دانلود پایان نامه پروژه رشته علوم تربیتی

دانلود پروژه رشته علوم تربیتی و پایان نامه ارشد علوم تربیتی

دانلود پایان نامه پروژه رشته علوم تربیتی

دانلود پروژه رشته علوم تربیتی و پایان نامه ارشد علوم تربیتی

مقایسه کودکان تیز هوش از نظر شخصیت با کودکان عادی

مقایسه کودکان تیز هوش از نظر شخصیت با کودکان عادی

این فایل یا فرمت ورد و آماده پرینت می باشد.

فصل اول – طرح تحقیق
فهرست مطالب
فصل اول (طرح تحقیق)
کلیات موضوع تحقیق
مقدمه
بیان مساله
هدف تحقیق
فرضیه‌های تحقیق
روش تحقیق
جامعه آماری
نمونه‌ آماری نحوه گزینش
ابزار جمع‌آوری اطلاعات
روش آماری
اهمیت و ضرورت تحقیق
محدودیتها
تعریف عملیاتی متغیرهای تحقیق
فصل دوم (ادبیات و پیشینه تحقیق)
درونگرایی و برونگرایی
تیز هوش موفق (پیش آموز)
تیز هوش و با استعداد    
فصل سوم (روش تحقیق)
روش تحقیق
جامع آماری
نمونه آماری و نحوه گزینش داده‌ها
روش آماری
فصل چهارم (یافته‌ها و تجزیه و تحلیل داده‌ها)
جدول توزیع فراوانی
تفسیر
فصل پنجم (خلاصه تحقیق و پیشنهادات
خلاصه و نتیجه‌گیری
محدودیتها
پیشنهادات تحقیق

کلیات موضوع تحقیق
۱-۱: مقدمه
۲-۱: بیان مساله
۳-۱: هدف تحقیق
۴-۱: فرضیه‌های تحقیق
۵-۱: روش تحقیق
۶-۱: جامعه آماری
۷-۱: نمونه آماری و نحوه گزینش
۸-۱: ابزار جمع‌آوری اطلاعات
۹-۱: روش آماری
۱۰-۱: اهمیت و ضرورت تحقیق
۱۱-۱: محدودیتها
۱۲-۱: تعریف عملیاتی متغیرهای تحقیق

با استفاده از روش‌های علمی کاری که قبلا انجام آن مستلزم صدها ساعت کارشان ده‌ها مغز انسان بود، اکنون توسط یکی دو نفر در زمانی بسیار کوتاه به انجام می‌رسد. امروزه با استفاده از تکنولوژی جدید یک انسانی از یک هکتار زمین مقدار محصولی را به دست می آورد، که در گذشته ده‌ها انسان از ده‌ها هکتار به دست می آورند. همین است. اوضاع در عرصه صنعت و بسیاری دیگر از عرصه صنعت و بسیاری دیگر از عرصه‌های زندگی بشر در دنیا پیچیده امروز که شاهد رقابت‌های بسیار فشرده جوامع مختلف در دستیابی به تکنولوژی برتر به مثابه منبع اصلی قدرت هستیم، و اگر، از گرانبهاترین سرمایه‌های هر جامعه و ملتی هستند، اینک جامعه‌ها پیش از هر زمان دیگر نیازمند افراد هوشمند، خلاق و نوآور هستند. هر قدر جهانی که در آن زندگی می‌کنیم پیچیده‌تر می‌شود، نیازمند به شناسایی و پرورش ذهن‌های خلاق و آفریننده بیشتر و تحقیقات مربوط به تیزهوشی و خلاقیت از مهمترین مسائل در قلمرو روان شناسی آموزشگاهی بوده است.
با توجه به اینکه دنیا روز به روز پیچیده تر می‌شود و تکنولوژی با سرعت سرسام‌آوری به پیش می‌رود. سخن از جنگ ماهوارهاست، انسانهای رباتیک پای به عرصه حیات بشری می‌گذارند و لجام گسیختگی‌های فرهنگی هم به شیوه‌های بی‌سابقه فراگیر شده و خواهد شده، اگر محصلان هر جامعه به خصوص تیزهوشان آن جامعه دچار عقب ماندگی فرهنگی خواهد شد، پس باید بچه‌ها را به نوعی تربیت کنیم که از حداکثر ظرفیت هوش خویش بهره‌مند شوند تا در آینده قادر باشند خود و جامعه صنعتی شان را اداره کنند.  دنیای امروز به این نتیجه رسیده است که اگر چه تیزهوشان  از اهمیت بسیار برخوردارند و درست است که انسان‌ها برای ادامه حیات مطلوب خود نیازمند بهره‌گیری از حداکثر ظرفیت هوش خویش هستند، اما در آینده کشورهای قدرتمند و جوامع پیشرو، جوامعی هستند که به منابع قدرت بیشتری دسترسی داشته باشند و منبع اصلی قدرت یعنی تکنولوژی جدید و برتر به بیان دیگر در دهه اول سال ۲۰۰۰ کشوری که بتواند به تکنولوژی برتر مسلح شود، غنی‌تر و قوی‌تر خواهد بود. بنابراین، شایسته است که از میان افراد تیز هوش جامعه، نوجوانان و جوانانی را انتخاب و تربیت کنیم . که دارای قابلیت‌های آموزشی، آفرینش علمی و هنری هستند. همچنین ، زمینه تفکر و اگر برای آنان فراهم کنیم تا با اختراعات و نوآوری هایشان جامعه آموزش‌های ویژه  برای دانش‌آموزانی است که دارای توانایی‌هایی و استعدادهای برتری هستند.
اولین تحقیق منظم و جدی در زمینه کودکان تیزهوش توسط ترمن انجام گرفت که وی بر ین باور نادرست که کودک تیزهوش دارای شخصیت بیمار و رنجور است و از لحاظ جسمانی دچار ضعف می‌باشد، خط بطلان کشید. ترمن با بررسی طولی بر روی افراد تیزهوش نشان داده که کودکان تیزهوش دارای ویژگی‌های جسمانی بالایی می‌باشند و از لحاظ جسمانی دچار ضعف می‌باشد، خط بطلان کشید. تر من با بری طولی بر روی افراد تیزهوش نشان داد که کودکان تیزهوش دارای ویژگیهای جسمانی بالایی می‌باشند و از لحاظ مشکلات روانی در وضعیت مطلوبی قرار دارند.
در حال حاضر مطرح می شود که کودکان تیزهوش دارای رشد اجتماعی بالاتری می‌باشند و در محور برون گرایی از مقادیر بالاتری برخوردارند.
از این رو، در تحقیق فوق به مقایسه نیمرخ شخصیتی کودکان تیزهوش و عادی می پردازیم و میزان درونگرایی – برونگرایی و همچنین محور با ثبات- بی‌ثبات هیجانی را در افراد تیزهوش و عادی مورد مقایسه قرار می دهیم.
۲-۱ بیان مسئله
ابهامات گوناگونی در زمینه عوامل تشکیل دهنده، هوش وجود دارد. این وضعیت به جنبه‌های شخصیتی نیز اشاره می نماید که ما هنوز نیز در شناسایی عوامل شخصیتی موثر بر هوش بهر با محدودیت روبرو می‌باشیم ضعف در خلا نظر فوق می‌تواند احساس مساله تحقیق را بارز کند که این خلا نظری در عوامل شخصیتی موثر بر هوش / هوشبهر/ جای دارد ولی با بررسی دقیق‌تر مساله تحقیق باید آن را محدود کرده و آنگاه فقط به عوامل شخصیتی موثر به هوشبهر جای دارد ولی با بررسی موثر بر هوش تاکید کنیم

مقاله درباره رشته روانشناسی

تحقیق در موردتیز هوشی کودکان

مفاله در مورد مقایسه کودکان تیز هوش از نظر شخصیت با کودکان عادی

دانلود پایان نامه تفاوت کودکان تیزهوش و عادی از لحاظ شخصیت

بررسی خلاقیت در افراد درونگرا و برونگرا

بررسی خلاقیت در افراد درونگرا و برونگرا

دانلود پایان نامه خلاقیت در افراد درونگرا و برونگرا

دانلود پایان نامه رشته روانشناسی

فصل اول
مقدمه
آیا از بین چند عنوان تحقیقی که تابحال نظاره گر آن بوده اید متوجه موضوعی به نام خلاقیت شده اید ؟
ممکن است قدری سوال برانگیز باشد اما به خلاقیت کمتر از سایر موضوعات در تحقیقات نگاه می شود و این در حالی است که قدمت این موضوع تا آنجا که محقق اطلاع دارد به دوران افلاطون حتی بیشتر به آفرینش بر می گردد.
خلاقیت موضوعی نا آشنا برای ما نیست به تعبیری خلاقیت ویژگیهای افراد درونگرا و برونگرا همان ابداع جهان و خلق انسان است و این زیباترین وصفی است که از قرآن کریم می توان به امانت گرفت .(قاسم زاده ۱۳۶۸ )
کشف استعداد ها و رفتارهای خلاق در افراد همواه یکی از آرزوهای بشر در همه زمانها بوده است.
سرهربرک دید معتقد است که تخریب و خلاقیت خصوصیات افراد درون گرا و برون گرا دو نیروی متفاوتی هستند که  اجزای تشکله ذهن را تشکیل می دهند و خلاقیت بعنوان یک دانش طبقه بندی شده تعریف شده است و به عبارتی خلاقیت جوهر مجردی است که در تمام اشخاص غیر از بیماران روانی با یک نسبت معین یافت می شود .(قاسم زاده به نقل از تورسن ۱۳۷۲)

رابطه خلاقیت و ویژگیهای شخصیتی چیست

از طرف دیگر شخصیت واژه ای است که اغلب هنگام توصیف خود در مورد خلاقیت افراد درون گرا و برون گرا  و دیگران از آن به کار می بریم و همگی معتقدیم که معنی آن را می دانیم .
شاید واقعا چنین باشد یک روان شناس پیشنهاد می کند اگر زمانی که واژه ” من” را به کار می بریم مقصود خود را از آن بدانیم می توانیم نظریه خوبی درباره معنی شخصیت تفاوتهای درونگرایان با برونگرایان داشته باشیم هنگامی که واژه” من” را به کار می بریم در اصل همه چیز را درباره خودمان جمع بندی می کنیم تمایلات ، محاسن ، ترس ها و قوت ها و ضعفمان .
واژه ” من” همان چیزی است که شمارا به عنوان یک فرد ،فردی مجزا از دیگران تعریف می کند.(دوان شوکر ،۱۹۹۴).
به عبارتی تعریف ما از شخصیت امکان دارد اندیشه منحصر به فرد بودن انسان را در بر گیرد . ما بین افراد شباهتهایی را می بینیم ، ولی احساس می کنیم که هر یک ویژگی هایی خاص داریم که مارا از دیگران متمایز می نماید .
بنابراین پیشنهاد می کنیم که شخصیت ممکن است عبارت باشد از مجموعه ای از ویژگی های منحصر به فرد و با دوام که دریامنبع به موقعیتهای متفاوت ممکن است تغییر یابد .(شوکر ۱۹۹۴).
یکی از متداولترین طبقه بندیهایی که روانشناسان به کار می بندند دو تیپ «درونگرا» و «برونگرا » می باشد که برای اولین بار توسط یکی از پزشکان معروف به نام «کارل یونگ » به کار رفت .(نرمال.ل.،ن ۱۳۶۴ ، ۵۱۷).

