زدن فرزندن از انجام اموری که توسط والدین به آنها واگذار می شود، می گردد و در این مواقع برای حفظ سایرین فردی که دارای سنو تحصیلاتبالاتر از دیگران است،انتخاب می گردد. البته در مواقع سنتی به غیر از سن عامل مهم دیگری نیز وجود دارد و آن جنسیت است در بعضی از خانواده ها حتی اگر فرزند مذکر از دیگر اولادهای خانواده سن کمتری داشته باشد به آنها برتری داده می شود. در چنین مواقعی فرزندان ارشدمونثبیشتر بمنظور نیروی کار در نظرگرفته می شوند و هیچ گونه میدان عمل یا اجازهای از طرف سایرین به منظور داشتن کنترل بر سایر اعضا را ندارند. در چنین خانواده هایی اگر فرزند ارشد مذکر باشد هم امکانات را برای پیشرفت بیشتر وی مهیا می سازند (در حد توان خانواده) ولی اگر مونث باشد،امکاناتی که برای وی درنظرگرفته خواهدشد،در حدی است که سایر اعضا جامعه ای که فرد در آن زندگی می کند از آن برخوردار هستند که در اکثر موارد حداقلها در نظر گرفته می شود.
که از اینگونه مسائل می توان اشتغال به تحصیل را متذکر گردید که خانواده همه سعی خود را بر این امر معطوف می دارند که فرزند مذکر خانواده باید از بهترین و بالاترین سطح برخوردار گردد. ولی برای فرزند مونث چنین خانواده ای امتیازی را در نظر خواهندگرفت که منتهی می شود به استفاده از امکانات در حدی که بتواند نیازهای روزانه خود را برطرف نماید و وی نیز مجبور به اکتفاکردن است.
در خانواده های سنتی،فرزندان مذکر به خاطر میدان عمل بالایی که دارند و طرز برخورد اطرافیان که جملگی همه کارها و اوامر وی را بدون چون و چرا انجام می دهند، دارای میزان اعتمادبه نفس بالایی است از آن جهت که سایرین هیچ وقت اجازه و جرات این کار را به خود نمی دهند که بخواهند اشتباهی را به وی گوشزد نمایند. چون وی به مانند بت است و همه کارهای او درست است. البته در این مواقع تعداد اعضا خانواده و مهمتر از آن جنسیت آنها مطرح است . در بین سایرین فرزندان مذکر دیگر تا وقتی سنشان پایین است، این سلطه را پذیرا هستند ولی بعد از گذشتن از این محدوده سنی خیلی از حوزههایی را که فرزند بزرگتر اجازه دخالت در آنها را داشت، محدود می سازند. البته باید به این نکته نیز توجه داشت که فرزندان مذکر نیز اغلب خصوصیات فرزند ارشد خانواده را دارند ولی در مورد فرزندان مونث وضعیت به این منوال است که تا زمانیکه آنها در خانه پدر زندگی می کنند باید تمامی اوامر فرزند انتخاب شده را اجرا نماید و اجازه هیچگونه مخالفتی را ندارند. در چنین خانوادههایی فرزندان ارشد خود را بهتر و برتر از دیگران می پندارند واین احساس در آنها بوجود می آید که والاتر از سایرین هستند و دیگران باید سعی نمایند تا به آنها برسند یعنی نوعی خودبزرگبینی و خود را مانند مبدا دانستن و انتظار بندگی از دیگران داشتن.