بیان مسئله
بررسی خلاقیت در افراد درون گرا و برون گرا
هدف پژوهش
این پژوهش قصد دارد که خلاقیت را در افراد «درون گرا » و « برون گرا » مورد بررسی قرار دهد .
ضرورت و اهمیت تحقیق
بعلت مواجه جوامع بشری با مسائل پیچیده فزاینده وابستگی متقابل بین کشورها و تحلیل رفتن منابع طبیعی ، سرعت فزاینده تغییرات ، نیاز به ابداع و خلاقیت اجتناب ناپذیر است .

فهرست
فصل اول ۵
مقدمه ۶
بیان مسئله ۸
هدف پژوهش ۸
ضرورت و اهمیت تحقیق ۸
فرضیه تحقیق ۹
تعریف مفاهیم و اصطلاحات ۹
تعریف عملیاتی خلاقیت ۹
تعریف نظری شخصیت ۹
تعریف نظری برون گرایی ۱۰
تعریف نظری درون گرایی ۱۰
تعریف عملیاتی درون گرایی ۱۰
فصل دوم ۱۱
تعاریف و مفاهیم شخصیت ۱۲
عوامل تعیین کننده شخصیت ۱۵
نظریه های شخصیت و اهمیت مطالعه آن ۱۵
درون گرایی و برون گرایی ۱۶
نظام مقوله ای در طبقه بندی شخصیت ۱۷
نظریه ابعادی وونت درباره شخصیت ۱۸
نظریه های تیپ شناسی کرچمر ، شلدن (۱۹۲۵ ,۱۹۵۴ ) ۱۸
نظریه تیپ شناسی اوتوگراوس ۲۰
نظریه مبتنی بر تحلیل عوامل کتل درباره شخصیت ۲۱
نظریه یونگ ۲۳
نظریه آنیرینک ۲۷
درون گرایان ۲۸
برون گرایان ۲۹
برخی دیگر از تفاوتهای درون گرایان با برون گرایان ۳۰
نکته مهم ۳۲
پایه های زیست شناختی برون گرایی – درون گرایی ۳۲
پایه های فیزیولوژیکی درون گرایی – برون گرایی ۳۴
خلاقیت ۳۷
مفهوم خلاقیت ۴۳
فرایند خلاقیت ۴۶
همبستگی هوش و خلاقیت ۴۸
ویژگی افراد خلاق ۴۹
عناصر خلاقیت ۵۲
عوامل شکوفایی خلاقیت ۵۳
عوامل بازدارنده خلاقیت ۵۵
تعاریف خلاقیت ۵۶
نظر اسکاتل درمورد خلاقیت ۶۰
نظریه ویلیام جیمز درمورد خلاقیت ۶۱
فصل سوم ۶۳
جامعه تحقیق ۶۳
نمونه تحقیق ۶۳
چگونگی نمونه برداری ۶۳
ابزار تحقیق ۶۳
پیشینه آزمون ۶۴
روش آماری ۶۵
روش جمع آوری داده ها ۶۵
فصل چهارم ۶۷
تجزیه و تحلیل آماری ۶۷
نتیجه گیری کلی ۷۵
فصل پنجم ۷۶
بحث و نتیجه گیری ۷۶
منابع فارسی و غیر فارسی ۸۱

پایان نامه تاثیر نگرشهای والدین بر تایید و عزت نفس فرزندان

بررسی تاثیر نگرشهای صمیمانه والدین بر تایید و عزت نفس فرزندان مقطع سوم دبیرستان

دانلود پایان نامه تاثیر نگرشهای والدین و عزت نفس فرزندان

 

ارتباط بین نگرش های پدر و مادر و عرت نفس فرزندان

درباره عزت نفس دانش آموزان

تاثیر خانواده در عزت نفس فرزندان

ریشه عزت نفس در دانش آموزان

رابطه عزت نفس فرزندان و نگرشهای والدین

دانلود پایان نامه رشته روانشناسی

نگرشهای صمیمانه والدین بر تایید عزت نفس فرزندان

اعتماد به نفس نوجوانان

محبت و وابستگی به والدین

شخصیت فرزندان مقطع سوم دبیرستان

فصل اول
مقدمه
بیان مسئله
اهداف تحقیق
فصل دوم
انگیزه هاى فیزیولوژیائی در سطح تحقق نفس
تفاوت عزت نفس با خود پنداره
ریشه ها و ابعاد عزت نفس
عزت نفس بالا و پایین
شیوه پرورش
بدرفتاری جسمانی یا جنسی
ظاهر جسمانی
تغییرات در خود پنداره
تغییرات در عزت نفس
راههایی بسوی هویت
عواملی که بر رشد هویت تأثیر می گذارند
فصل سوم
جامعه تحقیق
روش نمونه گیرى
اعتبار و روانی ابزار تحقیق
روش آمارى
فصل چهارم
جداول پرسشنامه
یافته ها و تجزیه و تحلیل داده ها
یافته ها و تجزیه و تحلیل آنها
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیرى
پیشنهادات
پرسشنامه عزت نفس
مقیاس تأیید خویشتن راتوس
منابع

مقدمه :
شخصیت و اخلاق کودک تنها در ارتباط با والدین رنگ نمی گیرد بلکه افراد دیگری هم وجود دارند که در برخی موارد نه تنها تاثیر فوق العاده ای در کودک می گذارند بلکه بسیار از یافته های والدین را در طریق تربیت نابود و زحمات و تلاشی آنها را خنثی می سازند بدین نظر ضروری است که نقش آنها و میزان اهمیت شان را در تربیت شناخت و تاثیر مثبت یا منفی که آنان در ساختن یا ویران کردن بتای اخلاقی و دیگر ابعاد وجود و شخصیت کودک دارند بدانیم بتدریج که طفل رشد می کند و پرورش می یابد با کسان و بستگان ووالدین نزدیک خویش و دستی با آنها و فرزندانشان در سنین بالاتر با دوستان و همسالان کوچه و محله خویش و همینطور بعد ما با افراد دیگر همه می تواند در تایید خویشتن تاثیر بسزایی داشته باشد به حقیقت باید اعتراف کرد که افراد محیط زندگی کودک یعنی همان ها که بر شمرده شدند در زندگی او نقش مثبت یا منفی می تواند داشته باشد کودک با فطرت پاک و با اندک مسامحه ای می توان گفت بی رنگ و بی تفاوت به دنیامی آید این خانواده است که او صالح و با اعتقاد ببار می آورد و حتی روابط دوستانه و سنجیده شده والدین هم می تواند موثر باشد ما اهمیت نقش وراثت و صفاتی را که از اجداد کودک منتقل می شود را نادیده نمی گیریم ولی قائلیم که تربیت مخصوصا در خانواده این خصایص و صفات را تحت الشعاع قرار می دهد و حتی در برخی موارد اثرآن را خنشی می کند کودک مانند دفتری است که چیزی روی آن نوشته نشده و این خانواده است که در آن دفتر جملات افتخار آمیز یا ذلت آفرین می نویسد و چیزهای نا خوانا را خوانا می کند خانواده شخصیت کودک را رنگ می دهد حال بارفتار مناسب خود که آن را در درک از خویشتن به حد خود شکوفایی می رساند و اعتقاد را در آن بالا می برد و خواء با رفتار نا مناسب خود باعث یک کودک بدون عزت نفس و اعتماد به نفس بالا می شود براساس روش تربیتی والدین است که طفل در آینده آرام و متعادل می شود و یابی قرار آزاد بار می آید با چاکر ، غلام و بالاخره خوش فکر و خوش مرام ، عقیده کودک عقیده والدین است زیرا فکر و اندیشه اش هنوز آنچنان رشد و کمال نیافته که شخصا به تحلیل مسائل بپردازد در حقایق ماوراء ماده را کشف واز منابع استخراج نماید روی این نظر در سخنی از پیامبر آمده که هر مولودی بر منبای اساس فطرت به دنیا می آید واین والدین او هستند که او را یهودی ، نصرانی و…. بار می آورند ( علی قائمی امیری –۱۳۸۲)
بیان مسئله :
خانواده نخستین محلی است که در آن طفل خاطره ای مطبوع یا نا مطبوع پیدا می کند احساسات و عواطف قوی یا ضعیف بدست می آورد محلی ایده آل برای تمرین مهر و عاطفه وانس و الفت و صمیمانه بودن و مهرورزی است که محبت های صادقانه مادر ، بوسه های پرمهر و بی ریای پدر ، دستگیرهای بدون چشمداشت و خالصانه والدین در آغوش گرفتن ، نوازش کردن ها و دلسوزی ها و غم خوری ها برای او همه و همه زمینه هائی جهت عاطفی بار آوردن کودک است خانواده از سوی دیگر وسیله ایی است برای انتقال آداب و اخلاق رسوم و سنت صحیح یا غلط است کودک در خانه اخلاق . اعتماد به نفس ، پاکدلی و مقررات را می آموزد واین همه مسائل از طریق والدین صورت می گیرد که می تواند تاثیر مثبت برروی درک از خود داشته باشد یا نه و بدین سان نقش خانواده در این جنبه ها نیز دارای اهمیت فوق العاده است و والدین هستند که به کودکان محبت فکری و عملی می دهند پس براین اساس زندگی خانوادگی و رابطه والدین باید مقدمه حیات اجتماعی باشد ( ستوده ۰ هدایت الله –۱۳۸۳ )

سوال مسئله
۱- آیا بین نگرشهای صمیمانه والدین و عزت نفس رابطه معنی داری وجود دارد ؟
۲- آیا بین نگرشهای صمیمانه والدین و تایید خویشتن رابطه معنی داری وجود دارد ؟
اهداف تحقیق :
دف از تحقیق حاضر بررسی رفتار والدین و نگرش آنها نسبت به رفتار صمیمانه والدین و اینکه آیا نوع رفتار و عزت نفس ودرک از خویشتن می تواند نقش بسزایی داشته باشد یا نه و اینکه هر چقدر رابطه والدین و فرزندان سنجیده و برنامه ریزی شده باشد کودک به اعتماد به نفس بالا دست می یابد.
اهمیت و ضرورت تحقیق :
خانواده باید از یک سو مرکز تندرستی . بهداشت جسمی . عقلی واز سوی دیگر مرکز پرورش ، پرورش تن ، رشد روان واز سوی سوم محلی برای آماده کردن فرد جهت زنگی اجتماعی باشد نتیجه دیگری که از این بحث عاید می شود این است خانواده اولین و مهمترین کانون پرورش صحیح ، احیا ء و شکوفائی استعداد هاست هر گونه تحول و تغییر اجتماعی باید از آغاز شود وهر اقدام اصلاحی نخست باید خانواده راشامل گردد و حتی که در خانواده های کودکی به دنیامی آید چهر ه زندگی عوض می شود و هدف زندگی از پدر و مادر بسوی سومی جهت می گیرد والدین نه تنها برای خود بلکه برای کودک هم که شده باید الگوی مهر و صفا باشند سعادت و آسایش خود را برای سعادت و آسایش دیگری مخصوصا کودک خویش بخواهد
( شعاری نژاد . حسین ۱۳۸۰ )
فرضیه تحقیق :
۱- بین نگرش صمیمانه والدین و عزت نفس رابطه معنی داری وجود دارد
۲- بین نگرش صمیمانه والدین و تایید از خویشتن رابطه معنی داری وجود دارد .
تعاریف واژه و مفاهیم :
عزت نفس . عبارت است اعتماد و اعتقادی که فرد نسبت به خوددارد وادراک و برداشتی که توام با نیاز به احساس ارزش به نحو سالم و متعادل آن واین حس باعث سلامت و تعادل روانی بالا و حتی تکامل وجودی در او می شود و بالاخره عبارتند از نمره ای است که از آزمون عزت نفس بدست آورده است . تایید خویشتن . عبارتند از احساس ارزش ، درجه تصویب ، تایید و پذیرش وارزشمندی است که شخص نسبت به خویشتن احساس می کند این احساس ممکن است به فرد نزدیک بوده واحساس ارزش فرد را بیشتر و متعادل تر می کند و مهمترین تصویر خود و ارزش درک خویشتن از دادن که دیگران نسبت به فرد و بویژه کودک است و بالخره نمره ای است که آزمودنی از آزمون درک از خویشتن را جرز بدست آورده است
رفتار صمیمانه : عبارت است رفتار و کردار سنجیده و مهربان در عین حال برنامه ریزى شده والدین محبت تربیت و شکوفایی فرزندان
تعاریف عملیاتی واژه ها و مفاهیم :
عزت نفسی . نمره ای که در آن آزمون عزت نفس بدست می آید.
تایید خویشتن : نمره ای که از آزمون تایید خویشتن بر می آید
رابطه صمیمانه : عبارت از نمره ای است که آزمودنی از آزمون رابطه صمیمانه والدین بدست می آورد.
انگیزه های روانی در سطح بقای نفس
انگیزه ه های روانی مربوط به بقای نفس عبارت است از ۱- نظم ، فهم و پیش بینی ۲- کفایت ، شایستگی و امنیت ۳- محبت ووابستگی ۴- عزت نفس ، ارزش داشتن و همسان سازی ۵- تعلق ، پذیرش و تایید ۶- امید ، ارزش و هدف
انگیزه نظم ، فهم ، پیش بینی
انسان فطر تا کنجکاو است او برای فهمیدن و رسیدن به تصویری معنی دار از دنیای خویش همواره در تلاش است اگر فرد نتواند نظم و ترتیب را در محیط خویش بیاید قادر نیست که پاسخهای مناسب و هوشمندانه ای نسبت به آنها داشته باشد آداب و رسوم و قوانین اجتماعی تا حدودی انعکا سهائی از انگیزه نظم و فهم و پیش بینی هستند کوشش بشر برای نظم ، فهم و پیش بینی در کنجکاوی وی درباره خویش و جستجوی دانش درباره دنیای اطرافش آشکار می شود برای این مقصود همواره تجارت جدید براساس پیش فرضهای موجود و قدیمی مورد تعبیر و تفسیر قرار گرفته غربال می شوند چنان که فستینگر ۱ در ۱۹۶۲ نشان داده است وقتی اطلاعات جدید با اطلاعات و پیش فرضهای قبلی و موجود مغایر باشند شخص نا هماهنگی شناختی تجربه می کند و تا زمانی که اختلافات را تا حدی باهم وقف ندهد یا خود را متقاعد نسازد که این اختلافات وجود ندارند ناراحت باقی خواهد ماند .
۲- انگیزه کفایت ، شایستگی وامنیت
هر فرد نیاز دارد که احساس کند قادر است در رفع مسائل خویش اقدام کند. احساس کفایت تا حد زیادی به رشد شایستگیهای فرد بستگی دارد نیاز امنیت به نیاز شایستگی و لیاقت وابسته است و با آن رشد می کند احساس عدم امنیت تا حد زیادی به رفتار فرد تاثیر می گذارد و بصورت مزمن و توسعه یافته غالبا منتهی به ترس . تشویش و قصور در شرکت کامل فرد باد نیای خود می شود هر قدر شخص بیشتر احساس کفایت نماید وهر قدر سطح شایستگی وی بالاتر باشد نیاز به امنیت را کمتر احساس می کند و برای کشف راههای نا آشنا و آزادی برای خود جهت یابی ۱یابی ارزش می نهد .
۳- انگیزه محبت و وابستگی
انگیزه محبت کردن و مورد محبت واقع شدن برای رشد شخصیت و عمل سالم فرد قطعی و مسلم انگیزه همبستگی نزدیک با افراد دیگر در سراسر زندگی ادامه می یابد و به ویژه درمواقع با استرسهای شدید اهمیت بیشتری پیدا می کند در تحقیق که بارد ۲ در ۱۹۶۶ روی بیماران سرطانی انجام داد دریافت که بتدریج که مرگ آنان نزدیکتر می شود انگیزه وابستگی و محبت افزایش می یابد . یک تجربه جالب درباره انگیزه محبت ووابستگی تحقیقی است که توسط بمیارد ۳ در ۱۹۵۴ صورت گرفته است وی به تنهائی مدت ۶۵ روز با یک قایق پاورئی۴ که برای نجات غرق شدگان کشتی مورد استفاده واقع می شود روی دریایی آتلانتیک گردش کرد . هدف بمیارد از این عمل آن بود که ثابت کند افرادی که در اثر سانحه کشتی غرق می شوند تا مدت زمانی طولانی می توانند زنده بمانند اوهیچ غذایی با خود نداشت ودر این فقط با غذائی که از دریا می توانست بدست بیاورد سرکرد بمبارد در باره این دوره تنهائی چنین اظهار می دارد سن شدیدا” می خواستم که کسی را داشته باشم…. که احساسات مرا تایید کند یا حتی بهتر از آن درباره آنها بحث نماید
ریشه ها وابعاد عزت نفس :
انسان مانند یک درخت است درختی با همه اجزا آن ریشه . تنه. شاخه ها. برگها. شکوفه ها و میوه ها. هر درختی برای زنده ماندن . تازه وسرسبز بودن . رشد و نمو کردن وبارورشدن نیاز به ریشه های قوی و سالمی دارد که مواد غذایی مورد نیاز را از زمین اطراف بدست آورد عزت نفس ریشه های درخت انسان است که وظیفه تهیه مواد غذایی لازم را به عهده دارد پدر ومادر در اولین منبع قابل دسترسی جهت تقویت ریشه های عزت نفس هستند آنها با اولین تماس بانوزاد خود قبول او به همان صورتی که تولید یافته . قبول همه عکس العملهای او یادر آغوش کشیدنهای بی شمار با نوازشهای ممتد و بعدها با تحسین ها و تشویق های شفاهی و عملی با ملایمتها ، توجهات ، مراقبت ها و خلاصه با قبول صددرصدو بی چون چرا مواد غذایی اولیه را در اختیار ریشه ها قرار می دهند اما متاسفانه همه فرزندان این مواد حیاتی لازم را از والدین خود دریافت نمی دارند ودر نتیجه ریشه آنان محکوم وقوی نمی شود این افراد یاد می گیرند به خود اعتماد نکنند به خود امید نداشته باشند با خود صمیمی و همراه نگردند و بهبارت دیگر با کلمه «نه » رشد نمایند .
بدین ترتیب به افرادی متزلزل و سست مبدول می شوند که قادر نیستند به روی پای خود استوار بمانند و برای زندگی کردن به اطذافیان . دوستان . همسر و حتی فرزندان خود نیاز دارند. برای گروهی داشتن کمال و فضیلت . کار و موفقعیت . خلاقیت و ابتکار موجب تقویت ریشه های جهت تقویت اعتماد به نفس ضروری است همه اینها موادی تقویتی برای محکم ساختن ریشه های عزت نفس هستند و هیچکس حق ندارد بگوید که کدام یک از این مواد بیشتر مورد نیاز یا مقوی است هر فردی می تواند درمورد خود شخصا” تشخیص دهد که چه چیز برای تقویت عزت نفس او موثر است عزت نفس با داشتن احساس مثبت نسبت به خود و قبول و پذیرش خود . رشد ونما می یابد و برای استحکام و پایداری به یک سیستم حمایتی ثابت و قابل انکار نیازمندند که موجب شده مردم بدنبال گروهها و اجتماعاتی باشند که با پیوستن بدانها پشتیبانی و پشت گرمی لازم را بدست آورند ( نینوایی . ۱۳۷۲) عدم اعتماد به نفس مادرزادی نیست این کیفیت در جریان و طول زندگی کم کم تضعیف می شود این امر چگونه صورت می گیرد ؟ خیلی ساده محرومیت های ناشی از تجارت گمراه کننده ای که انسان تحمل می کند روی هم متراکم شده و اطمینان خاطر او را کم کم به تحلیل می برند منظور از تجارت گمراه کننده فقط موقعیت هایی نیست که انسان در آن قرار می گیرد بلکه تجربه مخصوص است که انسان درمورد خودش ودر طول سالها بدست می آورد کمبودهای شدید شخص شکست اجتماعی ویا عدم موفقیت شخصی ( پترلستر۱ )
تاییدخود
کسانی که برای خود عزت و اعتبار زیادی قایلند اساسا به خود اعتماد دارند چنین حالتی آنها را علاقمند می سازد که باتمام وجود به استقبال مسائلی بروند وابزار وجود نمایند این امر به آنها شجاعت می دهد تا در مقابل تهدید ها اسیتادگی نمایند چنین افرادی گوشه گیر و تنها نبوده انتقادرا می پذیرند ناکامیها را تحمل می کنند و شکست آنها را از پادرنمی آورند.