اهداف پژوهش
هدف اصلی و کلی در این پژوهش بر این مبنا گذاشته شده که پدیده خودبرتربینی را در جامعه مورد ارزیابی و سنجش قراردهد و میزان نمود پیدا کردن آن در میان فرهنگها و آداب و رسوم مختلف مشخص گردد . همچنین معلوم گردد چه عواملی سبب بوجود آمدن پدیده مذکور می گردد تا بتوانیم از این طریق دریابیم آیا اصلاً پدیدهای بنام خودبرتربینی هم اکنون نیز وجود دارد یا بطور کلی منسوخ گردیده است. در زمانهای مختلف چه عواملی سبب بروز یا منسوخ شدن آن گردیده هم چنین عوامل تاثیرگذار بر آن و یا خصوصیاتی که فرد دارای چنین خصیصه ای دارا است مورد بررسی قرارگیرند. یکی از این مسائل سن است که باید بررسی گردد که آیا فرد در سن خاصی یک چنین خصوصیتی را کسب می نماید یا این خصوصیت در فرد وجود دارد و در سن خاصی با توجه به شرایط محیط نمود پیدا می کند و آیا منحصر به یک جنس است یا در هر دو جنس مذکر و مونث وجود دارد. میزان نمود آن در دو جنس مخالف به چه نسبتی است. مساوی است یا متفاوت از یکدیگر است. تحصیلات در این بین چه نقشی را دارا است؟ آیا تحصیلات که عاملی است جهت افزایش سطح آگاهی و فرهنگ فرد در خودبرتربینی وی تاثیر گذار است؟
فرد خودسالار دارای چه خصوصیاتی است؟ آیا این خصوصیات براثر این خصلت در فرد بوجود آمده یا به خاطر داشتن میدان عمل وتاثیرپذیری از محیط فردی خودسالار گردیده است. برخورد سایر اعضا خانواده نیز باید بررسی گردد تا متوجه شویم که این عامل در همه طبقات اجتماعی وجوددارد یا مخصوص قشر خاصی است یا اصلاً بطور کامل منسوخ گردیده یا اگر هنوز هم نمود خارجی دارد به چه شکلی با آن برخورد می گردد. پدیده خود برتر بینی در جامعه در اینجا این مسئله پیش می آید که شخصی که خود را برتر از دیگران می بیند به چه علت چنین اندیشهای دارد و اطرافیان چقدر در بوجودآمدن چنین تفکری موثر بوده اند. چنین فردی در تعاملات خود با اطرافیان به چه صورتی برخورد می نماید و میزان رضایت اطرافیان از برخورد با چنین افرادی به چه میزان است و چنین فردی با استفاده از چه شیوههایی رفتاری کار خود را پیش می برد؟ بیشتر با پرخاشگری کار خود را پیش می برد یا از طریق مصالحه کردن و عقلانی چنین فردی که خود را محور همه چیز می داند آیا می تواند از وظیفهای که خود به عهده گرفته یا سایرین به وی واگذار کرده اند برآید؟با توجه به شرایط کنونی جامعه،این فرد چه مقدار آسیب پذیر است؟آیا داشتن چنین خصوصیتی در جامعه ا رو به پیشرفت باعث صدمه دیدن و دوری گزیدن فرد نمی شود؟
مسائل مطرح شده در بالا مواردی است که لازم بنظر می آید که در مورد فردی که دارای ویژگی خودبرتربینی است، بررسی گردد.
اهمیت موضوع پژوهش
این تحقیق از آن جهت حائز اهمیت است که به بررسی سطح روابط و بینشهای افراد جامعه می پردازد و میزان پیشرفت یا عدم پیشرفت ذهنی و روانی افراد را با توجه به پیشرفت جنبههای مختلف زندگی و تبعات ناشی از آن نمایان می سازد. تاثیر تفکرات و اندیشههای خانواده و اطرافیان را بر فرد نشان می دهد و به این مقوله نیز توجه می نماید که فرزند دانشجویخانواده تمایل دارد رفتار پیشینیان خود را برگزیند یا با توجه به پیشرفت زمان وی نیز پیشرفت نماید.
همچنین میزان اهمیت پدیدههای مختلف اجتماعی و خصوصیات فردی را در بروز یا عدم بروز خودبرتربینی ذکر می کند ونشان می دهد که چه مقدار از افراد، گرایش به واپسگرایی دارند.
میدان عمل برابریافرادی که تمایل دارند رفتارها و عقیدههای گذشته را که جزء عرف جامعه به حساب می آمده، در جامعه کنونی پیاده نمایند و توجه به این مسئله که جامعه تا چه حد پذیرای این اندیشه و عمل است را مشخص می سازد.
در هر جامعه بنابر مقتضیات زمان یکسری از رفتارها بصورت هنجار درمیآید و افرادی هم که مخالف با چنین رفتاری هستند مجبور به انجام آن می شوند.
با توجه به اینکه جامعه ای در حال پیشرفت نداریم با این حال درباره مسائل رفتاری و اخلاقی به شیوه سنتی متمایل است . یکی از این خصایص خودبرتربینی است با عطف به این مطلب که با وجود تقسیم کار (به خاطر پیشرفت جوامع) هنوز در بسیاری از خانواده ها به چشم می آید. عوامل محیطی نیز سبب بسیاری از واکنشهای رفتاری در فرد می گردد و سبب می گردد که وی یک رفتار را برای خود نهادینه کند یا رفتاری دیگر را برگزیند بالارفتن سطح معلومات وداشتن ارتباط هرچه بیشتر با افراد دیگر از جمله عواملی هستند که سبب می گردند افراد شایستهترین رفتار را برگزینند. البته نباید موضوع فرهنگ فرد را که در ارتباط نزدیکی با سطح معلومات وی قراردارد، نادیده انگاشت. چون در هر قشری از اجتماع همانطور که ذکر گردید ،شرایط متفاوت رفتار خاصی را طلب می نماید. برترانگاشتن خود نسبت به سایرین یا متمایزدانستن خویش از دیگران حسی است که در اغلب افراد خودبرتربینبه چشم می آید.