ارتباط بین نگرش های پدر و مادر و عرت نفس فرزندان

درباره عزت نفس دانش آموزان

تاثیر خانواده در عزت نفس فرزندان

ریشه عزت نفس در دانش آموزان

رابطه عزت نفس فرزندان و نگرشهای والدین

دانلود پایان نامه رشته روانشناسی

دانلود پایان نامه تاثیر نگرشهای والدین و عزت نفس فرزندان

عوامل موثر بر کژ رفتاری های نوجوانان

پایان نامه عوامل موثر بر کژ رفتاری های نوجوانان

دانلود پایان نامه در مورد کژ رفتاری های نوجوانان

 

درباره کج رفتاری فرزندان و جوانان

دلایل کج رفتاری نوجوانان

دانلود پایان نامه رشته روانشناسی

در مورد بزه کاری نوجوانان

 

 

 

 

فهرست مطالب

فصل اول

مقدمه  ۲

بیان مسئله  ۴

چهار چوب نظری  ۵

نظریه بی هنجاری مرتن ۵

نظریه بی هنجاری دوکیم  ۹

نظریه شکل ظاهری  ۱۱

نظریه ساختار زیستی  ۱۲

نظریه روانشناختی  ۱۳

نظریه وضعیت اقتصادی  ۱۴

نظریه کنترل اجتماعی  ۱۵

نظریه انتقال فرهنگی  ۱۶

نظریه التقاتی  ۱۷

سوالات تحقیق  ۱۹

اهداف واهمیت پژوهش  ۲۰

فصل دوم

روش جمع آوری اطلاعات  ۲۲

تعریف عملیاتی متغیرهای پژوهش  ۲۳

فصل سوم

مقدمه  ۲۶

تاریخچه توچه به بزهکاری نوجوانان درجهان  ۲۹

تاریخچه ایجاد قوانین برای نوجوانان بزهکار درایران   ۳۳

عوامل محیطی جرم  ۳۴

شهر نشینی وجرم  ۳۴

حاشیه نشینی وجرم  ۳۶

مهاجرتهای بی رویه روستائیان به شهر ها ۳۸

فقر وبیکاری  ۳۹

جمعیت وجرم  ۴۱

نقش خانواده در ساخت اجتماعی  ۴۲

بزهکاران جوان –بزهکاران نوجوانان واطفال  ۴۷

تقسیم بندی بزهکاران  ۵۰

تشریح مشکل  ۵۲

جمله سوالی مشکل  ۵۲

تشریح عوامل سازنده مشکل  ۵۴

انگیزه ها  و عوامل درونی  ۵۴

انگیزه ها وعوامل برونی  ۵۷

مشکلات ناشی از زندگی خانوادگی  ۵۸

مشکلات ناشی از عوامل اجتماعی  ۶۸

مشکلات ناشی از عوامل اقتصادی  ۷۲

طرق پیشگیری از ارتکاب بزه اطفال ونوجوانان  ۷۳

استراتژی پیشگیری از بزهکاری  ۸۱

فصل چهارم :

جمع بندی ونتیجه گیری  ۸۷

پیشنهادات پژوهش  ۸۸

نتایج حاصل ازپژوهش  ۹۱

فصل پنجم

فهرست منابع  ۹۲

۱- مقدمه

انسانها در فراز و نشیبهای تاریخ همیشه از دردها و آسیب های اجتماعی بسیاری رنج برده اند و همواره در جستجوی یافتن علل و انگیزه های آنها بوده اند تا راهها و شیوه هایی را برای رهایی از آنها بیابند  حال یکی از مسائل پیچیده و ناراحت کننده فعلی که توجه بسیاری از محققین ، جامعه شناسان ، جرم شناسان ، روانشناسان و متخصصین امر را به خود معطوف داشته موضوع مجرمین کم سن وسال و یا به اصطلاح « اطفال و نوجوانان بزهکار » می باشد که روزبه روز هم گسترش بیشتری می یابد

با توجه به وضع موجود نخستین پرسشی که مطرح می شود این است که اقدامات لازم در زمینه مبارزه با جرایم اطفال و نوجوانان چیست ؟

عده ای ازدیاد جرایم را در سطح جهانی از اختصاصات جوامع متمدن دانسته و معتقدند که بشر به همان سرعتی که به سوی ترقی و تکامل صنعتی و مادی پیش می رود از معنویت دور شده و در نتیجه به تبهکاری و قانون شکنی روی می آورندشماری نیز ازدیاد جرایم را محصول سستی اعتقادات دینی و مذهبی دانسته و معتقدند که علم و ایمان موجبات رشد انسان را فراهم می آوردو آفاتی نظیر خودپرستی ، حب دنیا ، مجادله با حق راسبب می شود که در نتیجه انسان از رشد و کمال بازمانده و به سوی تبهکاری سوق داده می شود

از طرفی می توان گفت که قرن حاضر ، قرن اضطراب و سرعت است و اطفال و نوجوانان عجله دارند تا هرچه سریعتر خود را به مقصد خیالی و مورد نظر برسانند، هر چند که در این راه قواعد و مقررات و قوانین درهم شکسته شوند بنابراین بزهکاری به عنوان یک پدیده شوم به گونه های مختلف در همه جوامع بشری در طول اعصار و قرون وجود داشته و هر زمانی به شکلهای متفاوت ولی با ریشه های مشترک انجام می گیرد

فرد بزهکار بیماری است که در اجتماع رشد کرده و بیماری خود را به دیگران نیز منتقل می سازد ، در نتیجه باید او را شناخت ، علل و عوامل بیماریش را پیدا کرد و درمانش نمود تا امنیت اجتماعی از دست رفته به جامعه برگردد و جامعه بتواند فعال و پویا و با نشاط باقی بماند

۲- بیان مسئله

افرادی که دریک جامعه معین زندگی می کند به عنوان سرمایه ومنافع انسانی آن جامعه محسوب می گردند پیشرفت می گردند پیشرفت یک جامعه علاوه برمنابع مناسب مالی به طور تنگاتنگی بستگی به کیفیت منابع موجود انسانی دارد واطفال ونوجوانان به عنوان اصلی ترین ومهمترین بخش این منابع ، نقش بسزایی رادراین زمینه ایفا می نمایند

همانگونه که توجه به مسائل تغذیه وبهداشتی در دوران کودکی مابه معنای تربیت منابع سالم انسانی ( ازنظرجسمی ) می باشد عنایت به مسائل روانی اطفال پذیر متضمن رفتارهای سازگار وبهنجار آنان است وهرگاه این توجه به مسائل اقتصادی سیاسی ، فرهنگی واجتماعی  نیز معطوف گردد مثبت این ادعا خواهد بود که نوعی پیشرفت نسبی وهمه جانبه در جامعه صورت پذیرفته است ودر غیر اینصورت آن جامعه شاهد پیامدهای زیانباری خواهد بود که به منابع انسانی خود بها ندهد ، به همان اندازه خسارات ناشی ازاین غفلت خواهد بود  ازمهمترین عواقب سوئی که در کمیت چنین جامعه ای می باشد ، پیدایش پدیده بزهکاری ، ناسازگاری و کثر مداری نوجوان است

بزهکار ی یک پدیده زیستی اجتماعی –روانی است که متاسفانه اکنون درجامعه آماربالایی رابه خود اختصاص داده است وابعاد گسترده ای را شامل می شود که می تواند پیامدهایی را به دنبال داشته باشد که ریشه یابی درمورد آن جای تامل واندیشه دارد و دلایل گوناگونی رابرای آن می توانیم بیان کنیم ، بنابراین علل وعوامل این پدیده را با تکیه برکسیختگیهای خانوادگی بررسی می کنیم

۳-  نظریه بی هنجاری رابرت مرتن

آیا اهداف فرهنگی و وسایل اجتماعی نهادی در جامعه سازگار هستند یا ناسازگار و اگر ناسازگار هستند علت آن ناسازگاری چیست؟

مرتون که از ساخت گرایان است معتقد است که درحیات اجتماعی دوعنصر ساختاری نقش تعیین کننده دارند یکی از این عناصر فرهنگ است و عنصر دیگر اجتماع

ساختار فرهنگی عبارتست از مجموعه ای سازمان یافته از ارزشها و هنجاری که هدایت کننده رفتار در بین اعضای یک جامعه یا گروه مشترک است

ساختار اجتماعی عبارتست از مجموعه ای سازمان یافته از روابط اجتماعی که اعضای جامعه در اشکال مختلف در آن درگیر و شریک هستند  عنصر اصلی این تعریف روابط اجتماعی است

نقش و کارکرد اساسی عنصر فرهنگ تعیین و معرفی اهداف و ارزشها در زندگی اجتماعی است

عنصر اجتماع نیز تعیین کننده وسایل نهادی شده نیل به اهداف است ، یعنی بایدها و نبایدها را تعیین می کند  مرتون معتقد است که اگر در جامعه ای کارکرد این دو عنصر اساسی هماهنگ با هم باشد در آن جامعه نظم وجود دارد و الگوی تطابق مردم در زندگی الگویی هم نوایانه خواهد بود به عبارت دیگر در چنین جامعه ای افراد دنبال اهدافی می روند که در درجه اول فرهنگ تعیین کرده است و راه تحقق آن اهداف با وسایل دنبال می شود که در جامعه مشروعیت دارد حال اگر این هماهنگی نباشد یعنی بین فرهنگ و اجتماع از لحاظ کارکردی ناهماهنگی و گسست پیش بیاید آنگاه شاهد ناهمنوایی در میان مردم و رواج انحراف خواهیم بود

مرتون می گوید الگوی انحرافات و ناهمنوایی و ناسازگاری در جامعه تابع کم و کیف رابطه بین فرهنگ و اجتماع است  مرتون مسأله اجتماعی را اینگونه تعریف می کند : اختلاف اساسی میان معیارهای اجتماعی و واقعیت اجتماعی ، به عبارت دیگر اختلاف کلی میان آنچه هست و آنچه مردم طبق هنجارها و ارزشهایشان می پندارند که باید باشد ناسازگاری اهداف و وسایل از طریق ایجاد آنومی(بی هنجاری) منجر به بروز اختلال در نظم اجتماعی می شودبه عبارت دقیق تر این ناسازگاری منجر به بروز کجرویهای اجتماعی می شود و این کجرویها طی یک مجموعه فرآیندهای اجتماعی به آنومی(بی هنجاری) تبدیل می شود  بدین ترتیب که اگر رفتار انحرافی یعنی عدول از هنجاریها با توجه به عدم کنترل اجتماعی منجر به دستیابی موفقیت آمیز به اهداف گردد این موفقیت می تواند موجب ترغیب دیگران به انجام رفتار انحرافی شود  با این روند مشروعیت هنجارهای نهادی شده از بین می رود و رفتار انحرافی در سطح وسیعی شیوع می یابد

رابطه میان اهداف و وسایل

رابطه میان اهداف و وسایل طبق الگوی مرتون چهار نوع می باشد:

۱- همنوایی  ۲- مناسک گرایی   ۳- واپس گرایی ۴- شورش(طغیان)

۱- همنوایی یعنی پذیرش جمعی اهداف و وسایل دستیابی به اهداف که هر دو بنا کننده هماهنگی متعالی بین دو جنبه ساختار زندگی است

۲- مناسک گرایی یعنی پذیرش وسایل و طرد اهداف  مناسک گرایی پاسخی انطباقی است  فرد علی رغم ترک و فراموشی اهداف مهم فرهنگی ، همچنان هنجارهای نهادی را رعایت می کند

۳- واپس گرایی پاسخی است که در آن فرد هم اهداف و هم وسایل را طرد می کند  بدین ترتیب وی نه آرزویی دارد و نه در فعالیتهای عادی روزمره درگیر می شود

۴- شورش وطغیان افراد به مانند افراد پیشین نه اهداف را قبول دارند و نه وسایل را اما سعی در جایگزین آنها دارند در این وضعیت اهداف و وسایل ترد افراد تغییر می یابد و ممکن است نوع جدیدی از یکپارچگی بین اهداف جدید و وسایل جدید ایجاد شود

مرتون در خلال بحث درباره اهداف و وسایل نهادی شده مفهوم یکپارچگی را یادآور

می شود

نظام اجتماعی به واسطه تأکید بیش از حد بر اهداف اجتماعی و متقابلاً عدم تأکید بر وسایل نیل به آن اهداف از یک نوع سوء یکپارچگی رنج می برد در این نظام اغلب مردم دریافته اند که امکان دسترسی به موقعیت را ندارند یا حداقل در محدوده مقررات اجتماعی موجود چنین امکانی وجود ندارد با درک چنین مطلبی مردم برای حصول به موقعیت به شیوه های انحرافی روی می آورند  حاصل این وضع زوال بیشتر مقررات اجتماعی است به طور خلاصه آنومی هنگامی پدید می آید که شکافی بین اهداف و هنجارهای فرهنگی و ظرفیتهای ساختار اجتماعی برای نیل به موقعیت وجود داشته باشد  یعنی اولی از ایجاد رفتار و نگرش و دومی از تحقق آن جلوگیری نماید در نتیجه کیفرهای نهادی شده به عنوان وسیله نظم اجتماعی ضمانت خود را از دست می دهند و نبوغ و استعدادهای افراد به تباهی کشیده می شود

نظریه بی هنجاری دورکیم

هرگاه نظارتی که جامعه بر رفتارها و هنجارها دارد ضعیف یا حذف شود ، حالت بی هنجاری یا نابسامانی در جامعه به وجود می آید  بی هنجاری از تضعیف وجدان اخلاقی ناشی می شود و عموماً با بحرانهای بزرگ اجتماعی، اقتصادی یا سیاسی همراه است به نظر دورکیم نظم اخلاقی نیروی بیرونی است که برخواهشها و امیال درونی انسان مهار می زند این نظم اخلاقی یا وجدان اخلاقی  به صورت وجدان جمعی در می آید و امیال سیری ناپذیر انسان را کنترل می کند وقتی تغییرات ساختاری (ناشی از پیشرفت یا پسرفتاقتصادی) یک ساخت هنجارمند را به هم می ریزد ، امیال سیری ناپذیر از قید هنجارها آزاد می شود، اما منابع اقتصادی و اجتماعی برای پاسخ به خواهشها ،ماهیتاً محدود است فرد نمی داند که نمی تواند به هر خواهشی دست یابد رقابت برای رسیدن به هدفهای دست نیافتنی افزایش می یابد لذت در رقابت است و هدف دست نیافتنی است  کوششها افزایش می یابد و نتیجه کمتر حاصل می شود درا ین وضعیت شوق زندگی از میان می رود و در نتیجه گرایش به انحراف و ناامنی در جامعه فراهم می گردد

آنومی یا بی هنجاری صرفاً به دوران بحران ورونق اقتصادی محدود نمی ماند ، به نظر دورکیم مسأله بی هنجاری در جامعه مدرن به صورت مزمن در آمده است و این وضع بسیار اسفبار است  به نظر او ورود جوامع به دنیای صنعت در قرن بیستم ، روابط انسانهارا از نظارت نظم اخلاقی جامعه سنتی آزاد می کند به طوریکه اجتماع سنتی مورد هجوم نیروهای گسستگی جامعه مردن قرار گرفته و اجتماعات ساده رو به تحلیل می روند و با افزایش تراکم جمعیت، زندگی اجتماعی پیچیده می شود ، ارتباطات از صورت برخورد آشنا به صورت برخورد با بیگانه در می آید  از همه مهمتر اعتقادات و رسوم مذهبی مشترک که موجب انسجام اجتماعی می گردید ، رو به تحلیل و تضعیف رفته و با کاهش محدودیتهای مذهبی ، حالت بی هنجاری تسریع می شود ، به طوریکه سودجوییهای آدمها از فشار هنجارها رها شده و کسب سود فراتر از هر قاعده ای قرار می گیرد در این صورت وقتی فرد نتواند به اهداف مورد احترام جامعه نائل شود با واقعیت تلخ شکست رو به رو شده و با توجه به تضعیف مذهب در جامعه مدرن که در این موقعیت می توانست  احساس شکست در فرد را به نحوی جبران و ترمیم کند، موجب روی آوردن فرد به خودکشی ، اعتیاد یا دیگر انحرافات اجتماعی خواهد شد و در نتیجه امنیت فردی و امنیت اجتماعی را به چالش خواهد کشاند

از نظر دورکیم اگر نتوان فرد را در اجبار اجتماعی قرار داد و با اجتماع همراه کرد ، وی منافع فردی خودرا بر منافع جمعی تفوق می دهد و جامعه با آسیبهای اجتماعی رو به رو شده و این آسیبها و انحرافات با گرایشهای خودگرایانه نمود خواهد یافت.