بحث و نتیجهگیری:
در بررسی که در مورد خودبرتربینی شخص نسبت به سایر اعضا خانواده صورت گرفت نتایج زیر به دست آمده است:
این خصیصه هنوز در جامعه ما منسوخ نگردیده است و در طبقات مختلف نمایان است ولی نوع ابراز آن در هر قشر متفاوت است.
افرادی که در خانواده های پرجمعیت زندگی می کنند،درآمد ماهیانه کمی دارند و از شغل مناسبی نیز برخوردار نمی باشند. با متوسل شدن به ابزاری مانند پرخاشگری ،خودمحوری، توجه زیاد به تفاوت جنسیت و خودبزرگ بینی سعی دارند نشان دهند که برتر و بهتر از سایرین هستند. افرادی که در سنین کهنسالی هستند این عامل بیشتر یافت می شود که نمود آن را می شود از نوع تعاملات فرزندانشان دید و دریافت کرد.
در عده ای از افراد که در زندگی از رفاه نسبی یا کامل برخوردار می باشند این عامل خود را به گونه ای دیگر مثل انتقاد بیش از حد به اطرافیان، رعایت نکردن بعضی از موازین در تعاملات،پرخاشگری، داشتن اعتماد به نفس بالا برای تسلط بر دیگران نشان می دهد.
این مسئله در فرهنگهای مختلف بصورتهای متفاوتی وجود دارد. ولی بطور کلی در جامعه هایی که رو به پیشرفت هستند، بطور تدریجی سیر نزولی طی کرده و بعد از مدتی در حال از بین رفتن هستند یا بطور کلی منسوخ گردیده اند.
خلاصه پژوهش
در تحقیق بعمل آمده خودبرتربینی شخص نسبت به سایر اعضای خانواده و عوامل وابسته به آن مورد توجه و بررسی قرارگرفت. از جمله میزان رابطه بین سطح تحصیلات و خودبرتربینی، پرخاشگری و خودبرتربینی، طبقه اجتماعی و خودبرتربینی و … در این پژوهش از روش پیمایشی استفاده شده یعنی خود محقق نیز در میدانآزمایش حضور داشته است و تعداد حدوداً ۲۰۰۰ دانشجو، ۲۰ نفر از آنها را جهت پاسخگویی به پرسشنامههای تنظیم شده انتخاب کرده است و جمع آوری اطلاعات نیز با توجه به خصوصیات عمده افراد مختلف که از جهاتی مانند یکدیگر بودند و به موضوع تحقیق ما ارتباط داشتند، بوده است . از روشهای آماری مختلف نظیر آزمون خ ۲، درجه آزادی، سطح معناداری، مقیاسهای نسبی و رتبهای استفاده شد با توجه به فرضیه وابستگی بین داشتن اعتماد به نفس و میزان پرخاشگری با خودبرتربینی به اثبات نرسید.
نتایج حاصل از تحقیق انجام شده بیانگر این مسئله می باشد که عوامل مختلف اجتماعی- فرهنگی- اقتصادی در بوجودآمدن و گسترش این پدیده دخیل هستند. این افراد چون خود را برتر و بهتر از سایرین می پندارند در نتیجه خود را بی نیاز از همه چیز و همه کس احساس می کنند و باایجاد سلطه بر اطرافیان آنان را نیز از شیوه صحیح برخورد دور می سازند.
فهرست مطالب
چکیده ۴
مقدمه ۵
بیان مسئله یا طرح موضوع ۷
اهداف پژوهش ۱۱
اهمیت موضوع پژوهش ۱۲
فرضیه ۱۴
محدوده مطالعاتی پژوهش ۱۶
ادبیات و پیشینه موضوع تحقیق ۱۷
بخش اول: مباحث کلی ۱۸
نتیجه گیری و مدل مطالعاتی ۲۶
روش شناسی پژوهش ۲۷
جامعه آماری ۲۷
حجم نمونه و روش نمونه گیری ۲۸
ابزار اندازهگیری (ابزار سازی) ۲۸
تعریف عملیاتی ۲۹
روش جمع آوری اطلاعات ۳۲
روش های تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات ۳۳
تحلیل یافتههای پژوهش ۳۴
انتقادپذیری ۴۰
بحث و نتیجهگیری ۵۵
خلاصه پژوهش ۵۶