درباره کج رفتاری فرزندان و جوانان

دلایل کج رفتاری نوجوانان

دانلود پایان نامه رشته روانشناسی

در مورد بزه کاری نوجوانان

 

دانلود پایان نامه در مورد کژ رفتاری های نوجوانان

رابطه عشق مثلثی با رضایت زناشویی در بین دانشجویان متاهل

بررسی رابطه  عشق مثلثی با رضایت زناشویی در بین دانشجویان متاهل

دانلود پایان نامه رابطه عشق مثلثی با رضایت زناشویی

 

شریک زندگی

نظریه مثلث عشق

اهداف ازدواج

فواید ازدواج

انگیزه های ازدواج

سن مناسب برای ازدواج

اسلام و ازدواج

رابطه عشق مثلثی با رضایت زناشویی

فهرست مطالب

فصل اول:کلیات پژوهش

چکیده

مقدمه

بیان مسأله

هدف تحقیق

اهمیت وضرورت تحقیق

تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

فصل دوم: ادبیات پژوهش

۲-۱ پیشینه نظری

خانواده و ضرورت ازدواج

تعریف ازدواج

اسلام و ازدواج

اهداف ازدواج

فواید ازدواج

انگیزه های ازدواج

مهمترین انگیزه های تشکیل خانواده در اسلام

سن ازدواج

سن مناسب ازدواج

ازدواج سالم و پایدار

عوامل توفیق و حفظ زناشویی

خصوصیات خانواده سالم

ازدواج

نیازهای عاطفی درازدواج

عشق رمانتیک

تجربه های رایج و مشترک در عشق

موراد متفاوت در تجربه عشق

انواع عشق

جدایی عشق و ازدواج در گذشته

آخرین یافته های تحقیقاتی ازدواج در ایران

مثلث عشق

نظریه مثلثی عشق

مدل مثلثی عشق

اندازه گیری و تعیین عشق شما

۲-۲ تحقیقات انجام شده

فصل سوم: روش شناسی پژوهشی

روش اجرای تحقیق

جامعه پژوهش

نمونه و روش نمونه گیری

ابزار پژوهش

روش آماری تجزیه و تحلیل اطلاعات

فصل چهارم: یافته ها و تجزیه و تحلیل داده ها

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

خلاصه یافته ها

پیشنهادات

محدودیت ها

منابع ومأخذ

“چکیده”

هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه رضایت زناشویی و عشق مثلثی در بین دانش جویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی  واحد ابهر بود فرضیه اصلی تحقیق حاضر عبارت بود از اینکه بین عشق مثلثی و رضایت زناشویی رابطه وجود دارد. جامعه مورد مطالعه عبارت بود از کلیه دانش جویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز که ۳۰ نفر به طور تصادفی انتخاب گردیده و آزمون رضایت زناشویی  و عشق مثلثی بر روی آنها اجرا گردید و جهت آزمون فرضیه ها از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که بین رضایت زناشویی و عشق مثلثی و ابعاد آن رابطه معنا داری وجود دارد.(۵% > P)

“مقدمه”

ازدواج و زناشویی به معنی غریزی و لغوی آن امری است که در میان همه جانداران وجود و رواج دارد و بین انسان و حیوان امری قابل ملاحظه و رویت است . در رابطه با انسان مساله نکاح مطرح است که در آن ایجاد زمینه برای رشد و پیشروی و آسایش و سعادت و همکاری و مساعدت ها قابل ذکر است . از دید اسلام غریزه جنسی امری منفور و مانع تکامل بشریت نیست بلکه زمینه را برای زندگی مناسب انسانی  و وصول به مرحله محبت و مودت خالص فراهم می آورد . عامل سکون است که در سایه آن رشد و ارتقا و تکمیل و تکامل مطرح است . با استفاده از این غریزه است که خانواده پدید می آید و آن عامل اصلی و هسته اولیه حیات و سعادت اجتماع است . در سایه آن تعلق هر مردی به زنی و زنی به مردی و نیز زندگی اشتراکی چند مرد با چند زن از میان می رود. سردرگمی و هرج و مرج زندگی ، بی تفاوتی  در برابر نسل جدید محکوم شده و امکان رشد و انتقال فرهنگ  میسر می گردد. ( قائمی ،۱۳۶۳ )

هر پسر و دختری که به سن رشد و بلوغ  می رسند بزرگترین آرزویشان این است که ازدواج کنند . (نجاتی ، ۱۳۸۰ )

با تاسیس زندگی مشترک زناشویی ،  استقلال و آزادی بیشتری بدست آورند ، یار و مونس مهربان و محرم رازی داشته باشند . آغاز زندگی سعادتمندانه خویش را از زمان ازدواج حساب می کنند و برایشان جشن میگیرند . زن برای مرد آفریده شده و مرد برای زن و مانند مغناطیسی یکدیگر را جذب میکنند، زناشوئی و تاسیس زندگی مشترک خانوادگی یک خواسته طبیعی است که غرایزش در وجود انسانها نهاده شده است و این خود یکی از نعمت های بزرگ الهی است .

خداوند بزرگ در قرآن مجید از این نعمت بزرگ یاد کرده است و می فرماید : “یکی از آیات خداوند این است که از خود شما برایتان همسران آفرید تا با آنها انس بگیرید و آرامش خاطر پیدا کنید ودر میانتان دوستی و مهربانی افکند ودر این موضوع برای اندیشمندان آیات و نشانه هائی است.”

پیغمبر اسلام فرمود: مردی که زن نداشته باشد مسکین و بیچاره است،گرچه ثروتمند باشد و زنی که شوهر نداشته باشد مسکین و بیچاره است،گرچه ثروتمند باشد.

آری خداوند مهربان یک چنین نعمت گرانبهائی را به بشر اعطا کرده است. لیکن افسوس و صد افسوس که از این نعمت بزرگ قدردانی نمی کند وچه بسا به واسطه نادانی و خودخواهی همین کانون مهر ومودت را بصورت یک زندان تاریک بلکه جهنم سوزانی تبدیل میسازد . در اثر جهالت و نادانی بشر است که محیط نورانی و با صفای خانواده بصورت زندان دردناکی تبدیل میشود که اعضائ خانواده ناچارند تا آخر عمر در آن زندان تاریک بسر برند یا پیمان مقدس زناشوئی را متلاشی سازند و اگر زن وشوهر به وظیفه خویش آشنا باشند و عمل کنند محیط خانه مانند بهشت برین باصفا و نورانی میگردد.(امینی،۱۳۵۴)

“بیان مساله”

واضح است که عشق برای افراد مختلف معنائی بسیار متفاوت دارد.در کل عشق به مجموعه ای از احساسات مثبت و عمیق اشاره میکند ،که معطوف به فردی دیگر است برای اینکه زندگی زناشوئی به خوشنودی بینجامد باید احساسات عمیق اعلام شود و پاسخی مناسب از طرف مقابل دریافت کند. افراد با هدف همنشینی نیز ازدواج میکنند.عشق مربوط به همنشینی،محبتی است که نسبت به افرادی احساس میکنیم که زندگیمان بطور عمیق با آنها پیوند خورده است. این همان عشقی است که به شراکت در تجربه استوار است وعشقی که در آن میدانیم طرف مقابل همیشه در کنار ماست. عشقی که با آن می دانیم همیشه به خاطر آنچه هستیم پذیرفته می شویم . زوج های امروزی با هدف تحقق انتظارشان ازدواج می کنند و شناخت انتظارات بیان آنها و تلاش برای تحقق آن در حد اعتدال چیزی است که خشنودی را در روابط زناشوئی تحقق میسازد و افراد انتظار دارند که از همسرانشان بطور خاص واز ازدواج بطور عام سود مطمئنی عایدشان شود که تمام این مسایل میتواند ارتباط مهمی با عشق آن هم از نوع مثلثی داشته باشد و اینکه  هر چه عشق از لحاظ عزت وشهوت بالاتر باشد رضایت زناشوئی می تواند بیشتر باشد .عشق و رضایت زناشوئی احساساتی است که در زندگی عشق و رضایت زناشوئی احساساتی است که در زندگی میتواند در رضایت طرفین از زندگی نقش بسزائی داشته باشد ولی اگر ارزیابی ناپسند و تحقیر کننده یکی از طرفین باعث بهم خوردن زندگی و عشق می شود و با انجام تحقیق حاضر وشناسائی رابطه متغیرهای مورد مطالعه گامی در جهت افزایش رضایت زناشوئی زوجین و تامین بهداشت روانی خانواده مورد بررسی قرار می دهیم .

“هدف تحقیق”

هدف کلی تحقیق حاضر تعیین رابطه عشق مثلثی با رضایت زناشوئی است.

و اهداف جزئی تحقیق عبارتند از:

تعیین رابطه بعد تعهد عشق مثلثی با رضایت زناشوئی

تعیین رابطه بعد شهوت عشق مثلثی با رضایت زناشوئی

تعیین رابطه بعد صمیمیت عشق مثلثی با رضایت زناشوئی

“اهمیت و ضرورت تحقیق”

پی بردن به شخصیت و قابلیتها و توانائی ها یا تصور فرد از عشق دررابطه با زناشوئی و مسایل مربوط به زندگی و تصورات مثبت و متعادل از خود داشتن می تواند در زندگی زناشوئی و تداوم و یا بر هم ریختن آن نقش بسزائی داشته باشد . نوع عواطف ،ادراکات واحساساتی است که در زندگی می تواند در رضایت طرفین از زندگی نقش بسزائی داشته باشد. ولی اگر ارزیابی ناپسند و تحقیر کننده یکی از طرفین باعث بهم ریختن زندگی و عشق می شود و با انجام تحقیق حاضر و شناسائی  رابطه متغیرهای مورد مطالعه گامی در جهت افزایش رضایت زناشوئی زوجین و تامین بهداشت روانی خانواده مورد بررسی قرار می دهیم.

خانواده و ضرورت ازدواج”

هر یک از نویسندگان و جامعه شناسان به شکل خاصی خانواده را تعریف کرده اند به نحوی که ارائه یک تعریف جامع از خانواده شاید دشوار به نظر آید. در تعاریف گوناگونی که از خانواده ارائه شده است می توان به تعریفی که خانواده را یک واحد اجتماعی که از ازدواج یک زن و مرد به وجود می آید و فرزندان حاصل از این پیوند آن را تکمیل می کنند اشاره کرد.

مک آیور خانواده را گروهی می داند دارای روابط جنسی و پایا و مشخص که به تولید مثل و تربیت منتهی می شود.

لوی خانواده را واحدی اجتماعی می داند که براساس ازدواج به وجود می آید و یا خانواده را پیوندی می داند که با نهاد ازدواج ، که مورد تصویب جامعه قرار گرفته است در ارتباط است. راجرز خانواده را نظامی می داند نیمه بسته که تشکیل شده از اعضایی که با وضعیت ها و مقام های گوناگون در خانواده و اجتماع که با توجه به محتوای نقش ها ، وضعیت ها ، افکار و ارتباطات خویشاوندی که مورد تایید جامعه ای است ، ایفای نقش می کند .

انسان دانسته یا ندانسته در پی گزینش همسری است که صفاتی همچون او داشته و از نظر موقعیت زناشویی همانند خودش باشد . همسانی میان دو نفر نه تنها آن را به سوی یکدیگر می کشاند بلکه پیوند و وصلت آنها را ایجاب می کند . هر چه همسانی بین زوجین از نظر مذهبی ،نژادی ،اقتصادی ، اجتماعی و ….. بیشتر باشد به همان اندازه نیز اختلافات و کشمکش های بین آنها نیز کمتر می باشد . این منطقی است که هر کس خواهان انتخاب کسی می باشد که همانند خودش باشد زیرا این امر بر استواری و پایداری ازدواج آنها می افزاید. در اکثر مناطق و جوامع ، زناشویی به طور تصادفی صورت نمی گیرد، بلکه عواملی در این انتخاب و گزینش تاثیر دارند.

“تعریف ازدواج”

ازدواج ارتباطی است که دارای تامیت بی نظر و گسترده ای می باشد. ارتباطی که دارای ابعاد زیستی، عاطفی ، روانی، اقتصادی و اجتماعی است و به عبارت دیگر همزیستی زوجین در درون خانواده موجب چنان ارتباطی عمیق و همه جانبه ای می شود که بی هیچ شک و شبهه ای قابل مقایسه با هیچ یک از دیگر ارتباطات انسانی نمی باشد به نحوی که قرارداد ناشی از آن دارای نوعی تقدس شده است.

به طور کلی ازدواج را می توان عملی دانست که موجب پیوند دو جنس مخالف بر پایه روابط پایای جنسی می شود و با انعقاد قراردادی اجتماعی مشروعیت اجتماعی پیدا می کند.(نجاتی،۱۳۸۰)

“اسلام و ازدواج”

ازدواج و زناشویی به معنی غریزی و لغوی آن امری است که در میان همه جانداران وجود و رواج دارد و بین انسان و حیوان امری قابل ملاحظه و رویت است.در رابطه با انسان مساله نکاح مطرح است که در آن ایجاد زمینه برای رشد وپیشروی و آسایش و سعادت و همکاری و مسا عدت ها قابل ذکر است. از دید اسلام غریزه جنسی امری منفور و مانع تکامل بشریت نیست بلکه زمینه را برای زندگی مناسب انسانی و وصول به مرحله محبت و مودت خالص فراهم میآورد. عامل سکون است که در سایه آن رشد وارتقا و تکمیل و تکامل مطرح است. با استفاده از این غریزه است که خانواده پدید می آید وآن عامل اصلی و هسته اولیه حیات و سعادت اجتماع است. در سایه آن تعلق هر مردی به زنی و زنی به مردی و نیز زندگی اشتراکی چند مرد با چند زن از میان می رود . سردرگمی و هرج ومرج زندگی ، بی تفاوتی در برابر نسل جدید محکوم شده وانتقال فرهنگ  میسر می گردد.(قائمی ،۱۳۶۳،نجاتی ۱۳۸۰)

هر پسرو دختری که به سن بلوغ و رشد میرسند بزرگترین آرزویشان این است که ازدواج کنند. با تاسیس زندگی مشترک زناشوئی ،استقلال وآزادی بیشتری بدست  آورند .یار ومونس مهربان و محرم رازی داشته باشند .آغاز زندگی  سعادتمندانه خویش را از زمان ازدواج حساب می کنند و برایشان جشن می گیرند. زن برای مرد آفریده شده و مرد برای زن و مانند مغناطیسی  یکدیگر را جذب می کنند،زناشوئی و تاسیس  زندگی مشترک خانوادگی یک خواسته طبیعی است که غرایزش در وجود انسان ها نهاده شده است . و این خود یکی از نعمت های بزرگ الهی است.

خداوند بزرگ در قرآن مجید از این نعمت بزرگ یاد کرده است و می فرماید : ” یکی از آیات خداوند این است که از خود شما برایتان همسران  آفرید تا با آن ها انس بگیرید و آرامش خاطر پیدا کنید ودر میانتان دوستی و مهربانی افکند ودر این موضوع برای اندیشمندان آیات و نشانه هائی است.” پیغمبر اسلام فرمود: مردی که زن نداشته باشد مسکین و بیچاره است،گرچه ثروتمند باشد و زنی که شوهر نداشته باشد مسکین و بیچاره است،گرچه ثروتمند باشد.

آری خداوند مهربان یک چنین نعمت گرانبهائی را به بشر اعطا کرده است. لیکن افسوس و صد افسوس که از این نعمت بزرگ قدردانی نمی کند وچه بسا به واسطه نادانی و خودخواهی همین کانون مهر ومودت را بصورت یک زندان تاریک بلکه جهنم سوزانی تبدیل می سازد . در اثر جهالت و نادانی بشر است که محیط نورانی و با صفای خانواده بصورت زندان دردناکی تبدیل میشود که اعضائ خانواده ناچارند تا آخر عمر در آن زندان تاریک بسر برند یا پیمان مقدس زناشوئی را متلاشی سازند و اگر زن وشوهر به وظیفه خویش آشنا باشند و عمل کنند محیط خانه مانند بهشت برین باصفا و نورانی میگردد.(امینی،۱۳۵۴)

“اهداف ازدواج”

هدف از ازدواج فقط ارتباط جنسی نمی تواند باشد. تداوم نسل و تشکیل خانواده از وظایف اصلی زوجین است. بهره گیری فیزیکی ، رابطه جنسی اساس زندگی زناشوئی تلقی می شود و ارضا قانونی و طبیعی  فقط می تواند از طریق ازدواج فراهم شود . مسئله شایستگی عاطفی و روانی جز عوامل سازگار در ازدواج می باشد. خلق و خو ،روحیات پسندیده و به بلوغ رسیده و معقول می باشد که یک ازدواج را در بدترین شرایط پا بر جا نگه می دارد . شخصیت و خصوصیات فردی جهت بر قراری رابطه خوب از ضروریات شکل گیری ازدواج است.رشد و انعطاف های معقول و طبیعی برای بر پایی زندگی مشترک زوج های جوان را به تفاهمات عمیق تر و بهتری راهنمایی می کند. هدایت و حفظ وابستگی های نرمال بین خانواده قبلی وخانواده جدید می تواند  توازنی مثبت ایجاد کرده و بر استحکام خانواده جدید بیفزاید . بودن  توانایی جنسی از امور ضروری دیگری است که باید در امر بر پایی و شکل گیری ازدواج مورد توجه قرار گیرد(نجاتی ۱۳۸۰)

اهداف ازدواج پاسخ به نیازهای روانی و جسمانی و ایجاد کانون انس ،الفت،آرامش،رافت و مهربانی بین زن و مرد و کمک به تعادل و رشد یکدیگر در سایه عفت وپاکدامنی است . برای تحقق این اهداف باید تمام مراحل ازدواج بر اساس اصول شرعی و علمی با استفاده از مشاوران ذی صلاح  انجام گیرد. یکی دیگر از هدف های ازدواج که نتیجه اهداف کلی بالاست،ادامه نسل و تربیت فرزندان صالح است که بار سنگین بر دوش والدین می باشد و ایجاب می کند که هر دو با رعایت اصول تعلیم و تربیت در پرورش آنان بکوشند و به جای تبعیت از اصل کمیت  یعنی فرزندان زیاد غیر صالح  به تولید فرزند کمتر ولی صالح همت گمارند.( بیرجندی،۱۳۸۰)

“فواید ازدواج”

ازدواج اگر بر اساس مقاصدی اندیشیده و با اندیشه تشکیل خانواده صورت گیرد دارای فواید و مزایایی است که اهم آن عبارتند از: بلوغ شخصیتی و جنسی انسان ، نجات از رکورد و جمود ،بیداری و هوشیاری در زندگی ، دوری و بر کناری از بوالهوسی و هرزه گردی، آرامش جسم و روان ،ر فع نیاز طبیعی  و غریزی ، آرامش یافتن از شور و هیجان نگران کننده ، پدید آمدن محبت و الفت بین دو تن ،قرار گرفتن افکار در مسیر درست ، آشنایی با واقعیت هایی که تا دیروز از نظر ها دور مانده بودند، تجلی صمیمت و عشق عمیق در سایه روابط زناشوئی……

ازدواج سبب پیدایش همکاری ،همراهی ، همدردی ،یگانگی ،نیرومندی، پذیرش متقابل و دور نگه داشتن جامعه از آلودگی ها خواهد بود. خانواده ضامن تکامل اجتماعی است.

حرکت سالم اجتماعی بر محور خانواده و دوام و بقای بشریت به آن استوار است. حیات اجتماعی بر این رکن استوار می شود و سعادت و بهروزی مردم براساس آن بنیانگذاری می شود . بدیهی است که اگر ازدواج ترک و نادیده گرفته شود از سلامت جسم و روان خبری نخواهد بود . نسل بشر رو به فنا خواهد گذارد. تعادل روانی از دست خواهد رفت جرائم و انحرافات در اجتماع توسعه و گسترش خواهد یافت،یاس و افسردگی و دلمردگی و سردرگمی نسل و هرج و مرج در روابط در اثر بی خانوادگی بر جامعه غلبه خواهد یافت.(قائمی،۱۳۶۳)

“انگیزه های ازدواج”

آن چه به عنوان مهمترین عامل تشکیل خانواده شناخته شده عشق است. آن هم به معنای اوج صمیمیت به عنوان محرک قدرتمندی برای زوج ها که یار و یاور هم باشند،خوشبخت شوند و تشکیل خانواده بدهند ، هر چند عشق برای ادامه زندگی و حفظ زندگی زناشویی کافی نیست و نقشی در ایجاد خصوصیت شخصی و مهارت هایی که لازمه زندگی مشترک موفق است ندارد. علاوه بر مورد ذکر شده انگیزه های دیگری شناخته شده و یا ناهوشیار نیز موجب ازدواج می گردد که اهم این انگیزه ها به قرار ذیل است : ( آرون تی بک،۱۳۸۰)

“سن مناسب ازدواج”

سن تقویمی (شناسنامه ای)هیچ گاه نمی توتند ملاک درستی برای ازدواج باشد.

پس از رسیدن به بلوغ عقلانی ،اجتماعی،عاطفی و اقتصادی است که باید به ازدواج فکر کرد.اگرچه ممکن است خیلی زود انسان به بلوغ جنسی برسد و بتواند تولد و تناسل را داشته باشد،اما این به تنهایی کافی نیست.برای تشکیل یک زندگی جدید باید تواناییها و آمادگی های بسیار وجود داشته باشد.اما کلا میانگین بهترین سن ازدواج برای دخترها۲۵-۲۳ سال و برای پسرها ۳۰-۲۵ سالگی می تواند باشد.آمار ارقام نشان می دهد که معمولا سن پسرها هنگام ازدواج از دخترها بیشتر است.به ندرت دیده می شود که برعکس باشد این مسئله از نظر روانشناسی نیز دارای اهمیت و بزرگتر بودن مرد ارجعیت دارد اگر برای ازدواج اختلاف سنی طرفین زیاد باشد،باید قبل از ازدواج تمامی جوانب آن را خوب مورد بررسی قرار دهند و به علایق،خصوصیات،اخلاقیات و بسیاری از موارد دیگر هم نیز شناخت کاملتر حاصل کنند.(نجاتی،۱۳۸۰)

سن ازدواج در شرایط جغرافیایی و اقلیمی مختلف متفاوت است.معمولا در مناطق گرم،سن بلوغ و ازدواج پایینتر و در مناطق سرد و کوهستانی بالاتر است.

مهم نیست که در چه سنی فرد بالغ می شود آنچه مهم است که دختر و پسر احساس کنند که از نظر فیزیولوژیکی و روانی نیاز به ازدواج دارند.تشخیص زمان مناسب ازدواج از سوی دختر و پسر تازه بالغ مشکل است.در این مورد راهنمایی پدر و مادر و مشاوره با مشاور خانواده ضروری است.معمولا چون دختران از نظر رشد بدنی و روانی از پسران جلوتر می باشند و رشد آنان سریعتر است زودتر بالغ و برای ازدواج آماده می شوند به همین علت در اسلام سن تکلیف دختران ۹ و پسران ۱۵ می باشد.در اینجا ذکر این نکته لازم است که چون اسلام دین جهان مشخص گردیده است در روی زمین مناطقی است که دختر در سن ۹ سالگی بالغ است ولی این بدان معنا نیست که این دختر ۹ ساله باید الزاما ازدواج کند.

ازدواج زمانی واجب است که شرایط آن از نظر فیزیولوژیکی ،روانی،فرهنگی و اقتصادی فراهم باشد و چنانچه انجام نگیرد فرد به گناه افتد.در ایران به طور عرف اکثر دختران بین ۱۸-۲۵ ازدواج می کنند.در روستاها در سن های پایینتر و در شهرها بین ۲۵-۳۰ پسران به چند سال سن بالاتر به ازدواج رو می آورند و معمولا در روستاها پس از پایان سربازی اقدام می کنند.

تفاوت سن دختر و پسر با در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی و عوامل فرهنگی متفاوت است.در بدو ازدواج تفاوت تا ۵ سال مناسب است (۵ سال پسر بزرگتر باشد)و گاه این تفاوت سن تا ۸ سال هم قابل توجیح می باشد .یکی از فرمولهایی که در این مورد پس از آمارگیری های سن ازدواج پیشنهاد شده آن است که در سالهای اولیه ازدواج نصف سن پسر به اضافه ۷ سال سن مناسبی برای دختر خواهد بود ولی این به هیچ وجه فرمول قطع و یا استاندارد محاسبه شده ای نمی باشد.آنچه در این مورد می توان به طور قطعی پیشنهاد نمود آن است که بین زوجین تناسب منطقی و قابل توجیح وجود داشته باشد.(بیرجندی،۱۳۸۰)

خصوصیات خانواده سالم”

به طور کلی خانواده سالم از خصوصیاتی بدین شرح برخوردار است:

۱-  دارای نظام پویا و دینامک است.

۲-خانواده سالم از تعالی ویزه برخوردار است.

۳-  مقررات خانواده سالم واضح،روشن و قابل درک است.

۴-هر یک از اعضا دارای حد و مرزی مشخص در خانواده است.

۵-   نظام خانواده سالم از نظمی ویژه پیروی می کند.

۶-نیازها و احساسات هر یک از اعضا تا حد امکان برآورده می شود در خانواده سالم از خود رایی و استبداد خبری نیست.

۷-   اساس و زیر بنای خانواده سالم گسترش  عشق آگاهانه است.

۸-  صمیمیت عمیق در خانواده وجود دارد و خصوصیت مهم خانواده است.

۹-هریک از اعضا به تفاوت های فردی واقفند.

۱۰- همکاری و همیاری از اهمیت عمیقی در این خانواده برخوردار است.

۱۱- ارتباطات و روابط بسیار روشن، صمیمی و عمیق است.

۱۲-   اعتماد و صداقت رکن اساسی خانواده سالم است.

۱۳-  آزادی هریک از اعضای خانواده رعایت می شود.

۱۴-   خانواده سالم انعطاف پذیر و انتقاد پذیر است.

۱۵-   مشکلات و مسائل خانواده سالم به وسیله اعضا درک و حل می شود.

۱۶-   قوانین ازجانب اعضا آگاهانه رعایت می شود.

۱۷-   ثبات و ایستادگی درمقابل مشکلات از خصوصیات دیگر خانواده سالم است.

۱۸-  هریک از اعضا تلاش و کوشش دائمی برای پیشرفت دارند.

۱۹-   خانواده سالم از مدیریت دمکراتیک و پویا برخوردار است.

۲۰-   قوانین خانواده سالم انعطاف پذیراست.

۲۱-   به مسائل فردی درخانواده اهمیت داده می شود.

۲۲- مذاکره –بحث و گفتگوی دائمی در خانواده سالم در جریان است.

۲۳-درخانواده سالم روابط براساس مساوات و برابری است.

۲۴- خانواده سالم از اشتباهات درس می گیرند.

۲۵- اعضای خانواده سالم در زمان حال زندگی می کنند.

۲۶- همزیستی در خانواده سالم لذت بخش و نشاط آور است.

۲۷- توقعات واقعی ، در دسترس و در حد توان از یکدیگر دارند.

۲۸-اعتقاد و ایمان قلبی بین کلیه اعضا حاکم است.

۲۹- استقلال فردی و هویت هریک از اعضا از اهمیت برخوردار است.

۳۰-  برابری و حقوق بین زوجین وجود دارد.

۳۱-  زوجین نظرات خویش را بدون هیچگونه ترس و واهمه ای مطرح می کنند.

۳۲-به خلوت یکدیگر بها می  دهند.

۳۳-   ارتباطات روشن و صریح است.

۳۴-هیچگونه تحمیل دروظایف و مسئولیت ها وجود ندارد.

۳۵-زوجین به حریم شخصی یکدیگر احترام می گذارند.

۳۶-هدف عمده در ازدواج سالم حفظ پیوند عمیق و پایدار است.

۳۷-درازدواج سالم برای حفظ عشق و محبت حتماً نیاز به بچه نیست.

۳۸-   پیوند زوجین براساس صمیمیت و عشق شدید استوار است.

۳۹-ازدواج سالم همیشه د رجهت کسب تجربه های جدید در حرکت است.

۴۰-   ازدواج سالم از هرگونه فریب و غل و غش به دور است. ( نجاتی ۱۳۸۰)

مواردی که جوانان را دررسیدن به تفاهم کاری و موفقیت در ازدواج کمک می کند:

۱-برای جوانان که خیال ازدواج دارند بهترین و مهمترین عامل موفقیت درآینده آنها مسئله انتخاب همسری باشد. در بعضی از ممالک انتخاب همسر بسته به تصمیم فامیل می باشد یعنی که پدر و مادر ، عروس یا داماد را برای فرزند خود انتخاب می نمایند و جوانان مداخله ای نمی کنند حتی فرصت آن را هم ندارند که قبل از عروسی آشنایی حاصل کنند. در جامعه امروز دختر و پسر در انتخاب همسر آزادند این اختیاری است که تشکیلات دموکراسی خانواده به بچه ها اعطا نموده است ولی باید دانست که این آزادی و اختیار مستلزم الزام و مسئولیت نیز خواهد بود و دختران و پسران درانتخاب همسر باید بصیر و مال اندیش باشند و سعی کنند انتخابشان را از روی عقل انجام دهند.

۲-شناخت قبل از ازدواج : کوشش های زیادی تا آزمون ها و پرسشنامه هایی تهیه کنند تا جوانان بتوانند از روی آن درجه تطابق و موفقیت خودرا در ازدواج پیش بینی کنند. اینگونه آزمایشات مفید واقع می شود  منتهی درجایی که طرف باید برای از بین بردن اشکالات و موانع احتمالی از خود کوشش و فعالیتی نشان دهد بهترین و قابل اطمینان ترین آزمایشات عبارتست از گذشت زمان و تجربه دختر و پسر باید قبل از ازدواج با یکدیگر آشنا شوند ، درتحت شرایط و حالات مختلف یعنی درخلوت اجتماع، راحتی و فشار بی کاری و کار، غم و شادی و اعمال رفتار یکدیگر را با نظر دقیق و بصیر ملاحظه نمایند و چنانچه خود را در حالات مختلف موافق دیدند احتمال می رود ازدواج آنها صحیح و بادوام باشد.

شریک زندگی

نظریه مثلث عشق

اهداف ازدواج

فواید ازدواج

انگیزه های ازدواج

سن مناسب برای ازدواج

اسلام و ازدواج

رابطه عشق مثلثی با رضایت زناشویی

دانلود پایان نامه رابطه عشق مثلثی با رضایت زناشویی